شگفتیهای خداوند در جهان آفرینش

فهرست کتاب

آب‌ها

آب‌ها

﴿وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ«و هر چیز زنده‌ای [اعم از انسان، حیوان و گیاه] را از آب آفریده‌ایم»

زندگی جانداران بر روی زمین، خواه انسان، حیوان یا گیاهان براساس آب است. آب تنها ماده‌ واسطه‌ای است که می‌تواند املاح و مواد غذایی را به صورت محلول در آن به بدن موجود زنده منتقل کند. چنانچه آب نبود، بر روی زمین زندگی وجود نداشت.

اما کدامیک از ما باور می‌کند در هر ثانیه‌ای که می‌گذرد، فقط یک ثانیه، ۱۶ میلیون تن آب از آسمان به زمین، بر روی سطح کره زمین فرو می‌ریزد. خداوند می‌فرماید:

﴿أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا٢٥[عبس: ۲۵].

«ما آب را از آسمان به گونه شگفتی می‌بارانیم».

برای بقای زندگی، در هر ثانیه، ۱۶ میلیون تن آب از آسمان بر زمین فرو می‌ریزد. این بارش نام «لطیف» را که از نام‌های خداوند است. به ذهن متبادر می‌کند. اگر این چنانچه این آب پیوسته و یکباره به صورت جمع شده بر روی زمین می‌بارید، همه چیز را از بین می‌برد و نابود می‌کرد و به زندگی پایان می‌داد. اما این آب به صورت قطرات ریزی که لطافت، حکمت و رحمت دارد، فرو می‌ریزد. در سومین شماره خواندم که مراتع کشورمان، سوریه به لطف بارش باران‌های فراوانی که در سال ۱۹۸۸، علوفه موردنیاز چهار پایان رشد خوبی داشت. به طوری که چنانچه اگر می‌خواستیم این علوفه را از خارج وارد کنیم، ۱۰ میلیارد لیره هزینه برمی‌داشت. اما این باران‌های فراوانی که خداوند به ما ارزانی داشته است ما را از پرداخت چنین مبلغ هنگفتی برای علوفه دام‌هایمان بی‌نیاز کرده است.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَفِي ٱلسَّمَآءِ رِزۡقُكُمۡ وَمَا تُوعَدُونَ٢٢[الذاریات: ۲۲].

«در آسمان روزی شما و چیزهایی که بدان وعده و وعید داده می‌شوید، وجود دارند».

آیه بدین معنی است که اگر باران‌هایی که از آسمان می‌بارد، نمی‌بود، این غذایی که ما می‌خوریم، وجود نمی‌داشت و میوه‌ها و ثمره‌های درختان در آن سال قابل تصور نمی‌بود. پس خداوند پاک و منزه است. که اگر عطا کند، شگفتی به وجود می‌آورد!! و خداوند منزه و بلندمرتبه خود تعیین‌کنندۀ قیمت‌هاست او با باران‌های فراوان بر کمیت و عرضه می‌افزاید تا محصول فراوان شود، در نتیجه قیمت‌ها پایین بیاید. خداوند – تعالی – می‌فرماید:

﴿وَفِي ٱلسَّمَآءِ رِزۡقُكُمۡ وَمَا تُوعَدُونَ٢٢[الذاریات: ۲۲].

«در آسمان روزی شما و چیزهایی که بدان وعده و وعیده داده می‌شوید، وجود دارند».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَمَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلَّا بِقَدَرٖ مَّعۡلُومٖ٢١[الحجر: ۲۱].

«و چیزی وجود ندارد مگر اینکه گنجینه‌های آن در پیش ماست و جز به اندازۀ معین و مشخصی [که حکمت ما اقتضا کند] آن را فرو نمی‌فرستیم».

خداوند – سبحانه و تعالی – روزی‌دهنده، قوی و استوار است. او ۱۶ میلیون تن آب را در یک ثانیه به صورت بارانی فرو می‌ریزد که ما را از پرداخت ۱۰ میلیارد لیره برای خرید علوفه بی‌نیاز می‌کند. این اعداد و ارقام در نظر مؤمنان نشانه لطف و بخشش پروردگار است. این بخشش و عطای خداوند است. خداوند – سبحانه و تعالی – می‌فرماید:

﴿كُلّٗا نُّمِدُّ هَٰٓؤُلَآءِ وَهَٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّكَۚ وَمَا كَانَ عَطَآءُ رَبِّكَ مَحۡظُورًا٢٠[الإسراء: ۲۰].

«ما هرکدام از اینان [که آخرت طلبانند] و از آنان [که دنیاپرستانند، در این جهان] از بخشایش پروردگارت [بهره‌مند می‌گردانیم و] کمک می‌رسانیم و [کافر و مؤمن را بر این خوان یغما می‌نشانیم. چرا که در صورت رعایت اسباب و علل]، بخشایش پروردگارت هرگز [از کسی بازداشته نشده است و از او] ممنوع نگشته است».

خداوند – سبحانه – می‌فرماید:

﴿فَلۡيَنظُرِ ٱلۡإِنسَٰنُ إِلَىٰ طَعَامِهِۦٓ٢٤ أَنَّا صَبَبۡنَا ٱلۡمَآءَ صَبّٗا٢٥ ثُمَّ شَقَقۡنَا ٱلۡأَرۡضَ شَقّٗا٢٦ فَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا حَبّٗا٢٧ وَعِنَبٗا وَقَضۡبٗا٢٨ وَزَيۡتُونٗا وَنَخۡلٗا٢٩ وَحَدَآئِقَ غُلۡبٗا٣٠ وَفَٰكِهَةٗ وَأَبّٗا٣١ مَّتَٰعٗا لَّكُمۡ وَلِأَنۡعَٰمِكُمۡ٣٢[عبس: ۲۴-۳۲].

«انسان باید به غذای خویش بنگرد [و دربارۀ آن بیندیشد که چگونه ما آن را برای او فراهم کرده‌ایم و در ساختمان مواد غذایی و اجزاء حیات ‌بخش آن، چه دقت، مهارت و ظرافتی به کار برده‌ایم] * ما آب را از آسمان به گونه شگفتی می‌بارانیم * سپس زمین را می‌شکافیم و از هم باز می‌کنیم * در آن دانه‌ها را می‌رویانیم [که مایه اصلی خوراک انسان است] * و تاک‌ها و گیاهان خوردنی را * و درختان زیتون و خرما را * و باغ‌های پردرخت و انبوه را * و میوه و چراگاه‌ را * برای استفاده و بهره‌مندی شما و چهار پایانتان».

فائده

ابن کثیر در تفسیرش می‌نویسد: «و از آب هر چیز زنده‌ای را خلق کردیم آیا ایمان نمی‌آورند؟» یعنی آنان مخلوقات خداوند را می‌بینند که کم‌کم ظاهر می‌شوند و همه این امر دلیلی بر وجود خالق فاعل مختار و توانای مطلق است: ففي كلِّ شيءٍ له آيهٌ تدلٌّ علي أنّه واحدُ «در هر چیزی برای او نشانه‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد که او یکتاست» [۶۱].

در تفسیر جلالین آمده است: «و از آبی که از آسمان فرو می‌ریزد و از زمین می‌جوشد هر چیز زنده‌ای، اعم از گیاهان و غیره را آفریدیم، پس آب مایه حیات آن موجود زنده است. آیا به یکتایی و وحدانیت من ایمان نمی‌آورند؟!» [۶۲].

[۶۱] تفسیر ابن کثیر (۳/۱۷۸). [۶۲] تفسیر الجلالین (۱/۴۲۳).

رابطه میان هوا و آب

در اینجا نعمت هوا و آب و ارتباط میان آن دو را ذکر می‌کنیم. زیرا اگر این ارتباط وجود نداشت انسانی بر روی زمین نمی‌بود.

رابطه میان آب و هوا عبارت است از اینکه هوا بخار آب را در خود جای می‌دهد و همچنین هوا به تناسب درجه حرارت مقدار متفاوتی از آب را با خود حمل می‌کند. برای مثال هر مترمکعب هوا در دمای صفر درجه سانتی گراد ۵ گرم بخار آب را در خود جای می‌دهد. اگر دمای این مقدار هوا به ۲۰ یا ۳۰ درجه سانتیگراد افزایش یابد، مقدار ۱۳۰ گرم بخار آب را با خود حمل می‌کند.

تفاوت نسبت حمل بخار آب در هوا متناسب با درجات حرارت، سبب ریزش باران می‌شود. چنانچه باران نمی‌بود، گیاهان وجود نداشتند و اگر گیاهان وجود نداشتند، جانوران نمی‌توانستند زندگی کنند و چنانچه جانوران وجود نداشتند، انسان نیز وجود نداشت. زیرا آب مایه و اساس زندگی است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ[الأنبیاء: ۳۰].

«و هر چیز زنده‌ای [اعم از انسان، حیوان و گیاه] را از آب آفریده‌ایم».

اما خداوند چگونه آب دریاها را از طریق باران به همۀ دشت‌ها و قاره‌ها می‌رساند. این کار به وسیلۀ حمل بخار آب در هوا متناسب با درجۀ حرارت انجام می‌شود. زمانی که به وسیلۀ گرم کردن و سرد کردن ۱۳۰ گرم بخار آب را وارد یک مترمکعب هوا کنیم، آنگاه این هوای اشباع شده به وسیلۀ بخار آب را به‌جای سردی ببرید، به سرعت بخار آب را از دست می‌دهد و این بخار مازاد بر نیاز خود را به لطف کاهش درجه هوا از دست می‌دهد و آن را به صورت قطرات آب فرو می‌ریزد. اساس ریزش باران چنین است.

اشعه خورشید بر مناطق بسیار وسیعی از کره زمین، یعنی دریاها می‌تابد. زیرا دریاها ۴/۵ سطح زمین را تشکیل می‌دهند. این آب تبخیر می‌شود. هوا بخار آب را با خود حمل می‌کند. اختلاف شدید دمای هوا مناطق ساحلی و بیابان‌ها و استوا و قطب موجب به وجود آمدن بادها می‌شود. باد با خود بخار آب را حمل می‌کند. زمانی که هوای اشباع شده به وسیلۀ بخار آب با جبهه سرد برخورد کند، مازاد آب موردنیاز خود را فرو می‌ریزد. بدین ترتیب باران می‌بارد.

چه کسی این قانون را وضع کرده است؟ چه کسی به آب ویژگی بخار شدن را داده است؟ چه کسی به آب ویژگی حمل کردن بخار آب را اعطا کرده است؟ چه کسی برای هر درجه از دما مقدار بخار آب مشخصی را تعیین کرده است که هوا بیشتر از آن را نمی‌تواند با خود حمل کند؟ در صفر درجه سانتی گراد ۵ گرم در ۲۰ درجه سانتیگراد ۱۳۰ گرم. اگر حرارت را به صفر درجه کاهش دهیم هوا مقدار بخار آب مازاد بر میزان حمل بخار آب در درجه صفر را فرو می‌ریزد.

