۵- علم رجال الحدیث
یکی دیگر از شعبههای علم الحدیث درایتی، علم رجال الحدیث است و آن علمی است که از روایتکنندگان بحث میکند از جهت روایت آنها [۶۲۶]و رد و قبول آن روایتها، بر خلاف «علم تراجم» که در آن شخصیتها نه فقط از حیث روایتشان، بلکه از جنبههای مختلف و گوناگون مانند محل تولد و وفات و نژاد و موطن و آثار و غیره از آنان بحث میشود، خلاصه علم رجال الحدیث از تحقق شرایط راوی یعنی (اسلام و عدالت و عقل و حافظه) در یکایک راویان حدیث بحث میکند.
رجال در ترکیب «علم رجال» به دو بخش تقسیم میشود، اول طبقه اصحاب جمع صاحب و صحابی کسی است که در حالی که مسلمان بوده به خدمت پیامبر جرسیده و به محضر او شرفیاب شده باشد، خواه مصاحبتش طولانی یا کوتاه و در خدمت پیامبر جبه جهاد رفته باشد یا به جهاد نرفته باشد و اصحاب عموماً عادل به شمار میآیند و مانند طبقات دیگر پذیرای جرح و تعدیل نیستند و در شرح احوال طبقه اصحاب کتابهای مهم و مفصلی نوشته شده است که از مهمترین آنها:
۱- «استیعاب، في معرفة [۶۲٧]الاصحاب» تألیف عبدالبر اندلسی (م ـ ۴۶۲).
۲- «اُسد الغابة في معرفة الصحابة» تألیف عزالدین معروف به ابن اثیر (م ـ ۶۳۰) این کتاب بسیار مفصل و مشتمل بر چند کتابی است که در این مورد نوشته شدهاند و از جمله مشتمل بر استیعاب است و هر چند بسیار مهذب و تحقیقی است، اما به اعتقاد برخی از اهل تحقیق در چندین مورد، غیر صحابیها را صحابی شمرده است و ذهبی در کتاب مختصری به نام «التحریر» آنان را مشخص کرده و این نقص را هم برطرف نموده است.
۳- «الاصابة في معرفة الصحابة» [۶۲۸]تألیف ابن حجر عسقلانی (م ـ ۸۵۲) این کتاب جامع کتابهای استیعاب و اسدالغابة و عاری از اشکالات اسد الغابة و مشتمل بر اضافاتی است که ابن حجر از کتابهای دیگر استفاده کرده است، و این کتاب سودمندترین کتابی است که در صحابیشناسی تألیف گردیده و شیخ سیوطی که شاگرد مؤلف بوده آن را تلخیص نموده و «عین [۶۲٩]الاصابة» نامیده است.
برخی از رجالیون با ترکیب طبقات و ترکیب علم رجال و علم تراجم شرح حال جمع بیشماری از حافظان و راویان احادیث را به گونهای مفصل بیان نمودهاند مانند شمسالدین محمد ذهبی (م ـ ٧۴۸) که کتاب مفصل چند جلدی (تذکرة الحفاظ) [۶۳۰]را به این شیوه تألیف نموده است.
دوم طبقه غیر اصحاب که پذیرای جرح و تعدیل میباشند و به صورتهای گوناگون از آنان بحث شده است.
۱- عدهای در تألیفات خود فقط «ضعفاء» و افراد بدنام را شناسایی کردهاند، تا مردم از قبول احادیث روایت شدۀ آنان پرهیز کنند، مانند یحییبن معین (م ـ ۲۲۳) و علیبن مدینی (م ـ ۲۳۴) و محمدبن اسماعیل [۶۳۱]بخاری (م ـ ۲۵۶) در کتاب «الضعفاء الکبیر» و نسائی (م ـ ۳۰۳) [۶۳۲]در کتاب «الکامل في ضعفاء الرجال».
۲- عدهای در تألیفات خود فقط به شناسایی افراد مورد وثوق پرداختهاند و تحت عنوان «الثقات» کتابهایی را تألیف نمودهاند، تا مردم با اطمینان خاطر، احادیث روایت شدۀ آنان را قبول کنند مانند ابوالحسن احمدبن عبدالله عجلی (م ـ ۲۶۱) و ابوالعرب محمدبن احمد تمیمی (م ـ ۳۳۳) و احمدبن حبان [۶۳۳]بستی (م ـ ۳۵۴) در کتابهای «الثقات» و «مشاهیر علماء الامصار» و عمربن احمدبن [۶۳۴]شاهین (م ـ ۳۸۵) و در قرن نهم زینالدین قاسم [۶۳۵]حنفی (م ـ ۸٧۶) کتابهایی در بیان «ثقات» نوشتند.
