سرعت نور
خداوند متعال میفرماید:
﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يَعۡرُجُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥٓ أَلۡفَ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ٥﴾[السجدة: ۵].
«خداوند (تمام عالم هستی را) از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، (و جز او مدبّری در این جهان وجود ندارد). سپس تدبیر امور در روزی که اندازۀ آن هزار سال از سالهایی است که شما میشمارید، بهسوی او باز میگردد».
خطاب آیه در لفظ «تَعُدُّونَ» کسانی است که مبنای شمارش آنها، سال قمری است، که ماه در هر ۳۰ روز (عموماً) به دور زمین یک دور کامل میچرخد. حال اگر فاصله میان مرکز ماه تا مرکز زمین یعنی، نصف قطر مدار چرخشی ماه به دور زمین را به دست آوریم میتوانیم، تعداد کیلومترهای طی شده ماه در هر گردش کامل به دور زمین را تعیین کنیم. و اگر محیط دایره چرخشی ماه را در ۱۲ ماه ضرب کنیم، مسافت طی شده آن را در طول سال و اگر در ۱۰۰۰ ضرب کنیم مسافت هزارساله آن را که به دور زمین طی کرده است، به دست میآوریم. مسافت هزارسالهای که در آیه ۵ سوره سجده بیان شده است.
در واقع، مسافتی را که ماه در هزار سال میپیماید، نور در یک روز طی میکند. زیرا اگر مسیر طی شده ماه در هزار سال را بر تعداد ثانیههای کامل یک روز تقسیم کنیم، (تعداد ثانیهها = ۶۰×۶۰×۲۴)، عددی برابر سرعت نور در هر روز به دست میآید، حال اگر این عدد را بر تعداد ثانیههای طول روز تقسیم کنیم، عدد زیر حاصل میشود، یعنی دویست و نود و نه هزار و هفتصد و نود و دو کیلومتر و نیم، که عدد دقیق مربوط به سرعت نور است که توسط کنفرانس جهانی پاریس اعلام شده است. کشف دقیق سرعت نور، یکی از دستاوردهای مهم بشر در قرن بیستم به حساب میآید، این عدد بالاترین حد سرعت در هستی است و اگر شیء دیگری به غیر از نور بتواند با سرعت نور حرکت کند همانند نور ذرهذره گشته و حجم آن به صفر میرسد و در شکل مشخصی نمیگنجد و زمان برای آن متوقف میشود، اما اگر با سرعت بیشتر از نور حرکت کند، زمان به عقب برمیگردد و در غیر این صورت زمان کوتاه میشود.
آنچه که راجع به سرعت نور و برابر بودن مقدار مسافت طی شده آن در طول یک روز با مقدار مسافت طی شده توسط ماه در هزاران سال، بیان کردیم همان نظریه نسبیتی است که غرب به آن میبالد.
آیه دیگری که درباره مقدار سرعت، بحث میکند، این است که میفرماید:
﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَةٖ٤﴾[المعارج: ۴].
«یعنی (فرشتگان و جبرئیل بهسوی او (پر میکشند و) بالا میروند در مدتی که پنجاه هزار سال (معمولی بر انسانها) طول میکشد».
در این آیه، جملۀ «مِمّا تعدُّون» یعنی طبق شمارش شما انسانها، وجود ندارد. زیرا سرعت مذکور در این آیه، سرعت ملائکه است که بالاتر از سرعت نور میباشد.
همه میدانیم که ماه در مدت زمان یک ماه قمری، یک بار به دور زمین میچرخد و چرخش ماه به دور خود نیز، همین مقدار طول میکشد، به همین دلیل همیشه یک طرف ماه قابل رؤیت است و طرف دیگر آن هرگز دیده نشده است. زیرا چرخش آن به دور خود و به دور زمین، در یک وقت صورت میگیرد. و هر دو چرخش آن در زمان بیست و نه روز و هشت ساعت، انجام میگیرد.
اما نکته قابلتوجه اینست که ماه در هر روز، سیزده درجه از مدار خویش به دور زمین را طی میکند، اما نسبت به طلوع روز قبل، چهل و نه دقیقه، دیرتر، ظاهر میشود، که اگر هر روز این تأخیر چهل و نه دقیقهای را نداشت همیشه آن را به صورت ماه بدر مشاهده میکردیم، اما این تأخیر روزانه باعث میشود که ماه در مراتب و درجههای مختلف هلالی، ربع اول، ماه بدر، هلال آخر و غیاب کامل مشاهده شود، به همین دلیل، پروردگار میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ﴾[یونس: ۵].
«خدا است که خورشید را درخشان و ماه را تابان گردانده است، و برای ماه منازلی معین کرده است تا شمارۀ سالها و حساب (کارها) را بدانید».
و این نعمتی دیگر از جانب خالق و پدیدآورنده هستی است که ماه را اینگونه فرمان داده که هر روز چهل و نه دقیقه، نسبت به روز قبل دیرتر ظاهر شود، تا منازل و مراتب مختلفی به خود گیرد و گاهشماری در دل آسمان باشد و شما ای اهل زمین، حساب و کتاب روز و ماه و سال خویش را بدانید. به راستی که خدا پرورنده جهانیان است.
نکته دیگر اینست که ماه یکی از هشتاد جزء زمین است و نیروی جاذبه در سطح ماه، ۱/۶ نیروی جاذبه روی زمین است و اگر انسانی شصت کیلویی در سطح ماه قرار گیرد، وزن او تا ده کیلو کاهش پیدا میکند.