این واقعیت‌ها در ابتدا بسیار ساده به نظر می‌رسند. ولی باران‌ها بسیار پیچیده‌تر از این‌هاست. اما هدف ما بیان حقیقت به زبان ساده بود. این ویژگی آب که خداوند آن را به وجود آورده است، این خاصیت هوا که خداوند آن را آفریده است و ارتباط میان آن دو، این حجم بزرگ اقیانوس‌ها، اشعه خورشید که آب را بخار می‌کند، بادی که از تفاوت دمای هوا به وجود می‌آید و ابرها را به‌سوی زمین‌های تشنه می‌برد و آن را پس از مرگ زنده می‌کند، همه نشانه‌ای از نشانه‌های خداوند و یکی از نعمت‌های اوست. خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ[إبراهیم: ۳۴].

«و اگر [بخواهید] نعمت‌های خدا را بشمارید [به علت فراوانی بیش از حد] قادر به شمارش آنها نخواهید بود».

آب و ویژگی انبساط و انقباض‌

خداوند می‌فرماید:

﴿وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ٣٠[الأنبیاء: ۳۰].

«و هر موجود زنده‌ای [اعم از انسان، حیوان و گیاه] را از آب آفریده‌ایم. آیا [دربارۀ آفرینش کائنات نمی‌اندیشند و] ایمان نمی‌آورند؟».

اگر چندین جلد کتاب دربارۀ تفسیر این آیه نوشته شود با این وجود هم به طور کامل مفهوم آن بیان نشده است. اما در اینجا گوشه‌ای از معانی پربار آن را ذکر می‌کنیم.

یکی از دانشمندان درباره آب که خداوند – سبحانه و تعالی – آن را اساس و مایه زندگی قرار داده است، می‌گوید: اگر آب یکی از ویژگی‌های کوچک خود را از دست بدهد، بی‌تردید زندگی بر روی کره خاکی پایان خواهد یافت! این ویژگی مهم چیست؟ اینکه هر گاه آب را سرد کنیم، مانند هر مادۀ دیگری در روی زمین، یعنی جامدات، مایعات و گازها، حجم آن کاهش می‌یابد و منقبض می‌شود. زیرا همۀ مواد از مخلوقات خداوند – سبحانه و تعالی – به وسیلۀ افزایش دما منبسط و کاهش دما منقبض می‌شوند. آب نیز چنین است. اگر دمای آب در حال جوشیدن را کاهش دهیم و حجم آن را به وسیلۀ دستگاه‌های حساس اندازه‌گیری کنیم درمی‌یابیم که حجم آن کاهش می‌یابد. اگر درجه حرارت را از ۱۰۰ درجه به ۶۰، ۴۰، ۳۰، ۲۰، ۱۰ و ۵ درجه کاهش دهیم این امر صدق می‌کند. اما اگر دمای آب به ۴ درجه سانتیگراد بالای صفر رسید، فضیه برعکس می‌شود و حجم آن افزایش می‌یابد و منبسط می‌شود.

این امری است که شما خودتان نیز می‌توانید آن را مشاهده کنید. آب را در ظرفی بریزید و آن را در یخچال بگذارید و حجم آن را به خاطر بسپارید. پس از یخ بستن درمی‌یابید که حجم آن افزایش می‌یابد. اگر آب در داخل بطری باشد، بطری ترک برمی‌دارد و می‌شکند. این امری است که شما آن را می‌دانید. اما ارتباط این خاصیت با وجود حیات بر روی زمین چیست؟ اگر با یخ بستن آب حجم آن کاهش یابد یعنی منقبض شود، غلظت و چگالی آن افزایش می‌یابد و به عمق دریاها فرو می‌رود. روزی فرا می‌رسد که از سطح تا عمق همۀ دریاها یخ می‌بندد. با یخ بستن دریاها، تبخیر متوقف می‌شود. چنانچه تبخیر متوقف شود، دیگر باران نخواهد بارید. در نتیجه گیاهان از بین می‌روند. نتیجه امر گیاهان، تلف شدن جانوران و مرگ انسان خواهد بود. اگر انقباض و انبساط آب مانند عناصر دیگر بود، از میلیون‌ها سال پیش حیات خاتمه یافته بود. اما این ویژگی مخصوصی که خداوند آن را خلق کرده است، یعنی افزایش حجم آب در این دمای مخصوص یعنی چهار درجه بالای صفر، باعث ادامه حیات بر روی کره زمین می‌شود. چنانچه اقیانوس‌ها منجمد شوند، انجماد آنها باعث افزایش حجم آب و در نتیجه کاهش چگالی آن می‌شود. کم بودن چگالی یخ نسبت به آب باعث شناور ماندن آن روی آب می‌شود. چنانچه به اقیانوس منجمد شمالی و جنوبی برویم مشاهده می‌کنیم که سطح آب را لایه‌ای از یخ پوشانده است. اما آب‌های جاری در زیر یخ جریان دارد و جانوران در آن زندگی می‌کنند. این امر در اماکن دیگر نیز وجود دارد.

آیا این ویژگی آب که خداوند آن را به وجود آورده است، به صورت اتفاقی به وجود آمده است؟ اگر این خاصیت آب نبود، هیچکدام از ما صحبت نمی‌کرد. بلکه بر روی زمین زندگی وجود نداشت. با اندیشیدن و تأمل در آیات و نشانه‌های خداوند دریافتید که این جهان آفریننده بزرگ، اداره‌کنندۀ حکیم، شنوا، بینا، قوی، مهربان و لطیفی دارد. همچنان که جای پا نشانه راه رفتن است، این جهان نیز نشانه و علامت وجود خالق یکتاست. آیا آسمان دارای صورت‌های فلکی و زمین پر از دره‌ها، دلیلی بر وجود خداوند حکیم و خبیر نیستند؟

﴿وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ«و بی‌تردید گنجینه‌های هر چیزی پیش ماست»

در حدیث قدسی صحیح آمده است که خداوند فرمود:

«أصبح من عبادي مؤمنٌ بي و كافر، فأمّا مَنْ قالَ: مُطِرْنا بفضل الله و رَحْمَتِهِ، فذلك مؤمن بي، و كافرٌ بالكوكب؛ و أمّا من قال بنوء كذا و كذا فذلك كافرٌ بي، و مؤمن بالكوكب»

«از میان بندگانم گروهی به من ایمان می‌آورند و گروهی دیگر کفر می‌ورزند؛ اما کسی که می‌گوید: به فضل و رحمت پروردگار بر ما باران بارید، او نسبت به من مؤمن است و نسبت به ستارگان کفر ورزیده است. اما کسی که بگوید [این باران] بخشش فلان شخص و فلان چیز بر ما بوده است، او نسبت به من کفر ورزیده و به ستارگان ایمان آورده است» [۶۳].

اما کاهش بارش توسط خداوند، برعکس بشر نشانه عجز و خست نیست. بلکه هدف از آن تربیت و تأدیب است. خبری که سازمان فضایی اروپا آن را منتشر کرد، این امر را تأیید می‌کند. در این خبر آمده بود: تلسکوپ فضایی اروپا که با اشعه مادون قرمز کار می‌کند ابری از بخار را در خارج از جو زمین رصد کرده است که قادر است در یک روز شصت بار اقیانوس‌ها را پر از آب شیرین و گوارا کند.

یکی از ستاره ‌شناسان در این باره گفت: این تلسکوپ در چندین مکان از هستی ابرهای بخار را کشف کرده است. اما ابری که اخیراً کشف شده است به عنوان تولیدکننده عظیم بخار آب به شمار می‌آید. این امر مصداق آیه زیر می‌باشد که خداوند – تعالی – می‌فرماید:

﴿وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَآئِنُهُۥ وَمَا نُنَزِّلُهُۥٓ إِلَّا بِقَدَرٖ مَّعۡلُومٖ٢١[الحجر: ۲۱].

«و بی‌تردید گنجینه‌های هر چیزی پیش ماست و آن را فقط به مقدار معین فرو می‌ریزیم».

اما معنی محروم کردن از نعمتی با هدف تربیت و تأدیب در آیات زیر آمده است:

﴿وَلَوۡ بَسَطَ ٱللَّهُ ٱلرِّزۡقَ لِعِبَادِهِۦ لَبَغَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٖ مَّا يَشَآءُۚ[الشورى: ۲۷].

«اگر خداوند رزق و روزی را برای همۀ بندگانش [بدانگونه که خودشان می‌خواهند] توسعه و گسترش دهد، قطعاً در زمین سرکشی و ستمگری می‌کنند، لذا بدان اندازه که خود می‌خواهد روزی را می‌رساند».

﴿وَأَلَّوِ ٱسۡتَقَٰمُواْ عَلَى ٱلطَّرِيقَةِ لَأَسۡقَيۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا١٦ لِّنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِۚ وَمَن يُعۡرِضۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِۦ يَسۡلُكۡهُ عَذَابٗا صَعَدٗا١٧[الجن: ۱۶-۱۷].

«اگر آدمیان و پریان بر راستای راه [یکتاپرستی و فرمانبرداری از اوامر و نواهی الهی] ماندگار بمانند، آب زیاد [و نعمت فراوان] بهرۀ ایشان می‌گردانیم * هدف این است که ما آنان را با آن [نعمت فراوان] بیازماییم. هر کس از ذکر و یاد پروردگارش روی‌گردان گردد، او را به عذاب سخت و طاقت‌فرسایی دچار می‌کنیم».

﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ أَقَامُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِم مِّن رَّبِّهِمۡ لَأَكَلُواْ مِن فَوۡقِهِمۡ وَمِن تَحۡتِ أَرۡجُلِهِمۚ[المائدة: ۶۶].

«اگر آنان به تورات و انجیل [اصلی و تحریف نشده] و بدانچه که از سوی پروردگارشان [به نام قرآن] بر آنان نازل شده عمل کنند [و در میان خود قوانین الهی را اجرا کنند و برپا دارند] از بالای سر و زیر پاهایشان [از هر سو، غرق در نعمت شده و از آسمان و زمین] روزی خواهند خورد».

افراد نادان و رانده شده یک بار مردم را از کمبود غذا می‌ترسانند، بار دیگر از کمبود آب و گاهی از نزدیک بودن پایان ذخایر چاه‌های نفت بیم می‌دهند و به جنگ ‌افروزی بر سر آب، گندم و اخیراً نفت می‌پردازند. آنان از این نکته غافلند که هدف خداوند از کم کردن ماده‌ای بر روی زمین ادب کردن انسان‌هاست نه ناشی از عجز و ناتوانی.

[۶۳] صحیح بخاری (شماره ۱۰۳۸)، صحیح مسلم (شماره ۷۱).

قانون راندن به‌سوی بالا

منبع این باران و برفی که خداوند بر ما ارزانی داشته است، چیست؟ این سؤال به‌جا و جالبی است. زیرا خداوند ما را به اندیشیدن در ملکوت آسمان‌ها و زمین تشویق می‌کند:

﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ[یونس: ۱۰۱].

