«موطا»ی امام مالک
امام مالک در جهت تصویر آن شیوه از اصالتگرایی اسلامی، که عمربن عبدالعزیز هنگامی که حکمران مدینه الرسول بود کلیاتش را به شرح فوق بیان کرده بود، کتاب «موطا» را تألیف و تدوین نمود، به همین جهت کتاب موطا هر چند به عنوان یک کتاب حدیث از آن نام میبرند، با این حال از مجموع روایتهایی که در آن کتاب آمده یعنی (۱٧۲۵) [۱۸٩]روایت، تنها تعداد (۸۲۸) روایت آن حدیث که (۶۰۰) مسند و (۲۲۸) مرسل میباشند و بقیه که (۸٩٧) [۱٩۰]روایت است حدیث نیستند بلکه (۶۱۲) روایت آن موقوف و از سخنان اصحاب و (۲۸۵) روایت آن از سخنان تابعین [۱٩۱]است، و نشان میدهد که هدف امام مالک از تألیف کتاب موطا تنها یادداشت احادیث نبوده است، بلکه تصویر یک نظام اصالتگرای اسلامی بود که او از صمیم قلب به آن معتقد بود، و برپا شدن چنان نظامی را بنام «نظام عمرین» [۱٩۲]همواره آرزو میکرده است.
توجه به جنبههای کمی و کیفی تدوین این کتاب و استماع و دریافت آن از طرف دانشمندان حجاز و مصر و عراق و اندلس و قیروان و شام و غیره و تأیید آن از جانب مشاهیر کارشناسان حدیث، ارزش واقعی این کتاب را به خوبی نشان میدهد:
۱- احادیث کتاب موطا در مدت چهل سال جمعآوری شده است، زیرا اوزاعی گفته: «ما در مدت چهل روز کتاب موطا را بر امام مالک خواندیم و او گفت: «کتابی را که من آن را در مدت چهل [۱٩۳]سال تألیف نمودهام، شما آن را در مدت فقط چهل روز استماع و دریافت نمودید، پس آنچه شما از آن کتاب فهمیدید نسبت به مفاهیم واقعی آن بسیار [۱٩۴]کم است».
۲- برای روایت و دریافت هر حدیثی از احادیث آن کتاب، نهایت دقت و احتیاط رعایت شده است و امام مالک همواره این گفتۀ خود را [۱٩۵]مدنظر داشته که میگفت: «توجه داشته باشید که دین را از چه کسی دریافت میکنید، من خودم [۱٩۶]هفتاد نفر را دیدهام که در کنار این ستونها (اشاره به ستونهای مسجد پیامبر ج) میگفتند: (قال رسولالله ج [۱٩٧]ـ پیامبر فرموده است) و من یک حدیث را از آنان نقل نکردهام، با اینکه هر کدام از آنان را اگر امین بیتالمال قرار میدادند نهایت [۱٩۸]امانتداری از آنان مشاهده میشد (شاید از حافظۀ آنان نگران بوده باشد).
و همین دقت و احتیاط موجب گردید، که با اینکه پیشنویس موطا در آغاز امر شامل ده هزار [۱٩٩]حدیث بود اما از آنجایی که به کرّات و مرّات در کیفیت روایتها و روایت شدهها و راویان آنها تحقیق و تفحص بیشتری به عمل میآورد و مقداری از آن را حذف میکرد بالاخره آن مجموعه به یک دهم آن تقلیل [۲۰۰]یافت، ولی همین پایین آمدن کمیت آن مجموعه کیفیتش را آنقدر بالا برد، که احادیث غیر «مُسنَد» آن نیز بر حسب روایات دیگر «مُسنَد» از آب درآمد، و وقتی امام مالک آن کتاب را بر علما و محدثین مدینه، عرضه نمود عموماً بر صحت احادیث آن تواطؤ [۲۰۱]و اتفاق نمودند، و امام مالک خود گفته است: «به علت همین تواطؤ و اتفاق محدثین مدینه بر صحت احادیث کتابم آن را «موطا» نامیدهام [۲۰۲].
امام شافعی دربارۀ موطا گفته است: «بعد از کلام [۲۰۳]الله هیچ کتابی صحیحتر از کتاب مالک (موطا) بر روی زمین وجود ندارد.
اهمیت این کتاب موجب گردید که سیل عالمان بزرگوار از تمام نقاط جهان اسلام برای استماع احادیث آن از زبان امام مالک و روایت آن، به شهر مدینه «دارالسنة» [۲۰۴]سرازیر شوند از جمله:
۱- از شهر مکه امام شافعی، یحییبن قرعه.
