شگفتیهای خداوند در جهان آفرینش

فهرست کتاب

داستان این کتاب

داستان این کتاب

این کتاب داستانی دارد ... خداوند متعال از ۳۰ سال پیش، به من توفیق داد که پی‌گیر این موضوع باشم، باور من این بود که اسلام دین خداست و فقط او می‌تواند که آن را حفظ کرده و یاری دهد. و لازم نیست که ما نگران حفظ و نگهداری آن باشیم، بلکه نگرانی ما این باشد که چرا خداوند تاکنون به ما توفیق خدمت به آن را نداده و اینگونه نباشد که از این به بعد هم ندهد. بنده این مسؤولیت را که بر دوشم گذاشته شده بود به دلیل پیمان‌های سه‌گانه‌ای که (با خود بسته بودم) و نتیجه اعتقادات راسخی بود، پذیرفتم.

از جمله این باورها که مرا به این کار واداشت این بود که، اسلام، عقل انسانی و قلب او را مورد خطاب قرار داده و زندگی و دنیای او را مدنظر گرفته است، زیرا انسان متشکل از عقلی درک‌کننده، قلبی دوست ‌دارنده و جسمی متحرک است، غذای عقل او علم، غذای قلب او محبت و غذای جسم او، خوراک، نوشیدنی، لباس و مسکن است. و اگر در برنامه اسلام، پایه‌های عقلانیت لحاظ نشده و به قلب او توجه نشده و مصالح اساسی و مشروع او در آن تحقق نمی‌یافت، اسلام هرگز نمی‌توانست، چنان قدرتی به دست آورد که بر دیگران تأثیر گذاشته، تفکرات آنان را تغییر داده و از جهتی دیگر باورهای آنان را دگرگون سازد و آنان را به تغییر رفتار و روش زندگانی وا دارد، در حالیکه تمامی این تغییرات آگاهانه و با اختیار صورت گیرد نه با اجبار.

بر هر دعوتگری لازم است که نسبت به اصول و فروع دین آگاه باشد، حقایق مستدل و وارده از قرآن و سنت را بشناسد، به طبیعت نفس انسانی و خصوصیات آن آگاه باشد و بر ابزار تربیتی مؤثر و کارآ، که موجب تغییرات اساسی در نفس انسان می‌شوند مطلع باشد. نیز بر هر دعوتگر لازم است که ثوابت و متغییرات فرهنگ روز، خصوصیات زمان، سرعت پیشرفت و ترقی، نیروهای فعال و معیارهای سنجش معتبر را بشناسد. و اگر پرداخت هزینه‌ای چنین سنگین برای داعی دشوار نمود، باید بداند که دعوت به‌سوی خدا هم بزرگ‌ترین عملی است که بندگان را به خدا نزدیک می‌سازد و به عمل انبیاء می‌ماند که خداوند فرموده است:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا٤٥ وَدَاعِيًا إِلَى ٱللَّهِ بِإِذۡنِهِۦ وَسِرَاجٗا مُّنِيرٗا٤٦[الأحزاب: ۴۵-۴۶].

«ای پیغمبر! ما تو را به عنوان گواه و مژده‌رسان و بیم‌دهنده فرستادیم * و به عنوان دعوت‌کنندۀ به‌سوی خدا طبق فرمان الله، و به عنوان چراغ تابان».

روشن است که از جمله روش‌های مفید تأثیرگذاری در موضوعات مختلف، ارتباط دادن اهداف با وسایل، سنت با تجدد، ثوابت با متغیرات و گذشته با حال است و نیز ارتباط اسلام با زندگی، زیرا اسلام دین فطرت، واقع‌نگری، دانش، میانه‌روی و اعتدال است، که میان ارزش‌ها و نیازها، اصول و مصالح، جسم و روح و دنیا و آخرت را باهم جمع نموده است.