«بگو: بنگرید [و چشم ظاهر و بصیرت را باز کنید و ببینید] در آسمان‌ها و زمین چه چیزهایی است».

منبع اصلی این باران‌ها، دریاست، چنانکه می‌دانید، نسبت مساحت دریا به کل مساحت زمین ۷۱ درصد است. یعنی ۷۱ درصد از سطح زمین را دریاها و ۲۹ درصد خشکی تشکیل می‌دهد. یک سؤال جالب: این آب فراوان از کجا آمده است؟

عمق دریا در بعضی جاها از اقیانوس آرام بیش از ۱۲ هزار متر یعنی ۱۲ کیلومتر است. اگر مساحت همۀ سرزمین‌ها، دشت‌ها، کوه‌ها و بیابان‌های قاره‌های آسیا، اروپا، آمریکا، افریقا، اقیانوسیه و قطب جنوب را باهم جمع کنیم، ۲۹ درصد سطح زمین را تشکیل می‌دهد. بقیه سطح زمین را دریاهایی با اعماق متفاوت تشکیل می‌دهد که عمق آن گاهی در بعضی اماکن به ۱۲ هزار متر می‌رسد. بنابراین، این آب‌ها از کجا آمده است؟

این نمک از کجا آمده است؟ نظریه شوری دریاها هنوز هم نظریه مبهمی است که تفسیر صحیحی ندارد. در اینجا یک مسأله دیگر مطرح می‌شود. چه کسی این دریا را پر از ماهی کرده است؟ ماهی در طول قرن‌ها منبع غذایی بشر بوده است. بیش از یک میلیون نوع ماهی در دریاها وجود دارد. انواع و تعداد ماهیان غیرقابل شمارش است که خداوند آن را منبع غذایی بشر قرار داده است. مسأله دیگر اینکه خداوند دریاها را وسیلۀ اتصال میان قاره‌ها قرار داده است و سطح آن را میان قاره‌ها تقسیم هر کدام از این امور نیاز به تحقیقات فراوان و طولانی دارد. اما در اینجا می‌خواهم به یکی از قوانین اساسی در دریاها اشاره کنم.

این قانون می‌گوید: هر جسم شناور در آب از پایین به بالا فشاری معادل وزن حجم آب مساوی با حجم آن جسم را به صورت عمودی دریافت می‌کند.

شیء سنگینی را بردارید و آن را در آب شناور کنید. احساس می‌کنید که نصف وزن خود را از دست داده است. گویی نیرویی آن را به طرف بالا می‌راند. این نیرو تابع قانون خاصی است. نیروی رانش به‌سوی بالا برابر است با وزن آب مساوی با حجم این جسم. اگر این قانون نبود، انسان نمی‌توانست بر روی دریاها حرکت کند. به علت وجود این قانون ماهی‌ها می‌توانند شنا کنند. در غیر این صورت در دریا حتی یک ماهی هم یافت نمی‌شد. ماهی‌ها در آب شنا می‌کنند زیرا وزن آنها کم‌تر از مقدار آبی است که با فرو رفتن در آب آن را کنار می‌زنند. به همین دلیل نیرویی ماهی را به‌سوی بالا می‌راند. اگر این قانون نبود، کشتی نمی‌توانست امواج دریا را بشکافد. به همین دلیل خداوند – سبحانه و تعالی – می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡبَحۡرَ لِتَجۡرِيَ ٱلۡفُلۡكُ فِيهِ بِأَمۡرِهِۦ[الجاثیة: ۱۲].

«خداوند همان کسی است که دریا را رام شما کرده است، تا کشتی‌ها مطابق فرمان و اجازه او [که به ماده کشتی‌ها و آب‌ها و دیگر عوامل طبیعی داده است] در دریا روان شوند».

اخیراً اطلاع یافتم که کشتی‌های نفت‌کشی وجود دارند که بیش از یک میلیون تن نفت را حمل می‌کنند. از سال‌ها پیش دربارۀ کشتی‌هایی با حجم ۵۰۰ هزار، ۷۰۰ هزار و ۸۰۰ هزار تن مطالبی را شنیده بودم. اما جدیدترین کشتی‌های نفت‌کش بیش از یک میلیون تن نفت با خود حمل می‌کنند. آنها در واقع مانند شهرهایی هستند که امواج دریا را می‌شکافند. اما آنها به فضل و لطف چه کسی قادر به این کار هستند؟ به لطف وجود این ویژگی – راندن به‌سوی بالا – که خداوند آن را برای آب خلق کرده است که به فرمان خداوند عمل می‌کند. یکی از دانشمندان غربی این قانون را کشف کرده است.

خداوند – سبحانه و تعالی – در آیات بسیاری به این امر اشاره کرده است:

آیه اول:

﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡبَحۡرَ لِتَجۡرِيَ ٱلۡفُلۡكُ فِيهِ بِأَمۡرِهِۦ[الجاثیة: ۱۲].

«خداوند کسی است که دریا را رام شما کرده است، تا کشتی‌ها مطابق فرمان و اجازه او [به که ماده کشتی‌ها، آب‌ها و عوامل طبیعی دیگر داده است] در دریا روان شوند».

و کالاها، غلات، اغذیه و وسایل را به وسیلۀ کشتی‌هایی که همانند کوهی در دریاها حرکت می‌کنند، جابه‌جا کنند.

آنگاه خداوند می‌فرماید:

﴿وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٢[الجاثیة: ۱۲].

«و شما انسان‌ها بتوانید از فضل و روزی خدا بهره گیرید، و شاید که سپاسگزار گردید [و شکر نعمت‌های بیکران یزدان را به‌جای آورید]».

آیه دوم: که به این قانون اشاره می‌کند، این آیه است:

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِنِعۡمَتِ ٱللَّهِ«آیا ندیده‌ای کشتی‌ها در دریاها به فرمان خداوند و در پرتو نعمت او حرکت می‌کنند».

آیه سوم:

﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِ ٱلۡجَوَارِ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ٣٢[الشورى: ۳۲].

«از جمله نشانه‌های [شناخت خدا و قدرت] او کشتی‌هایی است همچون کوه‌ها که بر صفحه دریاها به حرکت درمی‌آیند».

آیه چهارم:

﴿وَلَهُ ٱلۡجَوَارِ ٱلۡمُنشَ‍َٔاتُ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ٢٤[الرحمن: ۲۴] [۶۴].

«او کشتی‌هایی ساخته و پرداختۀ [آفریدگان خود به نام انسان‌ها] در دریاها دارد که همسان کوه‌ها هستند».

آیه پنجم:

﴿وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ[البقرة: ۱۶۴].

«و کشتی‌هایی که به سود مردم در دریا در حرکتند [و برابر قانون وزن مخصوص اجسام و سرشت آب، ماده، بخار، برق و غیره که از ساخته‌های پروردگارند در جریانند]».

آیه ششم:

﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡبَحۡرَانِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ سَآئِغٞ شَرَابُهُۥ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞۖ وَمِن كُلّٖ تَأۡكُلُونَ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُونَ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ[فاطر: ۱۲].

«دو دریا یکسان نیستند. این یکی گوارا و شیرین و برای نوشیدن خوشگوار است و آن دیگر شور و تلخ [با وجود این تفاوت] از هر دوی آنها گوشت تازۀ [ماهی‌ها و جانوران دیگر دریا را] می‌خورید و از هر دوی آنها وسایل زینت [مروارید، صدف، درّ، مرجان و غیره] برای پیرایش بیرون می‌آورید».

یعنی ای انسان‌ها این مروارید فقط برای شما آفریده شده است. آنگاه در ادامه می‌فرماید:

﴿وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٢[فاطر: ۱۲] [۶۵].

«[شما انسان‌ها] می‌بینید کشتی‌ها [در پرتو قانون وزن مخصوص اشیاء، از هر طرف دل] دریاها را می‌شکافند و پیش می‌روند، تا از فضل خداوند بهره گیرید و شکرگزار [این همه نعمت و لطف خداوندگار] باشید».

این امر از نشانه‌های خداوند می‌باشد. یعنی هرگاه چیزی را که از سرزمین دوردستی وارد شده است این آیات را به یاد بیاور. چنانچه خداوند – سبحانه و تعالی – این قانون – راندن اجسام به‌سوی بالا – را نمی‌آفرید، کشتی‌ها نمی‌توانستند آن کالایی را که از آن استفاده کردی برای شما حمل و نقل کنند. پس این امر یکی از نشانه‌های خداوند و نشان‌دهنده عظمت اوست:

﴿فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ٢٥[الرحمن: ۲۵].

«کدام یک از نعمت‌های پروردگارتان را تکذیب و انکار می‌کنید؟!».

[۶۴] ابن کثیر در جلد ۴ صفحه ۲۷۳ تفسیرش می‌نویسد: «کالأعلام یعنی این کشتی‌ها به علت بزرگی و حمل کالاها از سرزمینی به سرزمین دیگر که به نقل و انتقال مایحتاج مردم می‌پردازند همانند کوهها هستند. به همین دلیل بعد از این آیه می‌فرماید: فبأی آلاء ربکما تکذبان». [۶۵] ابن کثیر در جلد ۳ صفحه ۵۵۲ تفسیرش می‌نویسد: «تری الفلک مواخرَ، یعنی کشتی‌ها را می‌بینی که دریا را می‌شکافد و با سینه خود آبها را باز می‌کند که شبیه سینه پرندگان است». همچنین طبری در جلد ۲۲ صفحه ۱۲۳ تفسیرش می‌نویسد: «و تری الفلک مواخر یعنی می‌بینی که کشتی‌ها در آن دریاها با سینه خود آبها را می‌شکافد. یعنی در هنگام عبور آبها را از هم باز می‌کنند [و به پیش می‌رود]. مفرد مواخر، ماخره است. مخرت تمخر مخراً به معنای شکافتن آب با سینه آن است». با اندکی تصرف.

ارتباط آب با رنگ صخره‌ها

از جمله آیاتی که به اعجاز علمی آب اشاره دارد، آیه زیر است که خداوند أمی‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ٢٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ٢٨[فاطر: ۲۷-۲۸].

«[ای عاقل] مگر نمی‌بینی که خداوند از آسمان آب سودمندی را می‌باراند و با آن محصولات گوناگون و میوه‌های رنگارنگ را به وجود می‌آورد و [مگر نمی‌بینی که] کوه‌ها خطوط و جاده‌هایی است [که بر سطح زمین کشیده شده است. خطوط و جاده‌هایی] که بعضی سفید و گروهی سرخ و بعضی‌ها سیاه پررنگ است و هر یک از آنها به رنگ‌های مختلفی و در طرح‌های متفاوتی [با دست تقدیر پرودگار، بر چهره زمین ترسیم شده] است * انسان‌ها، جنبندگان و چهار پایان نیز کاملاً دارای رنگ‌های مختلفی بوده و متفاوتند... [این نشانه‌های بزرگ آفرینش، بیش از همه توجه خردمندان و فرزانگان را به خود جلب می‌کند و این است که] تنها بندگان دانا و دانشمند، از خداوند، ترس آمیخته با تعظیم دارند. قطعاً خداوند توانا و [در کار جهان‌آرایی] چیره و [برای بندگان توبه‌کننده و امیدورا به الطاف کردگاری] بس آمرزگار است».