با وجود اینکه قمرهای دیگری نیز وجود دارد که گردش آنها به دور خودشان سالها طول میکشد، برخی بسیار دور و برخی بسیار نزدیکند، اما حسن تدبیر و برنامه خداوند، به گونهای بوده که قمر زمین، در همان زمانی که به دور زمین میچرخد، به دور خود نیز میچرخد و اگر اینگونه نمیبود و در هر گردش به دور زمین، سیزده درجه از مدارش را طی نمیکرد و هر روز با چهل و نه دقیقه تأخیر نسبت به روز گذشته، ظاهر نمیشد، نمیتوانستیم از آن استفاده شمارشی برده و مبنای کار تقویمها قرار دهیم.
اما سؤال دیگری نیز درباره ماه مطرح است. اگر فاصله ماه تا زمین کمتر از مقدار کنونی میبود چه میشد؟
پروردگار علیم فرموده است:
﴿ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ٥﴾[الرحمن: ۵].
«خورشید و ماه برابر حساب (منظمی در چرخش و گردش) هستند».
پس فاصله ماه تا زمین، طبق ح، تعیین شده است که جزر و مد یکی از نتایج آن با تأثیر محدود است. اگر این فاصله کمتر از آن چه که هست میشد، آب دریاها، بالا آمده و تمام خشکی را در بر میگرفت و زندگی بر روی زمین، غیرممکن میشد و اگر بیشتر نزدیک میشد، جذب زمین شده و با آن برخورد میکرد. و در صورتی که فاصله آن با زمین افزایش مییافت پدیده جزر و مد که تأثیرات مهمی در دریاها میگذارد، از بین میرفت و آثار ناگواری بر حیات میگذاشت. و با افزایش بیشتر این فاصله، جذب سیارات دیگر شده و باعث میشد که زمین در چهار ساعت، حرکت انتقالی خود را انجام دهد، و شب ۲ ساعته و روز ۲ ساعته پدید میآمد. آیه زیر تمام محاسبات مذکور سابی دقیق را در بر گرفته است:
﴿ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ٥﴾[الرحمن: ۵].
آیات زیر نشانه اهمیت خورشید و ماه است، میفرماید:
﴿وَٱلۡقَمَرَ قَدَّرۡنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلۡعُرۡجُونِ ٱلۡقَدِيمِ٣٩﴾[یس: ۳۹].
«برای ماه نیز منزلگاههایی تعیین کردهایم که (پس از طی کردن آنها) به صورت ته ماندۀ کهنۀ (خوشه خرما بر درخت) در میآید (قوسی شکل و زرد رنگ)».
سپس میفرماید:
﴿لَا ٱلشَّمۡسُ يَنۢبَغِي لَهَآ أَن تُدۡرِكَ ٱلۡقَمَرَ وَلَا ٱلَّيۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِۚ وَكُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ٤٠﴾[یس: ۴۰].
و باز میفرماید:
﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ﴾[إبراهیم: ۳۳].
«و خورشید و ماه را مسخر شما کرده است که دائماً به برنامۀ خود ادامه میدهند».
و مدت زمان حیات ماه به ذهن هیچ کس خطور نخواهد کرد، خداوند به این قضیه اشاره دارد که:
﴿وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَأَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ٢٩﴾[لقمان: ۲۹].
«و خورشید و ماه را مسخر شما کرده (و در مسیر منافع انسانها به جریان انداخته است)؟ و اینکه هر کدام تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند (و این نظم و نظام با پایان گرفتن دنیا، پایان مییابد) و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است».
این آیه نیز یکی دیگر از نشانههای خداوند است که بر عظمت وی دلالت دارد:
﴿تَبَارَكَ ٱلَّذِي جَعَلَ فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَٰجٗا وَقَمَرٗا مُّنِيرٗا٦١﴾[الفرقان: ۶۱].
«پاینده و بزرگوار خدای رحمانی است که در آسمان برجهایی را به وجود آورده است و در آن، چراغ (فروزان خورشید) و ماه تابان را ایجاد نموده است».
در جایی دیگر میفرماید:
﴿أَلَمۡ تَرَوۡاْ كَيۡفَ خَلَقَ ٱللَّهُ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗا١٥ وَجَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا وَجَعَلَ ٱلشَّمۡسَ سِرَاجٗا١٦﴾[نوح: ۱۵-۱۶].
«مگر نمیبینید که خداوند چگونه هفت آسمان را یکی بالای دیگری آفریده است؟ * و ماه را در میان آنها تابان، و خورشید را چراغ (درخشان) کرده است؟».
جالب است بدانیم که خاک ماه، منعکس کننده نور است و این از حکمتهای خدایی است، زیرا نور ماه یکی از هیجده جزء نور خورشید، محسوب میشود. (و نور سطح آن، به ماه فرصت اظهار وجود داده و در منظر دید ما قرار میدهد) تا بتوانیم از آن به عنوان یک تقویم دقیق که در دل آسمان قرار دارد، استفاده کنیم و از خورشید به عنوان یک ساعت روزانه واز ماه به عنوان یک گاه شمار، بهره جوییم، خداوند دانای آگاه میفرماید:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَقَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَٱلۡحِسَابَۚ﴾[یونس: ۵].
«خدا است که خورشید را درخشان و ماه را تابان گردانده است، و برای ماه منازلی معین کرده است تا شمارۀ سالها و حساب (کارها) را بدانید».
این موارد، جزو آیات آفاقی قرآن هستند که بر عظمت و وحدانیت خداوند دلالت دارد. که بوق دستگاههای تبلیغاتی غرب، از کشف آنها در سالهای گذشته، به صدا درآمده است، در حالیکه قرآن کریم از هزار و چهارصد سال پیش آن را به صراحت و وضوح، بیان کرده است. پس ای انسان (سرگشته و شیدای غرب) به کجا میروی و به چه کس روی میآوری؟ آیا از تفکر در این آیات میگریزی؟