خدای بلندمرتبه از وجود تاریکی در فضای خارجی خبر میدهد
یکی از دانشمندان فضاشناس، در دیداری که از ایستگاه پرتاب سفینههای فضایی در یکی از کشورهای پیشرفته داشته است، بیان میدارد که مدتی پیش از دیدار من سفینهای را به فضا پرتاب کرده و در تماس مداوم با آن بودند. در یکی از تماسها رئیس گروه فضاپیما، با مرکز تماس گرفته و اعلام داشت که: اکنون هیچ چیز را نمیبینم، این در حالی بود که سفینه در روشنایی روز پرتاب شده بود، پس از اندکی سفیه از پوسته جو، خارج شد و به منطقه خلاء وارد شد، که کاملاً تاریک و بینور است، رئیس گروه دوباره فریاد برآورد: ما هیچ چیز را نمیبینیم، گویا کور شدهایم، چه اتفاقی افتاده است؟
آنچه که اتفاق افتاده بود، این بود که شعاع خورشید در برخورد با لایه جو پراکنده شده و در میان ذرات هوا و غبار سرگردان میشود، چیزی که دانشمندان فیزیک، انتشار نور یا پراکندگی نور مینامند، در این حالت، نور خورشید در میان ذرات هوا و غبار پراکنده شده و همه را نورانی کرده و میدرخشند، مانند آنچه که در زمین اتفاق میافتد، برخی مکانها با تماس مستقیم نور خورشید روشن گشته و برخی جاها، نور خورشید نیست بلکه پرتوهای منعکس شده آن سبب روشنی آنجا گردیده است. مانند فضای داخلی مسجد، که همدیگر را میبینیم در حالیکه نور مستقیم خورشید، در آنجا نیست، بلکه پرتو خورشید است که با اجسام و ذرات هوا و غبار برخورد کرده و منعکس گردیده است. سفیه فضایی هم پس از عبور از جو زمین و از بین رفتن پدیده انتشار نور، در تاریکی مطلق فضا قرار گرفته و سرنشینان آن، هیچ چیزی را ندیدهاند.
حال اگر به کتاب خداوند که چهارده قرن و اندکی سال پیش، نازل شده است و در آن زمان، اهل زمین، شناختی از سفر به ماه، و جنگ فضایی، با این تعبیر زشت و خشن و عبور از لایههای جوی، نداشتند، مراجعه کنیم، به یک اعجاز علمی پی میبریم، خداوند میفرماید:
﴿وَلَوۡ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعۡرُجُونَ١٤ لَقَالُوٓاْ إِنَّمَا سُكِّرَتۡ أَبۡصَٰرُنَا بَلۡ نَحۡنُ قَوۡمٞ مَّسۡحُورُونَ١٥﴾[الحجر: ۱۴-۱۵].
«اگر (به فرض) دری از آسمان به روی آنان بگشاییم و ایشان از آنجا شروع به بالا رفتن کنند و (فرشتگان و شگفتیهای جهان بالا را با چشم خود ببینند) * بیگمان خواهند گفت: حتماً ما را چشمبندی کردهاند (و آنچه میبینیم ابداً واقعیت ندارد!) و بلکه ما را جادو نمودهاند (این است که چیزها را عوضی میبینیم» [۱۸].
آنچه که رئیس گروه فضانورد بیان کرد که ما کور شدهایم، چهار قرن پیش در قرآن بیان شده است، آیا این آیه دلیل قاطعی بر این نیست که، کلام خالق بشر است، این اتفاق حدود ده سال پیش افتاد، یعنی زمانی که بشر پوسته جوی زمین را شناخته و در آن نفوذ کرده بود، آنان به محلی رسیدند که پدیده انتشار نور، از بین رفته و در تاریکی مطلق قرارگرفتند. با این اتفاق انسان پی برد که فضای خارجی جو زمین، کاملاً تاریک است و جز ستارهای درخشان، چیزی وجود ندارد و نوری پراکنده نیست، خداوند میفرماید:
﴿وَلَوۡ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِم بَابٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعۡرُجُونَ١٤ لَقَالُوٓاْ إِنَّمَا سُكِّرَتۡ أَبۡصَٰرُنَا بَلۡ نَحۡنُ قَوۡمٞ مَّسۡحُورُونَ١٥﴾[الحجر: ۱۴-۱۵].
از خصوصیات وحی، اینست که دلایل آن از جنس خودش بوده و با مدلول خویش مطابقت دارد. وحی نازل شده بر پیامبر ج با ظاهری خیرهکننده، یعنی اعجاز، فرستاده شد، و انسان در زمان نزول آن از معرفت آن عاجز و ناتوان ماند، اما اکنون با پیشرفت علم، برخی جوانب این قضیه، روشن شده است و این گفته خداوند را تأکید میکند:
﴿سَنُرِيهِمۡ ءَايَٰتِنَا فِي ٱلۡأٓفَاقِ وَفِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّۗ أَوَ لَمۡ يَكۡفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ٥٣﴾[فصلت: ۵۳].
«ما به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) هرچه زودتر دلائل و نشانههای خود را در اقطارو نواحی (آسمانها و زمین، که جهان کبیر است) و در داخل و درون خودشان (که جهان صغیر است) به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) نشان خواهیم داد تا برای ایشان روشن و اشکار گردد که اسلام و قرآن حق است. آیا (برای بازگشت کافران از کفر و مشرکان از شرک) تنها این بسنده نیست که پروردگارت بر هر چیزی حاضر و گواه است؟».
حرف سین که در کلمه «سَنُريهمْ» آمده است، برای نشان دادن زمان آینده است، یعنی آیات خویش را نشان میدهیم تا برای مخالفان و منکران و شکاکان حقیقت، روشن گردد که قرآن فرموده خداوند است.
در زندگی انسان، هیچ مسالهای به اندازه فهم منهج پروردگار، نیاز فکری ما نیست و باید بر ذهن ما مسلط و چیره شود، فهم کتاب خدا ابعاد و مدلولهای آن، حلال و حرام، وعد و وعید و آیات آفاقی و تکوینی آن از همین اهمیت برخوردار است، زیرا راه سعادت و هدایت ما در آن نهفته است.
[۱۸] در ترجمه آیه که از تفسیر نور اثر دکتر خرمدل گرفته شده است معنی «سکرت ابصارنا» به چشم بندی تعبیر شده است و شاید از تعبیر کوری چشم که نظر مؤلف است صحیحتر باشد. در هر حال شگفتی بسیار انسان و حیرت او در چنین وضعیتی مقصود هر دو نظر است. «والله اعلم». مترجم.