در این آیه در سه مورد به اختلاف رنگ‌ها اشاره شده است.

شاید انسان از [شنیدن] ارتباط بارش باران و برف از آسمان با اختلاف رنگ کوه‌ها تعجب کند. در خلاصه تحقیق مفصل و بسیار پیچیده‌ای آمده است که آب این عنصر حیاتی که جزو بهترین عناصر ذوب ‌کننده و فعال به شمار می‌رود، عامل قطعی در تعیین رنگ کوه‌ها می‌باشد. رنگ کوه‌ها به وسیلۀ رنگ عناصری که در ساختمان آن مشارکت دارند، تعیین می‌شود. عناصر نیز متناسب با میزان اکسید شدن، رنگین می‌شود و آب با این اکسید شدن ارتباط دارد. به همین دلیل در می‌یابید که یکی از عوامل رنگی بودن سنگ‌ها و کوه‌ها، اختلاف رنگ آنها، سیاهی، سفیدی، قرمزی و رنگ‌های مختلف آنها آب می‌باشد. به همین دلیل خداوند – تعالی – می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ٢٧[فاطر: ۲۷].

«[ای عاقل] مگر نمی‌بینی که خداوند از آسمان آب [سودمندی] را می‌باراند و با آن محصولات گوناگون و میوه‌های رنگارنگ را به وجود می‌آورد؟ و [مگر نمی‌بینی که] کوه‌ها خطوط و جاده‌هایی است [که بر سطح زمین کشیده شده است. خطوط و جاده‌هایی] که گروهی از آنها سفید، گروهی قرمز و بعضی نیز سیاه پررنگ است و هر یک از آنها به رنگ‌های مختلفی در طرح‌های متفاوتی [با دست تقدیر پروردگار، بر چهره زمین ترسیم شده] است».

پس هر اندازه که علم پیشرفت کند جنبه‌ای از اعجاز علمی قرآن کریم را کشف می‌کند تا به صورت یقینی بدانیم که کسی که این قرآن را نازل کرده است همان آفریننده جهان است و مطابقت علم با وحی قطعاً منطقی است. زیرا وحی کلام خدا و جهان آفریدۀ اوست. اتحاد در منبع به معنای یکی بودن فروع است. پس باید علم حقیقی با نقل صحیح مطابقت داشته باشد. به همین دلیل همواره می‌گفتم: بی‌تردید حق دایره‌ای است که باید در آن خطوط نقل صحیح با تأویل صحیح و خطوط عقل صریح نه توجیه ‌کننده با خطوط فطرت سالم مسخ نشده و خطوط واقعیت موضوع‌گرای تحریف نشده همدیگر را قطع کنند. باید به صورت قطعی بدانیم که کسی که جهان را آفریده است، همان کسی است که این قرآن را نازل کرده است. خداوند می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةًۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ٦٣[الحج: ۶۳].

«[ای خردمند] آیا نمی‌نگری که خداوند از [ابر] آسمان آب [باران] را فرو می‌آورد. و زمین [به وسیلۀ آن، گیاهان گوناگونی از خود می‌رویاند و] سبز و خرم می‌گردد؟ واقعاً خدا [با بندگان خویش] بسیار با لطف و [در همۀ امور، از جمله در تولید و تبخیر آب شیرین، آفرینش و پرورش بذر گیاهان و بارور کردن درختان] بسیار دقیق و آگاه است».

آنگاه خداوند در آیه دیگری می‌فرماید:

﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ٢٧ وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ٢٨[فاطر: ۲۷-۲۸] [۶۶].

«[ای عاقل] مگر نمی‌بینی که خداوند از آسمان آب سودمندی را می‌باراند و با آن محصولات گوناگون و میوه‌های رنگارنگ را به وجود می‌آورد و [مگر نمی‌بینی که] کوه‌ها خطوط و جاده‌هایی است [که به سطح زمین کشیده شده است. خطوط و جاده‌هایی] که بعضی سفید و گروهی سرخ و بعضی‌ها سیاه پررنگ است و هر یک از آنها به رنگ‌های مختلف و در طرح‌های متفاوتی [با دست تقدیر پروردگار، بر چهره زمین ترسیم شده] است * انسان‌ها، جنبندگان و چهار پایان نیز کاملاً دارای رنگ‌های مختلفی بوده و متفاوتند... [این نشانه‌های بزرگ آفرینش، بیش از همه توجه خردمندان و فرزانگان را به خود جلب می‌کند و این است که] تنها بندگان دانا و دانشمند از خداوند، ترس آمیخته با تعظیم دارند. قطعاً خداوند توانا و [در کار جهان‌آرایی] چیره و [برای بندگان توبه‌کننده و امیدوار به الطاف کردگاری] بس آمرزگار است».

«إنّما» به معنای حصر و قصر است. یعنی اگر علم را به دست نیاوردی راهی به‌سوی ترس از خدا ندارید. اگر بخواهید به صورت حقیقی از خداوند بترسید باید کسب علم کنید. زیرا خداوند – عز و جل – می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ[فاطر: ۲۸].

«یعنی فقط علما، نه دیگران از خداوند می‌ترسند و از او بیم دارند».

ابن کثیر در تفسیر این آیه می‌گوید: «خداوند در این آیه قدرت مطلقش در آفریدن اشیای مختلف و تنوع از یک چیز که همان آبی است که آن را از آسمان فرو می‌فرستد اشاره می‌کند که به وسیلۀ آن میوه‌های رنگارنگ با رنگ‌های زرد، قرمز، سبز و سفید و رنگ‌های دیگر و طعم، بو و رنگ‌های مختلف به وجود می‌آورد. خداوند – تعالی – در آیه دیگری می‌فرماید:

﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ٤[الرعد: ۴].

«در روی زمین، قطعه زمین‌هایی در کنار هم قرار دارد [که خاک هر یک مناسب محصولی و جنس هر کدام شایسته منظوری است] و تاکستان‌ها و کشتزارها و نخلستان‌های یک‌پایه و دوپایه در آن موجود است که هرچند با یک نوع آب سیراب می‌شوند اما از نظر طعم گروهی را بر گروه دیگر برتری می‌دهیم. بی‌گمان در این [اختلاف استعداد خاک‌ها و گوناگونی درختان و گیاهان و دگرگونی میوه‌ها و طعم آنها] نشانه‌هایی [بر قدرت خدا] برای کسانی است که عقل خویش را به کار می‌گیرند».

آیه:

﴿وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا[فاطر: ۲۷].

«یعنی چنانکه می‌بینیم خداوند، همچنین کوه‌ها را با رنگ‌های مختلفی از قبیل سفید و قرمز خلق کرده است».

بر روی بعضی از آنها راه‌هایی کشیده شده است که آنها نیز دارای رنگ‌های مختلفی هستند. ابن عباس ب می‌گوید: الجدد به معنای راه‌ها و غرابیب به معنای کوه‌های سیاه بلند است. ابن جریر می‌گوید: هرگاه اعراب بخواهند شدت سیاهی را توصیف کنند عبارت (أسودِ غِربیب) را به کار می‌برند. آیه:

﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ[فاطر: ۲۸].

یعنی حیوانات اعم از انسان و جنبندگان یعنی هر جانوری که بر روی پاها راه برود. «والأنعام» از باب عطف خاص بر عام ذکر شده است. همچنین مردمان نیز چنین هستند. گروهی از آنها بربر، حبشی یا طماطم هستند که سیاه‌پوستند. اسلاوها و رومیان سفیدپوستند. عرب‌ها گندم‌گونند و هندی‌ها از آنان سیاه‌ترند. به همین دلیل خداوند در آیه دیگری می‌فرماید:

﴿وَٱخۡتِلَٰفُ أَلۡسِنَتِكُمۡ وَأَلۡوَٰنِكُمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡعَٰلِمِينَ٢٢[الروم: ۲۲].

«و از زمرۀ نشانه‌های [دال بر قدرت و عظمت] خداوند ... و مختلف بودن زبان‌ها و رنگ‌های شماست، بی‌تردید در این [آفرینش ستارگان فراوان جهان که با نظم و نظام شگفت‌آور گردانند و در این تنوع خلقت] دلایلی است برای فرزانگان و دانشوران».

چهار پایان و جنبندگان نیز حتی اگر از یک جنس باشند دارای رنگ‌های مختلفی هستند. بلکه حتی یک نوع از آنها نیز دارای چندین رنگ است. بلکه ممکن است یک حیوان دورنگ باشد. خداوند – بهترین آفرینندگان – والامقام و مبارک است. به همین دلیل خداوند پس از آن می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ[فاطر: ۲۸].

«تنها بندگان دانا و دانشمند، از خداوند، ترس آمیخته با تعظیم دارند».

یعنی فقط کسانی که او را می‌شناسند از او به طرز شایسته‌ای می‌ترسند. زیرا هر اندازه که از خداوند توانا، دانا، دارای صفات کمال و نام‌های زیبا شناخت کامل‌تر و علم شامل‌تری وجود داشته باشد، ترس از او بزرگ‌تر و بیشتر خواهد بود» [۶۷].

[۶۶] [الجدّه: راه، جمع آن جُدَدٌ است. در آیه «جُددٌ بیض و حمر» یعنی راههایی که با رنگ کوه متفاوت است ... فرّاء می‌گوید: الجُدَدٌ به معنای راهها و طرح‌های روی کوههاست. خطوط سفید، سیاه و قرمزی همانند راههاست و مفرد آن جُدَّه است]. انسان العرب مادة جدد، [الغربیب: بسیار سیاه، جمع آن غرابیب است]، النهایه فی غریب الحدیث (۲/۳۵۲). [۶۷] تفسیر ابن کثیر (۳/۵۵۴).

دریای برافروخته

از جمله آیات درخشانی که در قرآن کریم دربارۀ دریاها و اقیانوس‌ها نازل شده است، آیه‌ای است که در ابتدای سورۀ طور آمده است و دریا را با صفت مسجور یعنی گداخته و برافروخته وصف می‌کند. خداوند – تعالی – می‌فرماید:

﴿وَٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ٦[الطور: ۶].

«قسم به دریای سراپا آتش و گداخته».

