شگفتیهای خداوند در جهان آفرینش

فهرست کتاب

ستاره درخشان و نافذ

ستاره درخشان و نافذ

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلطَّارِقُ٢ ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ٣[الطارق: ۱-۳]

و نیز می‌فرماید:

﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١[النجم: ۱].

در حقیقت، دانشمندان مفسر در تفسیر کلمه «النجم الثاقب» [۲۸]بسیار تأمل نموده‌اند و در نهایت آن را به معنی ستاره بسیار نورانی و نفوذکننده که طبقات مختلف جو را می‌شکافد، دانسته‌اند. اما از کلمه «الطارق» [۲۹]دارای رأی مشترکی نیستند.

و درباره آیه﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١باید گفت که: منظور از کلمه «نجم» در این آیه نیز شهاب نیست، زیرا شهاب را با خصوصیات آن در بسیاری آیات دیگر می‌بینیم. مانند آیه:

﴿إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَةَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ١٠[الصافات: ۱۰].

«و اما از آنان هر که با سرعت استراق سمعی کند، فوراً آذرخشی سوراخ‌کنندۀ (جو آسمان و بدن آن شیطان) بدنبال او می‌افتد».

و از زبان جنیها می‌فرماید:

﴿وَأَنَّا لَمَسۡنَا ٱلسَّمَآءَ فَوَجَدۡنَٰهَا مُلِئَتۡ حَرَسٗا شَدِيدٗا وَشُهُبٗا٨[الجن: ۸].

«ما قصد آسمان کردیم، و همه جای آن را پر از محافظان و نگهبانان نیرومند (ملائکه) و شهآب‌ها(ی سوزنده) یافتیم».

پس منظور از «النجم الطارق، النجم الثاقب و النجم اذا هوی» چیزی غیر از شهآب‌هایی است که بر زمین می‌افتند و در آسمان پرتاب می‌شوند و همه روزه آنها را مشاهده می‌کنیم.

موضوع بسیار پیچیده است، اما برای تبیین بیشتر بیان می‌کنیم که، ستارگان به هنگام تشکیل و ساخته شدن، به شدت در خود پیچیده و منقبض می‌شوند و تمام فواصل میان سلولی آنها حذف شده و از لحاظ حجم بسیار کوچک گشته اما وزن بسیار بالای خود را از دست نمی‌دهند، شاید برخی به اندازه یک توپ فوتبال کوچک شده و به یک ستاره نوترونی تبدیل شوند، اما وزن این نوع ستاره‌ها به پنجاه هزار میلیون میلیون تن می‌رسد. و اگر چنین ستاره‌ای بر روی زمین قرار گیرد، آن را سوراخ کرده و از طرف دیگر آن خارج می‌شود. دقیقاً مانند این که یک وزنه فولادی را درون یک استوانه پر از پنبه یا درون مایعی ژله مانند قرار دهی، خواهی دید که از طرف دیگر آن خارج می‌شود، این حالت را برای ستارگان، با کلمه «الثاقب» وصف می‌کنند یعنی ستاره نوترونی که در اثر فشار زیاد به اندازه یک توپ فوتبال فشرده شده است و وزنی برابر وزن زمین دارد. و اگر زمین نیز رشد کند، به اندازه یک تخم‌ مرغ کوچک خواهد شد، اما وزن آن تغییری نمی‌یابد، بلکه فقط از حجم آن کاسته شده است. طبق نظر برخی از دانشمندان، ستاره ثاقب به این معنی است و ممکن است یکی از وجوه این آیه همین باشد، چرا که قرآن در بر گیرنده وجوه بسیاری است.

علاوه بر این، تلسکوپ‌های ماهواره‌ای، همواره از ستارگان، پرتوهای نوری متناوبی دریافت می‌کنند و مانند آنست که ستارگان با ارسال متناوب این پرتوها، درِ فضا را می‌کوبند. این پرتوها به هنگام جوانی عمر ستاره‌ها سریع‌تر از دوران پیری و کهنسالی آنها عمل می‌کنند. و با اندازه‌گیری تعداد این پرتوها که توسط تلسکوپ‌های ماهواره‌ای دریافت می‌شوند، می‌توان به عمر ستاره پی برد. پس برخی ستاره‌ها می‌کوبند و برخی دیگر نفوذ می‌کنند. و این مسئله یکی از تحقیقات جدید کیهان‌شناسی است.

در آیه: ﴿وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلطَّارِقُ٢ ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ٣[الطارق: ۱-۳] خداوند به ستاره طارق، سوگند یاد کرده است، اما جواب قسم کدام است؟ باتوجه به ادامه آیات که می‌فرماید﴿إِن كُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَيۡهَا حَافِظٞ٤درمی‌یابیم که، جواب قسم، همین بخش از آیه است. و اینگونه معنی می‌شود که: تمام حرکات و سکنات، اقوال و افعال، آرزوها و انگیزه‌ها و هرچه که از مردم پنهان کرده‌ای، در کنترل و نظارت خداست و همه را ثبت و ضبط کرده و برمبنای آنها تو را محاسبه می‌کند، در واقع کسی که خالق ستاره درخشنده و ستاره کوبنده و ستاره در حال غروب می‌باشد، تو را نسبت به اعمال و رفتارت بازخواست خواهد کرد. و کسی که حتی یک ستاره از میان ستارگان بی‌شمار و لایتناهی (به نسبت بشر)، از کنترل او خارج نیست، آیا ممکن است، یک شیء زمینی از نظر او پنهان ماند.

پس دوباره با هم می‌خوانیم:

﴿وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلطَّارِقُ٢ ٱلنَّجۡمُ ٱلثَّاقِبُ٣ إِن كُلُّ نَفۡسٖ لَّمَّا عَلَيۡهَا حَافِظٞ٤[الطارق: ۱-۴].

«سوگند به آسمان و به ستارگانی که شبانگاهان پدیدار می‌آیند! * تو چه می‌دانی که ستارگانی که شبانگاهان پدیدار می‌گردند چه هستند؟! * ستارگان درخشانی هستند که با (نور خود دل تاریکی‌ها را می‌شکافند و) سوراخ می‌کنند * کسی وجود ندارد مگر اینکه بر او نگهبانی است (که او را می‌پاید و پندار و کردار و گفتارش را ثبت و ضبط و حفظ می‌نماید» [۳۰].

[۲۸] [الثاقب]: یعنی نورانی، «شِهابٌ ثاقِبٌ» نیز در قرآن آمده است، «ثَقَبَ»، یعنی درخشید، «ثقوبُه» یعنی: نور آن. عرب می‌گوید: «اَثْقِبْ نارَکَ» یعنی، آتش را روشن کن]، به نقل از تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۴۹۸، [از ابن عباس روایت است که: «النجم الثاقب» یعنی ستاره درخشان]، به نقل تفسیر طبری، ج ۳۰، ص ۱۴۱. [۲۹] بخاری در کتاب حدیث خویش و در تفسیر سوره بروج، ج ۴، ص ۱۸۸۵ می‌گوید: [آنچه که در شب نزد تو آید، طارق است، به ستاره هم گفته می‌شود، «الثاقب» هم یعنی درخشان، گفته می‌شود: اَثقب نارَک یعنی: آتش را روشن کن. [۳۰] ترجمه آیات از تفسیر نور دکتر خرمدل گرفته شده است و اگر احیاناً تضادی با متن کتاب داشته باشد ناشی از تفاوت در نوع نگاه ایشان با مؤلف کتاب است. (مترجم).