این اعتقادات ایمانی ثابت و بینش موضوعی نسبت به دعوت دینی در عصر حاضر، مرا واداشت که در تمام زوایا، روش‌ها، اشکال و رنگ‌های فراخوانی به دین و چه در مساجد، دانشگاه‌ها، مراکز دعوی و فرهنگی و یا در وسایل ارتباط جمعی محلی، عربی، اسلامی و جهانی، تلاش خاصی را برای بیان ارتباط میان حقایق دینی و علمی به خرج دهم تا حقیقتی که بر بسیاری از مسلمین پنهان مانده بود، میان آنان جایگزین شود، یعنی این حقیقت که خالق هستی همان است که قرآن را فرستاده و حقیقت همانند دایره‌ای است که دارای چهار خط متقاطع است، خط نقل صحیح، عقل صریح، فطرت سلیم و واقعیت موجود؛ و به همین دلیل در همه بیانات دینی من، بحث‌های علمی دیده می‌شود.

این کتاب در واقع مجموعه‌ای از موضوعات علمی است که در طول ۳۰ سال دعوت به‌سوی خدا، بیان کرده‌ام، که پس از جمع‌آوری، تنظیم و تصحیح، در اختیار متخصصین علوم مختلف قرار داده شده و نظرات و اصلاحیه‌های آنان درنظر گرفته شده است. و در ستون مربوط به ثبت منابع و مراجع، قسمتی نیز به ثبت منابع مربوط به اعجاز علمی در قرآن و سنت اختصاص داده شده که بخش اصلی کتابخانه‌ام را تشکیل می‌دهد.

بنده تلاش کرده‌ام که اعداد و ارقام قدیمی را که در مراجع گذشته دو دهۀ اخیر آمده است به اعداد جدید و علمی روز تبدیل کنم، اما با این وجود و تحقیق و دقت متخصصین در این کتاب، باز هم خوانندۀ گرامی، ممکن است به اعداد، اندازه‌ها، اشکال و اسم‌هایی برخورد کند که با واقعیات مربوط به حوزه علمی وی در تضاد باشد، اما این تفاوت کاملاً طبیعی است، زیرا علم و دانش پیوسته در حال پیشرفت است (و نمی‌توان معیار ثابتی از ارقام و اعداد را برای طول زمان درنظر گرفت) اما در هر حال چنین تفاوتی، پذیرفتنی است، زیرا این کتاب هم به هدف شناخت خداوند نگاشته شده است و پرداختن به جزئیات علمی و تخصصی، هدف آن نیست.

حقایق علمی وارده در این کتاب، وسیله است، نه هدف و قصد ما در این کتاب، اعداد نیست، بلکه مدلولی است که شناخت خدا را از طریق هستی و انسان ‌شناسی واضح‌تر می‌گرداند و اگر اختلافی میان اعداد و ارقام به چشم می‌خورد، بنده مقصر نیستم، بلکه به دلیل اختلاف میان مراجعی است که در اختیار من و خواننده است و اگر هدف اصلی کتاب برای خواننده روشن نباشد، فایده‌ای که از ذکر مقادیر و اعداد مدنظر من بوده است، به او نمی‌رسد.

و می‌دانیم که کمال فقط مخصوص خدا و عصمت هم، مخصوص پیامبر است و مجموعه افراد امت هستند که از خطا مصونند و هر دانش‌ طلبی در یک زمینه پیشرفت کرده و دیگری در زمین‌های دیگر؛ پس اخذ و عطا جزو ضروریات عرصه دانش است و چون گفتار هر انسانی به غیر از صاحب «قبه الخضراء»، حضرت محمد ج، قابل انکار است، من نیز منتظرم که خوانندگان گرامی – همانگونه که در کتآب‌های پیشین به من آموخته‌اند – باتوجه به ارشاد و راهنمایی حضرت عمرسکه می‌فرماید: «محبوب‌ترین مردم در نزد من کسی است که عیب‌هایم را به من بنمایاند» [۱۳]، پیشنهادات خویش را در رابطه با این دانشنامه علمی و نوع استنباطی که از آیات قرآن و احادیث داشته‌ام و ارتباطی که میان حقایق علمی و دینی بیان کرده‌ام، با من در میان بگذارند، تا در چاپ‌های بعدی، به امید خدا، لحاظ گردد. این کتاب تلاشی ناچیز است برای بیان اینکه، خالق آسمان‌ها و زمین، همان نازل‌کننده قرآن، فرستنده پیامبر عدنان ج و هدایتگر انس و جان است، و اگر راه را درست رفته باشم، توفیق خدا بوده و در غیر این صورت، نقص و ضعف من بوده است.