خداوند بزرگ به این دریای گداخته قسم یاد می‌کند، حال آنکه ذات مقدس باری تعالی از قسم خوردن برای بندگانش بی‌نیاز است. اما او نظر آنها را به عظمت آن چیزی که بدان سوگند می‌خورد جلب می‌کند. زیرا پروردگار جهانیان فقط به امور و چیزهای بزرگ و باعظمت سوگند یاد می‌کند. مسجور در لغت به معنای چیزی است که بر روی آن آتش روشن می‌شود تا گداخته شود. آب با آتش تناقض دارد. زیرا وجود یکی از آن دو با دیگری متناقض است. به طوری که ما با آب، آتش را خاموش می‌کنیم. پس چگونه ممکن است دریا برافروخته و سراپا آتش شود؟ یکی از دانشمندان می‌گوید: مگر نه این است که آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است؟ هیدروژن گازی قابل اشتعال است. اکسیژن نیز به عمل سوختن کمک می‌کند. چنانچه خداوند، این ارتباط سرد میان آنها را از بین ببرد، دریا به توده‌ای از آتش تبدیل می‌شود. این از یک طرف، حال آنکه دانشمند معاصر دیگری می‌گوید: «ثابت شده است که در کف اقیانوس‌ها آتش‌فشان‌هایی وجود دارد که گدازه‌ها را به بیرون پرتاب می‌کنند». این امر نیز یکی از نشانه‌های خداوند در میان آفرینش است. به طوری که اگر این آتش وجود نداشت موجودات زنده نمی‌توانستند در تاریکی شدید کف اقیانوس‌ها زندگی کنند. در دهه شصت قرن بیستم یعنی ۱۴۰۰ سال پس از نازل شدن قرآن اعتراف می‌کنند که سطح همۀ اقیانوس‌ها و بسیاری از دریاها به وسیلۀ آتش گداخته شده است که این امر حقیقتی است که قرآن ۱۴۰۰ سال پیش آن را ذکر کرده و آن را دریای برافروخته نامیده است.

﴿هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ«این یکی کاملاً شیرین و دیگری کاملاً شور است»

یکی از نشانه‌های دال بر عظمت خداوند، شور بودن آب دریاهاست. به طوری که دانشمندان می‌گویند: هر لیتر آب دریا ۲۷ گرم نمک دارد و سالیانه در دنیا ۵۰ میلیون تن نمک از دریا استخراج و تولید می‌شود. نسبت نمک در آب دریا معادل ۵/۳ درصد مجموع آب دریاهاست. بلکه در هر کیلومتر مکعب از آب دریا ۳۴ میلیون تن نمک وجود دارد.

اگر نمک دریاها استخراج و خشک شود و بر روی خشکی‌ها – پنج قاره جهان – آن را بگسترانیم و همۀ مکان‌ها را به وسیلۀ نمک به طور مساوی بپوشانیم ارتفاع نمک بر روی همۀ خشکی‌ها به ۱۵۳ متر می‌رسد.

سؤالی که در اینجا جلب ‌‌توجه می‌کند این است که: این همه نمک از کجا آمده است. یکی از دانشمندان می‌گوید در دریاها ۴/۵ میلیون مایل مکعب نمک وجود دارد. همۀ این ارقام دقیق از کتاب‌های علمی استخراج شده است. پس این نمک از کجا آمده است؟ و چگونه در دریا ریخته شده است؟ در این باره نظریه‌های مختلفی وجود دارد. براساس یکی از آنها در کف اقیانوس‌ها و دریاها صخره‌های نمکی وجود دارد که متلاشی و در آب ذوب می‌شود. نظریه دیگر معتقد است که علت این امر آب جویبارها و رودخانه‌هاست. همۀ این نظریه‌ها که تلاش می‌کنند مسألۀ شوری آب دریا را تفسیر کنند به دلیل ساده‌ای به بن‌بست برخورد می‌کنند و آن اینکه در روی زمین تعداد فراوانی دریاچه آب شیرین وجود دارد. اگر آب رودخانه‌ها و جویبارها برای شور کردن آب دریا کافی می‌بود، چرا آب این دریاچه‌های بزرگ و فراوان – که بیشتر به دریاهای کوچک شبیه هستند – میلیون‌ها سال است، شیرین مانده است؟ تفسیر این امر چیست؟ علت شوری آب دریاها همچنان به صورت معمای بزرگی باقی مانده است و جز با آیات زیر قابل تحلیل نیست. خداوند می‌فرماید:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ[الفرقان: ۵۳].

«خداوند کسی است که دو دریا را در کنار هم روان می‌سازد [و بر اثر چگالی مخصوص یعنی تفاوت غلظت آب شور و شیرین، با همدیگر مخلوط نمی‌شوند و] این یکی کاملاً شیرین و دیگری کاملاً شور است».

این آب حتی اگر رودخانه‌ها وارد آن شوند، یا صخره‌های نمکی در آن متلاشی شوند یا بر مسیر جویبارها کوه‌هایی از نمک باشد این آب هرگز شور نخوهد شد و شیرین باقی خواهد ماند.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ[الفرقان: ۵۳].

یعنی «این آب شور نیز آفریده خداست و به اراده او خلق شده است».

﴿وَجَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا[الفرقان: ۵۳].

«در میان آن دو حاجز و مانعی ایجاد کرده است».

حتی اگر رودخانه‌ای از آب شیرین وارد دریا شود و ده‌ها بلکه صدها کیلومتر به مسیر خود ادامه دهد، شور نمی‌شود و شیرین باقی خواهد ماند. زیرا در میان دو دریا حائلی وجود دارد که تا امروز ناشناخته است.

اما:

﴿وَجَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَحِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا٥٣[الفرقان: ۵۳] [۶۸].

«خداوند در میان آن دو حاجز و مانعی را ایجاد کرده است که آنها را کاملاً از هم جدا کرده است».

این حایل و حاجز مانع ورود ماهی‌های آب شیرین به آب شور و برعکس می‌شود.

خداوند در سورۀ الواقعه می‌فرماید:

﴿أَفَرَءَيۡتُمُ ٱلۡمَآءَ ٱلَّذِي تَشۡرَبُونَ٦٨ ءَأَنتُمۡ أَنزَلۡتُمُوهُ مِنَ ٱلۡمُزۡنِ أَمۡ نَحۡنُ ٱلۡمُنزِلُونَ٦٩ لَوۡ نَشَآءُ جَعَلۡنَٰهُ أُجَاجٗا فَلَوۡلَا تَشۡكُرُونَ٧٠[الواقعة: ۶۸-۷۰].

«آیا آبی را که می‌نوشید دیده‌اید [و دربارۀ آن اندیشیده‌اید] * آیا شما آب را از ابر پایین می‌آورید یا ما آن را فرود می‌آوریم؟ * اگر ما بخواهیم این آب [شیرین و گوارا] را تلخ و شور می‌کنیم پس چرا نباید شکرگذاری کنید».

یعنی اگر خداوند می‌خواست همانند آب دریاها آن را شور می‌کرد ... پس چرا خدا را به خاطر این نعمت شکرگذاری نمی‌کنید؟

آیه سوم: خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡبَحۡرَانِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ سَآئِغٞ شَرَابُهُۥ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞۖ[فاطر: ۱۲].

«دو دریا یکسان نیستند. این یکی شیرین و گوارا و برای نوشیدن خوشگوار است و آن دیگر شور و تلخ».

دربارۀ مرگ هزاران نفر در دریاها بر اثر تشنگی داستان‌های فراوانی وجود دارد. گاهی کشتی‌ها غرق می‌شوند و بعضی از سرنشینان آنها نجات می‌یابند و سوار قایق‌های نجات می‌شوند. اما بر اثر تشنگی جان خود را از دست می‌دهند در حالی که آنان بر روی آب دریا درحرکتند. بنابراین:

﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡبَحۡرَانِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ سَآئِغٞ شَرَابُهُۥ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞۖ وَمِن كُلّٖ تَأۡكُلُونَ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُونَ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٢[فاطر: ۱۲].

«دو دریا یکسان نیستند. این یکی گوارا و شیرین و برای نوشیدن خوشگوار است و آن دیگر شور و تلخ. [با وجود این تفاوت] از هر دوی آنها گوشت تازه [ماهی‌ها و جانوران دیگر دریا را] می‌خورید و از هر دوی آنها وسایل زینت [مروارید، صدف، درّ، مرجان و غیره] برای زینت بیرون می‌آورید. [به علاوه از هر دو می‌توانید برای نقل و انتقالات استفاده کنید. لذا شما انسان‌ها] می‌بینید کشتی‌ها [در پرتو قانون وزن مخصوص اشیاء از هر طرف دل] دریاها را می‌شکافند و پیش می‌روند تا از فضل خدا بهره گیرید و شکرگذار [این همه نعمت و لطف خداوند] باشید».

یکی دیگر از نشانه‌های خداوند، دریاها هستند که اگر خداوند – سبحانه و تعالی – در هنگام آفرینش زمین نمی‌خواست برای آن حوض‌های بزرگی به وجود آورد، آنها نیز وجود نداشتند. بعضی از دریاها بیش از ۱۰ کیلومتر عمق دارند. چه کسی این حوض‌ها را آفریده است؟

حوض‌ها، آب‌ها، شوری‌، ماهی‌ها، صدف‌ها و زینت‌های دریا همگی نشانه‌ای از نشانه‌های وجود خداوند هستند که خداوند بر روی زمین نشانه‌های فراوانی را منتشر ساخته است. خداوند می‌فرماید:

﴿وَفِي ٱلۡأَرۡضِ ءَايَٰتٞ لِّلۡمُوقِنِينَ٢٠[الذاریات: ۲۰].

«و در زمین دلایل و نشانه‌های فراوانی است برای کسانی که می‌خواهند به یقین برسند [و از روی دلیل خداوند را بشناسند و آثار قدرت او را ببینند]».

[۶۸] طبری در تفسیر این آیه در جلد ۱۹ صفحه ۱۴ تفسیرش می‌نویسد: «مقصود از این آیه این است که از جمله نعمت‌های خداوند بر مخلوقات و قدرت فراوان او این است که آب شیرین دریا را با آب شور آن مخلوط می‌کند اما با قضا و قدر خود مانع تغییر طعم آب شیرین و از بین رفتن آن می‌شود تا به سبب عبور نمک از آن دو تباه نشود، تا در نتیجه در هنگام نیاز برای نوشیدن آب نیابند و میان آن دو مانع و حاجزی به وجود آورده است که هرکدام از آنها را از تباه کردن دیگری حفظ می‌کند».

دیواری میان دریا و سنگ پوشیده‌شده

در قرآن کریم دو آیه وجود دارند. اولی در سوره رحمن و دومی در سوره فرقان می‌باشد. در آیه اول خداوند می‌فرماید:

﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ٢٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ٢١[الرحمن: ۱۹-۲۱].

«[خداوند] دو دریای [مختلف شیرین و شور، گرم و سرد] را در کنار هم روان کرده و مجاور یکدیگر قرار داده است * اما در میان آن دو حاجز و مانعی و جود دارد که مانع اختلاط و سرکشی یکی بر دیگری می‌شود * پس کدام یک از نعمت‌های پروردگارتان تکذیب و انکار می‌کنید؟».

دانشمندان در تفسیر این مانع و حایل دچار حیرت شده‌اند که در کجا قرار دارد؟ آیا بین دریای سرخ و اقیانوس هند است؟ یا در میان دریای سیاه و دریای مدیترانه است؟ در بسفر یا در جبل‌الطارق میان دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس وجود دارد؟ این برزخ کجاست؟

﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ٢٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ٢١[الرحمن: ۱۹-۲۱].