۲- از شهر مدینه هفده شخصیت [۲۰۵]علمی از جمله یحیی (پسر امام مالک) و فاطمه (دختر امام مالک) و معنبن عیسی و ابومصعب، و بکاربن عبدالله و مصعببن عبدالله و ایوب بن صالح و عبدالله بن نافع و.. . .
۳- از کشور مصر ده شخصیت علمی [۲۰۶]از جمله عبدالله بن وهب، عبدالله بن عبدالحکم و عبدالرحیم بن خالد و عبدالله بن یوسف و.. . .
۴- از کشور عراق بیست و هفت [۲۰٧]شخصیت علمی از جمله عبدالرحمن بن مهدی و قبته بن سعید و محمدبن حسن شیبانی (یار ابوحنیفه) و اسحاق بن موسی موصلی و.. . .
۵- از اسپانیا (اندلس) سیزده شخصیت [۲۰۸]علمی از جمله یحییبن یحیی، و سعدبن عبدالحکم و شبطون بن عبدالله و.. . .
۶- از قیروان دو شخصیت علمی [۲۰٩]، اسدبن فرات و خلفبن جریر.
٧- از تونس دو شخصیت علمی [۲۱۰]علیبن زیاد و عیسی بن شجره.
۸- و از اهالی شام هفت [۲۱۱]شخصیت علمی از جمله عبدالاعلی و عبدبن حبان و عتبه بن حماد (امام جامع) مروان محمد و یحییبن صالح و.. . .
و همانگونه که قبلاً گفتیم از خلفا، هادی و مهدی و هرون الرشید و امین و مأمون نیز کتاب موطا را در محضر امام مالک تعلم دیدهاند [۲۱۲].
غالب شخصیتهایی که موطا را در محضر امام مالک تعلم دیدهاند، از آن کتاب نسخهای برای خود یادداشت نمودهاند که نام چهارده نسخه از آنها به نام یادداشت کنندگانشان [۲۱۳]در تاریخ حدیث ثبت شده است در نسخۀ «یحییبن یحییمصمودی [۲۱۴]از معروفترین آنها است و در زمان ما هر گاه گفتند «موطا» مقصود همان نسخۀ یحییبن یحیی مصمودی [۲۱۵]است و آن چهارده نسخه ظاهراً در تعداد روایتها و متن آنها تفاوت چندانی با هم ندارند، و شاید در مقدار کمی از تعبیرات یا تقدیم و تأخیر روایتها با هم تفاوتهایی داشته باشند.
[۱۸٩] الحدیث والمحدثون، محمد ابوزهر محمد، ص ۲۴٩ به نقل تاریخ، حدیث ۱۲۵ و شرح اختصار علوم الحدیث، ابن کثیر، ص ۳۰ و ۳۱ و صبحی صالح، ص ۳۰۴ و مقدمه موطا، محمد فؤاد عبدالباقی، ص ۴. [۱٩۰] همان. [۱٩۱] همان. [۱٩۲] مقدمه، [۱٩۳] مقدمه موطا، محمد فؤاد عبدالباقی، ص ۴، به نقل از عبدالبر اندلسی. [۱٩۴] همان. [۱٩۵] الدیباج المذهب فی معرفة اعیان المذهب، ابن فرحون مالکی، ص ۲۱، به نقل از مقدمه موطا، محمد کامل حسین، ص ۲۶، التمهید، عبدالبر اندلسی. [۱٩۶] همان. [۱٩٧] همان. [۱٩۸] همان. [۱٩٩] مقدمه موطا، محمد فؤاد عبدالباقی، ص ۴. [۲۰۰] همان. [۲۰۱] همان. [۲۰۲] همان. [۲۰۳] الباعث الحثیث، ابن کثیر، ص ۳۱ و ۳۲، مختصر علوم الحدیث، محمد علی قطب، ص ٩۸ و مقدمه مواطا، محمد فؤاد عبدالباقی، ص ۱. [۲۰۴] صبحی صالح، ص ۴۲، به نقل از تاریخ طبری، ص ۱۸۲۰. [۲۰۵] مقدمه موطا، محمد فؤاد عبدالباقی، ص ۶ و ٧، به نقل از امام زرقانی و قاضی عیاض. [۲۰۶] همان. [۲۰٧] همان. [۲۰۸] همان. [۲۰٩] همان. [۲۱۰] همان. [۲۱۱] همان. [۲۱۲] مقدمه موطا، ص ٧. [۲۱۳] مقدمه موطا، محمد فؤاد عبدالباقی، ص ۱۰. [۲۱۴] همان. [۲۱۵] همان.