۳- برخی از رجالیون تنها به بررسی رجال برخی از کتب حدیث پرداختهاند و در این زمینه بررسی رجال راوی صحیح بخاری و صحیح مسلم از رجال بقیۀ کتب چشمگیرتر است، از جمله کتاب: «التعدیل والتجریح لمن روی [۶۳۶]عنه البخاری في الصحیح» تألیف سلیمانبن خلف ماجی (م ـ ۴٧۴) و کتاب «رجال صحیح مسلم» تألیف احمد بن علی (م ـ ۴۲۸) و کتاب «رجال البخاری ومسلم» تألیف دارقطنی (م ـ ۳۸۵) و کتاب الجمع بین رجال الصحیحین» تألیف ابونصر کلاباذی (م ـ ۳٩۸) و کتاب دیگر باز به نام «الجمع بین رجال الصحیحین» تألیف محمدبن طاهر مقدسی (م ـ ۵۰٧) و همچنین حاکم نیشابوری (م ـ ۴۰۴) و هبهالله بن حسن لالکالی، هر یک کتابی را در بررسی رجال بخاری و مسلم نوشتهاند.
در بررسی رجال کتابهای حدیث دیگر نیز کتابهای نوشته شدهاند از جمله کتاب «التعریف برجال الموطا» تألیف محمدبن یحیی (م ـ ۴۱۶) و کتاب «تسمیه شیوخ ابیداود» تألیف حسینبن محمد (م ـ ۴٩۸) و کتاب «الکمال [۶۳٧]في معرفة الرجال» تألیف عبدالغنی مقدسی (م ـ ۶۰۰) که مشتمل بر رجال صحاح سته است و در اوایل قرن هشتم یوسف زکی مزی (م ـ ٧۴۶) با تألیف کتاب «تهذیب [۶۳۸]الکمال» به تکمیل آن کتاب اقدام نمود، سپس هر یک از ذهبی (م ـ ٧۴۸) و ابن حجر عسقلانی (م ـ ۸۵۲) در کتابهای تحت عنوان «تهذیب التهذیب» به تلخیص و ویرایش کتاب مزی پرداختند.
[۶۲۶] منهل الحدیث، زرقانی ص ۱۰ و الرسالة المستطرفة، کتانی، ص ٩۶ و ۱۰۰ (فصل رجال)، به نقل صبحی، ص ۱۰٩. [۶۲٧] کشف الظنون، ج ۱، ص ۸۱ و ۸۲. [۶۲۸] کشف الظنون، ج ۱، ص ۱۰٩، توجه اخیراً (الاصابة) در چهار جلد قطور که (استیعاب) نیز در هامش آن قرارداد چاپ شده است و مورد استفاده نگارنده است. [۶۲٩] همان. [۶۳۰] کشف الظنون، ج ۲، ص ۱۰۸٧ از تعداد بسیاری نام برده است. [۶۳۱] همان. [۶۳۲] همان. [۶۳۳] کشف الظنون، ج ۱، ص ۵۲۱ و ۵۲۲ علاوه بر شخصیتهای نامبرده شخصیتهای دیگری را نیز به عنوان مؤلفین «ثقات و ضعاف» نامبرده است و همچنین کشف الظنون، ج ۱، ص ۸۴۳، در مورد علم رجال احادیث و کتابهایی که در این زمینه تألیف شدهاند به تفصیل بحث کرده است. [۶۳۴] همان. [۶۳۵] همان. [۶۳۶] کشف الظنون، ج ۲، ص ۱۵۰٩. [۶۳٧] همان. [۶۳۸] کشف الظنون، ج ۲، ص ۱۵۰٩ نوشته: «کتاب بزرگی است که نظیر آن نوشته نشده و به گمانم کسی نمیتواند همتایش را بنویسد آنگاه در همین جا درباره تهذیب التهذیب ابن حجر در شش جلد و تهذیب التهذیب ذهبی بحث میکند».