«[خداوند] دو دریای [مختلف شیرین و شور، گرم و سرد] را در کنار هم روان کرده و مجاور یکدیگر قرار داده است * اما در میان آن دو حاجز و مانعی وجود دارد که مانع اختلاط و سرکشی یکی بر دیگری می‌شود * پس کدامیک از نعمت‌های پروردگارتان را تکذیب و انکار می‌کنید؟».

چیزی که بسیار جلب ‌توجه می‌کند این است که هر دریایی درجه شوری، غلظت، دما و رنگ ثابتی دارد که علیرغم اینکه دو دریا به همدیگر متصل هستند کم یا زیاد نمی‌شود. اگر انسان سوار هواپیمایی شود و در آسمان بر فراز باب ‌المندب یا بسفر یا تنگه جبل‌الطارق پرواز کند، درمی‌یابد که این دریا با آن دریا تفاوت فراوانی دارد.

دانشمندان علوم دریایی دریافته‌اند که اگر ذرات آب دریای سرخ در اثنای حرکت به خط فرضی در باب المندب برسند به‌سوی دریای سرخ برمی‌گردند و آب اقیانوس هند هنگام حرکت به‌سوی دریای سرخ در محل این خط فرضی و مانع به‌سوی پایین یعنی اقیانوس هند برمی‌گردد. بنابراین آب اقیانوس هند با آب دریای سرخ ترکیب نمی‌شود و دریای سرخ نیز با اقیانوس هند مخلوط نمی‌شود. زیرا:

﴿بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ[الرحمن: ۲۰].

«میان آن دو حاجز و مانعی است که نمی‌گذارد یکی با دیگری بیامیزد و سرکشی کند».

هر کدام از آنها غلظت، دما و شوری خاص خود را دارند که کم و زیاد نمی‌شود. دریای مدیترانه با دریای سیاه و اقیانوس اطلس نیز چنین است.

خداوند می‌فرماید:

﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ٢٠[الرحمن: ۱۹-۲۰].

«اما این برزخ، حائل و مانع، دیوار نیست بلکه شیء نرم و لطیفی است».

و این برخوردی که در آیه ۱۹ سورۀ الرحمن ذکر شده است، به صورت شناور بودن است.

دومین آیه‌ای که در این باره در قرآن آمده است آیه ۵۳ سورۀ فرقان می‌باشد که در آن به مسأله دیگری اشاره می‌کند. در این آیه خداوند می‌فرماید:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَجَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَحِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا٥٣[الفرقان: ۵۳].

«خداوند کسی است که دو دریا را در کنار هم روان می‌سازد [و بر اثر وزن مخصوص، یعنی تفاوت درجه غلظت آب شور و شیرین، با یکدیگر ترکیب و مخلوط نمی‌شوند و] این یکی کاملاً شیرین است و آن دیگر کاملاً شور است. خداوند در میان آن دو حاجز و مانعی ایجاد کرده است که آنها را کاملاً از هم جدا ساخته است».

در میان دریای شیرین و شور مانع و حایلی وجود دارد به طوری که یکی از رودخانه‌های آمریکا بیش از ۳۰۰ هزار مترمکعب آب شیرین در ثانیه به اقیانوس اطلس می‌ریزد و هشتاد کیلومتر به مسیر خود در دریا ادامه می‌دهد. این آب شیرین در میان آب شور حرکت می‌کند اما با یکدیگر مخلوط نمی‌شوند. زیرا ﴿بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ«میان آن دو حاجز و مانعی وجود دارد که مانع اختلاط و سرکشی یکی بر دیگری می‌شود» و میان آب شیرین و آب شور حاجز و مانعی وجود دارد. همچنین بیشتر ماهی‌های آب‌های شیرین وارد آب‌های شور نمی‌شوند. همچنین ماهی‌های آب‌های شور نیز وارد آب‌های شیرین نمی‌شوند. پس این حاجز مانع ورود آنها به آب شیرین یا شور می‌شود:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَجَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَحِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا٥٣[الفرقان: ۵۳].

«خداوند کسی است که دو دریا را در کنار هم روان می‌سازد [و بر اثر وزن مخصوص، یعنی تفاوت درجه غلظت آب شور و شیرین، با یکدیگر ترکیب و مخلوط نمی‌شوند و] این یکی کاملاً شیرین است و آن دیگر کاملاً شور است خداوند در میان آن دو حاجز و مانعی ایجاد کرده است که آنها را کاملاً از هم جدا ساخته است».

این یکی از آیات و نشانه‌های خداوند است که عظمت و بزرگی او را نشان می‌دهد. یعنی آب دریاها علیرغم اتصال آنها به یکدیگر، باهم ترکیب نمی‌شود. آیا می‌توانی کاسه‌ای آب شور و کاسه‌ای آب شیرین را در یک ظرف بریزی، بدون اینکه باهم ترکیب شوند؟ آیا سپس می‌توانی آنها را از یکدیگر جدا کنی؟ آیا می‌توانی از آن ظرف آب شیرین را بنوشی؟ این امور خارج از توانایی انسان است:

﴿مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ يَلۡتَقِيَانِ١٩ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٞ لَّا يَبۡغِيَانِ٢٠ فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ٢١[الرحمن: ۱۹-۲۱].

«[خداوند] دو دریای [مختلف شیرین و شور، گرم و سرد] را در کنار هم روان کرده و مجاور یکدیگر قرار داده است * اما در میان آن دو حاجز و مانعی وجود دارد که مانع اختلاط و سرکشی یکی بر دیگری می‌شود * پس کدامیک از نعمت‌های پروردگارتان را تکذیب و انکار می‌کنید؟».

هنگامی که بعضی از دانشمندانی که از کشف این امر خوشحال و شادمان بودند دریافتند که قرآن کریم در آیه ۱۹-۲۱ سوره الرحمن به این امر اشاره کرده است، دچار شگفتی شدند و همچنین کشف کردند که میان دریای شور تلخ و دریای شیرین گوارا چیزی مانند مانع و حایلی وجود دارد که آب‌های هر کدام از آنها را از ترکیب شدن با دیگری باز می‌دارد. این مانع میان دو دریای شور نیز وجود دارد. این مانع از ورود ماهی‌های آب شور به آب شیرین جلوگیری می‌کند. پس هیچ دریایی بر دیگری سرکشی نمی‌کند. بلکه هر دریا غلظت، میزان شوری و مواد تشکیل ‌دهندۀ خود را حفظ می‌کند. این دیوار میان دو دریا ثابت نیست. بلکه وسیلۀ فعالیت بادها و حرکت جزر و مد حرکت می‌کند. قرآن کریم به این کشف علمی دوم اشاره کرده است. و مانع ودیوار اول را برزخ و دیوار دوم را حجراً نامیده است. خداوند تعالی – فرموده است:

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَجَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَحِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا٥٣[الفرقان: ۵۳] [۶۹].

«خداوند کسی است که دو دریا در کنار هم روان می‌سازد [و بر اثر وزن مخصوص، یعنی تفاوت درجه غلظت آب شور و شیرین، با یکدیگر ترکیب و مخلوط نمی‌شوند و] این یکی کاملاً شیرین و آن دیگر کاملاً شور است. خداوند میان آن دو حاجز و مانعی ایجاد کرده است که آنها را کاملاً از هم جدا می‌کنند».

تحقیقات دربارۀ این دو مانع همچنان ادامه دارد.

طبری می‌گوید: ما قدرت خداوند را به وسیلۀ منع تباه و نابود شدن این آب شور با این آب شیرین علیرغم اختلاط آنها، با یکدیگر درمی‌یابیم.

اگر هر کدام از آن دو شبیه دیگری می‌بود جای تعجب نداشت و نمی‌توانستیم بوسیلۀ آن افراد جاهل و نادان را آگاه سازیم و به وسیلۀ آن خدا را به آنها یادآوری کنیم. اما با این وجود همۀ آنچه خداوند آفریده است عجیب است و در آن بزرگ‌ترین پندها، مواعظ و دلایل قاطع وجود دارد.

[۶۹] در جلد ۱۹ صفحه ۲۵ تفسیر طبری به روایت از مجاهد آمده است: (و جعل بینهما برزخاً) برزخ یعنی آنها با یکدیگر برخورد می‌کنند اما ترکیب نمی‌شوند. (حجراً محجوراً) یعنی شوری این آب با شیرینی این آب ترکیب نمی‌شود و هیچکدام از آنها بر دیگری سرکشی نمی‌کند.

تناسب تعداد دفعات تکرار کلمات (البرّ) و (البحر) با نسبت خشکی‌ها و دریاها بر روی زمین

در قرآن کریم انواع مختلفی از اعجاز وجود دارد. از جمله اعجاز بلاغی، ریاضی، تشریعی و اخباری. در اینجا آنچه جلب‌توجه می‌کند، مطابقت عددی است. از جمله: در قرآن ۱۳ بار کلمه (البَرّ): خشکی تکرار شده است [۷۰]و کلمه (البحر): دریا به صورت مفرد ۳۳ بار در قرآن تکرار شده است [۷۱]با علم به اینکه پیامبر ج دریا را ندیده بود و با آن ارتباط خاصی نداشت، اگر آیاتی که کلمه (البَرّ) و (البحر) در آنها آمده با هم جمع کنیم عدد به دست آمده ۴۶ خواهد بود. اگر تعداد آیاتی که کلمه (البرّ) در آنها ذکر شده بر این مجموع یعنی عدد ۴۶ تقسیم شود نسبت خشکی‌ها به مجموع سطح زمین به دست می‌آید.

این نسبت ۷۱ درصد دریا و ۲۹ درصد خشکی است اگر عدد سیزده را بر ۴۶ تقسیم کنید، عددی معادل ۲۹ درصد به دست می‌آید. آیا این کلام بشر است؟ چگونه تعداد آیاتی که در آنها خشکی آمده با تعداد آیاتی که کلمه دریا در آنها آمده است متناسب با مجموع آیات دریا و خشکی به طوری ذکر شده است که این نسبت به نسبت خشکی‌ها و آب‌ها به مجموع سطح کرۀ زمین تناسب دارد؟ این یکی از انواع دقیق و حکیمانه بودن قرآن کریم است که به احکام حسابی معروف است.

در قرآن دقیقاً دوازده بار لفظ (شهر) به معنای ماه تکرار شده است. آیا این امر اتفاقی بوده است؟ آیا این قرآن کلام انسان است؟ هرچه زمان بگذرد و علم بیشتر پیشرفت کند و تحقیقات علمی گسترده‌تر شود، جنبه‌هایی از اعجاز قرآن کشف می‌شود که قبلاً شناخته شده نبوده است.