و حقیقت برتر از اَشکال، معانی برتر از عناوین و اصول برتر از اشخاص است، مؤمنان نسبت به یکدیگر خیرخواه و مهربان‌اند و منافقان نسبت به یکدیگر کینه ‌توز و حسود. روایت شده که یک پیشوا، بچه‌ای را می‌بیند که در برابر او چاله‌ای است، می‌گوید: ای پسر، بپرهیز که نیافتی. پسرک در جواب گوید: من اگر بیافتم، تنهایم، اما تو اگر بیافتی جهانی با تو سقوط خواهد کرد. لذا هیچ کس نیست که نتواند نقد کند و کسی هم نیست که نقد نشود.

و اکنون کاری از من بر نمی‌آید جز اینکه دعا کنم که خداوندا، آنگونه که شایسته مقام پیامبر ج است، وی را پاداش ده و آنگونه که شایسته مقام اصحاب بزرگوار اوست، آنان را پاداش ده، پدر و مادرم، اساتید، شیوخ و هر کس که به ما آموزش داده و حقی بر ما دارد را به تناسب حال‌شان، پاداش نیکو عطا فرما.

و لازم می‌دانم که در پایان این سیر و گذار، از تمامی برادران گرامی، که مرا در تألیف این کتاب یاری داده‌اند، قدردانی نموده و تشکر خاص خویش را از کسانی که در برنامه‌نویسی کامپیوتری و تایپ مطالب و ضبط نوارها در کامپیوتر، کمک کرده‌اند و نیز کسانی که همگام با استماع نوارها به مطابقت آنها با کتآب‌ها و مراجع پرداخته و در لغات و مفردات نصوص دقت کرده و با اصل مطابقت داده و مطالب را طبقه‌بندی کرده و به صورت مطلوب درآورده‌اند، قدردانی کنم و تشکر کنم از کسانی که بازنگری نهایی و چاپ کتاب را برعهده گرفته‌اند، مخصوصاً کارکنان نشر «دارالمکتبی» و صاحب امتیاز آن، چه آنانی که پاداش گرفته و چه آنان که اجر خدایی طلبیده‌اند. و ابراز دارم که تمام دست‌اندرکاران تهیه و تألیف این کتاب در اجر آن شریک هستند و مشمول آیه زیر قرار می‌گیرند، اگرچه من هم شناختی از آنان نداشته باشم و همین کافی است که معرف حضور خداوند باشند :

﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ قَوۡلٗا مِّمَّن دَعَآ إِلَى ٱللَّهِ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ٣٣[فصلت: ۳۳].

«گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان رابه‌سوی خدا می‌خواند و کارهای شایسته می‌کند و اعلام می‌دارد که من از زمرۀ مسلمانان (و منقادان اوامر یزدان) هستم؟».

از خداوند، تمنا دارم که یکی از آنان باشم، از جمله کسانی که با اعمال نیک در طلب خدا هستند، امید است که خداوند اعمال همه را قبول فرموده و همه را مورد رحمت قرار دهد.

پروردگارا به تو پناه می‌برم که هیچ کس به وسیله علم من از من سعادتمندتر نشود، به تو پناه می‌برم که از کلام مورد رضای تو، قصد غیر تو را کنم، به تو پناه می‌برم از اقوال فتنه ‌انگیز و اعمال فتنه‌انگیز و به تو پناه می‌برم که به کاری پردازم که از آن ناتوانم و نیز از غرور و خودپسندی در اعمال نیکویم به تو پناه می‌آورم.

دکتر محمد راتب نابلسی

* * *

[۱۳] سنن دارمی، حدیث شماره (۱/۱۶۹) با لفظ (رحم الله من اهدی الیّ عیوبی).