این قرآن کلام خداوند است. برتری کلام خداوند نسبت به کلام مردم همانند برتری خداوند بر آفریدگان و بندگانش است. این قرآن کتاب تعیین شده‌ای است که همۀ ما باید دربارۀ آن امتحان بدهیم. پس خوش به حال کسی که آن را یاد گرفته است. خوش به حال کسی که آن را خوانده است و خوش به حال کسی که آن را [به دیگران] یاد می‌دهد و به آن عمل می‌کند و آن را برنامه اصلی زندگی خودش قرار می‌دهد. خوش به سعادت کسی که بدان عمل می‌کند و آن را تصدیق می‌نماید. پس قرآن غنا و ثروتی است که پس از آن فقری وجود ندارد و به جز آن ثروتی نیست. قرآن شفاعت ‌کننده و موجب شفاعت [کسی که بدان عمل کند] و ریسمان محکم الهی است.

پس بیایید به این قرآن بازگردیم که منبع اصلی اسلام است. خداوند فرموده است:

﴿إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ[الإسراء: ۹].

«این قرآن [مردمان را] به راهی رهنمود می‌کند که مستقیم‌ترین راه‌ها [برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی] است».

همچنین فرموده است:

﴿فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشۡقَىٰ١٢٣[طه: ۱۲۳].

«کسی که از هدایت و رهنمود من پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد».

همچنین می‌فرماید:

﴿فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٣٨[البقرة: ۳۸].

«کسانی که از هدایت من پیروی کنند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین خواهند شد».

اعجاز قرآن بسیار فراوان و بی‌شمار است آنچه ذکر شد فقط گوشه‌هایی از اعجاز [علمی] قرآن کریم بود.

[۷۰] این آیات عبارتند از: مائده ۹۶؛ انعام ۵۹، ۶۳، ۹۷؛ یونس ۲۲؛ اسراء ۶۷، ۶۸، ۷۰؛ نمل ۶۳، عنکبوت ۶۵؛ روم ۴۱؛ لقمان ۳۲؛ طور ۲۸. [۷۱] این آیات به ترتیب عبارتند از: بقره ۵۰، ۱۶۴؛ مائده ۹۶؛ انعام ۵۹، ۶۳، ۹۷؛ اعراف ۱۳۸، ۱۶۳؛ یونس ۲۲، ۹۰؛ ابراهیم ۳۲؛ نحل ۱۴؛ اسراء ۶۶، ۶۷، ۷۰؛ کهف ۶۱، ۶۳، ۷۹، ۱۰۹ دوبار؛ طه ۷۷؛ حج ۶۵؛ نور ۴۹؛ شعراء ۶۳؛ نمل ۶۳؛ روم ۴۱؛ لقمان ۲۷، ۳۱؛ شوری ۳۲؛ دخان ۲۴؛ جاثیه ۱۲؛ طور ۶؛ رحمن ۲۴.

جریان خلیج دریایی

اگر انسان وارد دریا شود قطرات آبی که بدن او را خیس می‌کنند ممکن است بعد از سفری چند ساله به آنجا رسیده باشند. زیرا آب در جریان حرکت از قطب به خط استوا و از استوا به قطب جریان دارد و گاهی مسافتی بیش از ۱۵ هزار کیلومتر را طی می‌کند. این آبی که در دریا یافت می‌شود آب جایگزین شده است که مسافت‌های طولانی را به طرف شمال، جنوب، شرق و غرب طی می‌کند. حرکت آب در دریاها و اقیانوس‌ها براساس قوانین کاملاً پیچیده‌ای است. اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که علت این حرکت گرم شدن آب در خط استوا به وسیله نور خورشید است که منجر به بالا آمدن آن به ارتفاع تقریباً ۲۰ سانتی‌متر می‌شود. این بالا آمدن کم به شکل‌گیری جریان آب به‌سوی شمال کمک می‌کند. آب دو قطب سرد است و به علت سرد بودن سنگین است به همین دلیل به اعماق دریا پایین می‌رود و به‌سوی خط استوا حرکت می‌کند. بنابراین جریان‌های سطحی و عمقی به وجود می‌آیند. با این مقدمه می‌خواهیم به این نتیجه برسیم که از جمله نشانه‌های خداوند که عظمت او را نشان می‌دهد، جریان خلیج است. این جریان در ساعت ۸ کیلومتر سرعت دارد. اگر یک کشتی وارد آن شود و موتورهایش خاموش شوند، در ساعت ۸ کیلومتر حرکت می‌کند بدون اینکه موتور آن روشن باشد.

عرض این جریان بیش از ۸۰ کیلومتر و عمق آن بیش از ۴۵۰ متر است. حجم آب این جریان در هر دقیقه ۴ میلیون تن است. کار این جریان چیست؟ این جریان در مدت ۱۰ روز، ۱۳۰ هزار تن از توده‌های یخی دو قطب را ذوب می‌کند. این جریان فواید بی‌شماری دارد و باعث شده است منطقه سرد اروپا به منطقه‌ای معتدل تبدیل شود. علت آب و هوای زیبا و معتدل کشورهای اسکاندیناوی جریان خلیج است. جریانات دیگری هستند که در عمق ۳۰ متری دریا جریان دارند و اگر زیردریایی‌ها هنگام رسیدن به این جریان موتورهایشان را خاموش کنند به وسیله این جریان از جایی به‌جای دیگر حرکت می‌کنند. این امر بسیار جالب است. اما دومین نشانه‌ای که عظمت آفریدگار هستی را نشان می‌دهد این است که یک جریان سرد به‌سوی سواحل امریکای جنوبی حرکت می‌کند تا به کشورهای پرو و شیلی برسد. این جریان مقدار فراوانی از گیاهان دریایی را با خود حمل می‌کند. این گیاهان تعداد بسیار فراوانی از ماهی‌های ساردین را با خود حمل می‌کند که غذای میلیون‌ها پرنده‌ای است که در ساحل این دریاها زندگی می‌کنند و کلاغ دریایی نام دارند. این پرندگان از خود فضولاتی بر جای می‌گذارند که منبع اصلی درآمد مردم آن مناطق است. زیرا بهترین نوع کودها از فضولات این پرندگان به دست می‌آید. فضولات ۵۰ میلیون پرنده با شن‌کش‌ها جمع‌آوری و به نقاط مختلف جهان صادر می‌شود. درآمد اصلی مردم سواحل امریکای جنوبی فضولات پرندگانی است که از ماهی‌های ساردین تغذیه می‌کنند. دانشمندان تخمین می‌زنند که این پرندگان سالیانه بیش از ۳ میلیون تن از این نوع ماهی‌ها را می‌بلعند. این ماهی‌ها نیز به وسیلۀ گیاهانی که این جریان آنها را با خود می‌آورد به این مکان منتقل می‌شوند و خداوند با حکمت خود اراده کرده است که مسیر این جریان را گاهی تغییر می‌دهد. هرگاه خداوند این مسیر را تغییر دهد، این غذا برای ماهی‌ها فراهم نمی‌شود و ماهی‌ها می‌میرند و تلف می‌شوند با مرگ آنها پرندگان نیز منبع تغذیه خود را از دست می‌دهند و می‌میرند. بدین‌ترتیب مردم به علت تولید کم گاهی از گرسنگی‌ها و قحطی‌های کشنده رنج می‌برند. آیا این امر ثابت نمی‌کند که خداوند روزی‌رسان، نیرومند و قوی است و این جریان را به همراه گیاهان خوراکی به حرکت درمی‌آورد و این ماهی‌ها به تعداد بی‌شماری [به‌سوی گیاهان] می‌آیند و از آن سالیانه سه میلیون تن مصرف می‌شود. این ماهی‌ها طعمه پرندگان می‌شوند و پرندگان از خود فضولاتی بر جای می‌گذارند که جز بهترین نوع کودها به شمار می‌آید و به کشورهای مختلف جهان صادر می‌شود، درآمد این مردم تقریباً فقط به این امر منحصر می‌شود. این از برکت‌های این جریان سرد است که به‌سوی سواحل امریکای جنوبی حرکت می‌کند. گروهی از محققان تخمین می‌زنند که بیش از ۵۰ میلیون پرنده در این سواحل زندگی می‌کنند تا این مقدار فراوان از ماهی ساردین را ببلعند و این فضولات را از خود بر جای ‌بگذارند تا به بیشتر کشورهای جهان صادر شود. این جریان گرم خلیج و آن جریان سرد بود. این جریان سطح آب و دیگری جریان اعماق آب بود. حرکت آب در دریاها موضوع دقیق، طولانی و پیچیده‌ای است که گوشه‌ای از آن را ذکر کردیم: وَفي كلِّ شيءٍ له آيهٌ تَدُلُّ علي أنّه الوَاحِدُ «در هر چیزی نشانه‌ای از او وجود دارد که نشان می‌دهد که او یگانه است».

چه کسی این ماهی‌ها و پرندگان را روزی می‌دهد؟ بی‌تردید پروردگار جهانیان. چه کسی این مردم را از فضولات پرندگان روزی فراوان می‌دهد؟ بی‌تردید این امر ارادۀ روزی‌دهندۀ بزرگ [خداوند] است.

هرگاه بخواهی به عظمت خداوند بیندیشی، این جهان اعم از آسمان، زمین، دریاها، ماهی‌ها، آب و هوا، پرندگان، کوه‌ها، دره‌ها، گیاهان، حیوانات و انسان‌ها در برابرت هستند و آنها نزدیک‌ترین و گسترده‌ترین راه برای رسیدن به خداوند و شناخت او هستند. خداوند می‌فرماید:

﴿سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ٥٣[فصلت: ۵۳].

«ما به آنان [که منکر اسلام و قرآن هستند] هر چه زودتر دلایل و نشانه‌های خود را در اقطار و نواحی [آسمان‌ها و زمین، که جهان کبیر است] و در درون خودشان [که عالم صغیر است] به آنان [که منکر اسلام و قرآنند] نشان خواهیم داد تا برای ایشان روشن و آشکار گردد که اسلام و قرآن حق است ... آیا [برای برگشت کافران از کفر و مشرکان از شرک] تنها این بسنده نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است؟ [چه حضور و شهادتی از این برتر و بالاتر که با خط تکوین، دلایل قدرت و حکمت خود را بر روی همۀ ذرات کائنات و وجود موجودات نگاشته است]؟».

آب زمزم، غذا و شفای بیماری

پیامبر ج آب چاه زمزم را چنین توصیف می‌کند و می‌فرماید: «إنها مباركه إنّها طعامُ طعمٍ» [۷۲]«این آب دارای برکت و غذاست». در روایتی که بزّاز با سند صحیح از ابوذر روایت کرده است پیامبر ج در ادامه این حدیث فرمود: «و شفاءُ سقمٍ» [۷۳]«و شفای بیماری است».

ابن جریح / می‌گوید: شنیدم که گفته شد: بهترین آب بر روی زمین آب زمزم است [۷۴].

از جابربن عبدالله روایت شده است که گفت: شنیدم که رسول خدا ج می‌فرماید: «ماء زمزم لِمَا شُرِبَ له» [۷۵]«آب زمزم برای کسی که از آن می‌نوشد، مفید است».

دار قطنی در سنن خود در ادامه این حدیث که به صورت مرفوع از ابن عباس س روایت شده است، چنین آورده است: «فأنْ شربتهَ تستشفي به شفاك الله و إن شربتَه لِشبعِك أشبعك اللهُ، وإن شربتهُ ليقطعَ ظمأك قطعه اللهُ وهو هَزْمَهُ» [۷۶]جبریل – أی: حفره – وسقیا الله إسماعیل» [۷۷]«هرگاه آن را بنوشی و از خداوند به وسیلۀ آن طلب شفا نمایی خداوند تو را شفا می‌دهد. اگر آن را بنوشی تا تو را سیر کند، خداوندا تو را سیر می‌نماید. اگر آن را بنوشی تا تشنگی‌ات قطع شود، خداوند تشنگی‌ات را برطرف می‌نماید. این چاه جای پای جبرییل و چشمه خداوند برای حضرت اسماعیل ÷است».

ابن ماجه در المناسک به روایت از محمدبن عبدالرحمن بن أبی بکر روایت می‌کند که پیش عبدالله‌ بن عباس نشسته بودم، مردی به پیش او آمد [ابن عباس] پرسید: از کجا آمده‌ای؟ گفت: از چاه زمزم. پرسید: آیا آنگونه که شایسته است از آن نوشیدی؟ گفت: چگونه؟ گفت: در هنگام نوشیدن آن رو به قبله کن، نام خداوند را یاد کن و سه بار نفس بکش و از آن بنوش تا کاملاً سیر می‌شوی. هرگاه از این کار فارغ شدی خداوند را شکر کن. زیرا پیامبر خدا ج می‌فرمود: «أنّ آيه ما بيننا و بين المنافقين إنّهم لايتضلّعون من زمزم» [۷۸]«تفاوت ما با منافقان این است که آنها از آب زمزم کاملاً سیراب نمی‌شوند و از آن زیاد نمی‌نوشند».

یاران پیامبر و تابعین و بسیاری از علمای مسلمان و عامۀ مسلمانان بر سیراب شدن از آب زمزم تأکید فراوان داشتند. به ویژه زمانی که از نوشیدن آن هدف خاصی داشتند. زیرا دعا کردن در هنگام نوشیدن آب زمزم مستحب است. پس زمزم برای کسی که [با هر هدفی] از آن می‌نوشد مفید و سودمند است. از جابر روایت شده است که او در هنگام نوشیدن آب زمزم می‌گفت: «اللهم أني إشربه لظَمأ يوْم القيامَهِ» «پروردگارا من آن را برای [رهایی از] تشنگی روز قیامت می‌نوشم» [۷۹].

همچنین از ابن عباس روایت شده است که هرگاه آب زمزم را می‌نوشید می‌گفت: «اللهم أنّي أسألك علماً نافعاً ورزقاً واسعاً وشفاءً من كلّ داءٍ» [۸۰]«پروردگارا از تو می‌خواهم علم سودمند، رزق فراوان و شفای هر دردی را به من عنایت فرمایی».

یکی از علما می‌گوید: «آب زمزم سرور آب‌هاست و بهترین، ارزشمندترین، دوست ‌داشتنی‌ترین، گرانبهاترین آب‌ها در نظر مردم است» [۸۱].

آنچه در بالا ذکر شد مطالبی از سنت صحیح و آثار بود که دربارۀ آب زمزم روایت شده است. در اینجا می‌خواهیم بدانیم که در زمینه علم و تحقیقات دقیق علمی درباره آب زمزم چه چیزی وجود دارد؟ در سال ۱۹۷۳ م. و ۱۹۸۰ م. شرکت‌های جهانی بزرگ و متخصص در زمینه شیمی تحقیقات و تجزیه و تحلیل‌های شیمیایی فراوانی درباره آب زمزم انجام دادند و به نتایج عجیبی دست یافتند. به طوری که ثابت شد آب زمزم از وجود هرگونه میکروب که باعث آلودگی آن می‌شود خالی می‌باشد.

آب‌های معدنی – که مردم به خرید آنها گرایش و علاقه فراوانی دارند – در هر لیتر از ۱۵۰ تا ۳۵۰ میلی‌گرم در لیتر املاح معدنی دارند. اما این نسبت در آب زمزم به ۲۰۰۰ میلی‌گرم در لیتر می‌رسد. از مهم‌ترین این عناصر می‌توان به کلسیم، سدیم، منیزیم، پتاسیم و غیره اشاره کرد.

آب زمزم از جمله معدود آب‌هایی است که عنصر کلسیم در آن بسیار فراوان است به طوری که نسبت کلسیم در آن به ۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر می‌رسد، بنابراین پیامبر گرامی اسلام ج درست فرموده‌اند که: «إنها مباركه إنها طعامُ طعمٍ» [۸۲]. «در این آب دارای برکت و غذاست».

تحقیقات علمی صحیح ثابت می‌کند کسانی که این گونه آب‌ها را می‌نوشند به بیماری شریان‌های تاجی قلب کم‌تر دچار می‌شوند. به همین دلیل باید گفت پیامبر خدا ج به درستی فرموده است: «شفاء سقم» «آب زمزم شفای بیماری است» [۸۳].

چنانکه آبی بیش از ۲۵۰ میلی‌گرم در لیتر بیکربنات داشته باشد، به عنوان آب گازدار و کمک‌کننده به هضم غذا محسوب می‌شود. از جمله مشهورترین آب‌های گازدار در جهان آب‌های چشمه افیان در فرانسه است. به طوری که نسبت بیکربنات در آن به ۳۵۷ میلی‌گرم در لیتر می‌رسد. اما نسبت بیکربنات در آب زمزم ۳۶۶ میلی‌گرم در لیتر است. در حقیقت پیامبر خدا ج به درستی فرموده است که: «ماء زمزم لِمَا شُرِبَ لَهُ» «آب زمزم برای کسی که از آن بنوشد مفید است» [۸۴].

یکی از دانشمندان علوم پزشکی در کتابی که در سال ۱۹۹۵ م. چاپ شده است می‌نویسد آب‌های معدنی برای درمان بسیاری از بیماری‌های روماتیسم و افزایش اسید معده، اسهال مزمن و سوءهاضمه مفید است، باعث افزایش و تسهیل عمل دفع ادرار و ترمیم کمبود موادمعدنی در بدن می‌شود. رسول خدا ج به درستی فرموده‌اند که: «فإنْ شربتهُ تستشفي به شفاك الله، و إن شربته لشبعك أشبعك الله، و إن شربتهُ ليقطعَ ظمأك قطعه الله» [۸۵]«هرگاه آن را بنوشی و از خداوند به وسیلۀ آن طلب شفا نمایی خداوند تو را شفا می‌دهد. اگر آن را بنوشی تا تو را سیر نماید، خداوند به وسیلۀ آن تو را سیر می‌کند. اگر آن را بنوشی تا تشنگی‌ات قطع شود، خداوند تشنگی‌ات را برطرف می‌نماید».

آب زمزم شیرین و گوارا نیست. بلکه کمی شور است انسان فقط با اعتقاد به برکت موجود در آن این آب را می‌نوشد. سیر شدن از آن دلیل بر ایمان فرد است.

شاید خداوند آن را شیرین نیافریده است تا شیرینی و گوارایی آن باعث فراموش شدن معنی بندگی در هنگام نوشیدن آن نشود. اما در مجموع طعم آن قابل قبول است. رسول خدا ج به درستی فرموده است که: «إنَّ آيه ما بيننا وبينَ المنافقين إنَّهم لا يتَضَلَّعونَ منْ زمزمَ» [۸۶].

در اینجا سؤال می‌کنیم: در زمان پیامبر ج چه مؤسسات علمی تحقیقاتی وجود داشتند که این حقایق عجیب را دربارۀ آب زمزم در اختیار او گذاشته‌اند؟ هیأت علمی تحقیقات ویژه‌ای که این نتایج دقیق را دربارۀ این آب به دست آورده‌اند، چه کسانی بوده‌اند؟ دربارۀ این آب چه آزمایشگاه‌های بزرگی به تجزیه و تحلیل شیمیایی و نتیجه‌گیری نسبت املاح معدنی در آن پرداخته‌اند که پیامبر ج در احادیثش درباره این آب متبرک استناد کرده است؟ سخنان او وحی است. وی هرگز از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید. گفتار او چیزی جز وحی نیست.

امام ابن القیم / می‌فرماید: «من و دیگران در شفا یافتن به وسیلۀ آب زمزم امور عجیبی را تجربه کردیم. من به وسیلۀ آن از چندین بیماری شفا یافتم. به اذن و ارادۀ خداوند سلامتی‌ام را بازیافتم. دیده‌ام که عده‌ای از وسیلۀ آن مدت فراوانی تقریباً نیم ماه و بیشتر تغذیه می‌کنند و احساس گرسنگی نمی‌کنند و همراه با مردم به طواف می‌پردازند. اطلاع یافتم که شاید بعضی از آنها تا چهل روز به وسیلۀ آب زمزم تغذیه کرده‌اند ... و روزه می‌گیرند و بارها به طواف می‌پردازند» [۸۷].

از خداوند می‌خواهیم که در روز قیامت که روز تشنگی بزرگ است ما را از حوض پیامبر گرامی‌اش ج سیراب سازد تا بعد از آن هرگز احساس تشنگی نکنیم.

* * *

[۷۲] مسلم آن را به روایت از ابوذر به شماره (۲۴۷۳) آورده است. [۷۳] مسند بزاز حدیث شماره (۳۹۲۹) و مصنّف ابن ابی شیبه (۱۴۱۳۲). [۷۴] طبرانی در الأوسط (۴/۱۷۹) و الکبیر (۱۱/۹۸) آن را روایت کرده است. [۷۵] ابن ماجه به شماره (۳۰۶۲) و احمد به شماره (۱۴۸۹۲) آن را تخریج کرده‌اند. [۷۶] [یعنی جبرئیل ÷با پایش آن را کوبید در نتیجه آب فوران کرد. الهزقه به معنای گودی در سینه و گودی در سیب هرگاه آن را با انگشتانت فشار دهی و گود نمایی، چاه هنگامی که آن را حفر کنی، می‌باشد]. النهایه (۵/۲۶۲). [۷۷] سنن دار قطنی (۲۳۸). [۷۸] ابن ماجه، شماره (۳۰۶۱). [۷۹] زادالمعاد (۴/۳۹۳). [۸۰] شرح العمده (۳/۵۵۴). [۸۱] زادالمعاد (۴/۳۹۲). [۸۲] تخریج آن در صفحات پیشین ذکر شد. [۸۳] تخریج آن در صفحات پیشین ذکر شد. [۸۴] تخریج آن در صفحات پیشین ذکر شد. [۸۵] تخریج آن در صفحات پیشین ذکر شد. [۸۶] تخریج آن در صفحات پیشین گذشت. [۸۷] زادالمعاد (۴/۳۹۳) با اندکی تصرف.