ویژگیهای یثرب
انتخاب «مدینه» به عنوان «دارالهجرة» و مرکز دعوت اسلامی علاوه بر گرامیداشت و تشویق ساکنان آن، حکمتهای بیشماری داشت که به جز الله کسی دیگر آن را نمیداند، یک حکمت اینکه «مدینه» از نظر سوقالجیشی و جغرافیایی مانند قلعهای محکم بود، که در نزدیکی آن هیچ شهر دیگری دارای این امتیاز طبیعی نبود؛ زیرا حرة [۲۲]«الوبرة» مدینه را از سمت غرب، و حرة «واقم» آن را از سمت شرق احاطه کرده بود.
شمالیترین نقطه «مدینه» جایی بود که رسول اکرم جدر سال ۵ هجری موقع جنگ «احزاب» آن را با خندق حصار نمود، بقیه جهات «مدینه» پوشیده از باغهای انبوه و نخلها و کشتزارها بود؛ به طوری که عبور لشکر مهاجم مشکل و صفآرایی لشکرها غیر ممکن، و وجود چند پایگاه نظامی برای در هم کوبیدن لشکرهای مهاجم و جلوگیری آنها کافی بود.
«ابن اسحاق» میگوید:
«فقط یک ناحیه از مدینه باز بود و بقیه جهات آن با ساختمانها و درختان نخل به هم متصل بود که عبور دشمن از آن ناممکن مینمود».
بدین جهت حضرت رسول اکرم جقبل از هجرت، به این حکمت الهی در مورد انتخاب «مدینه» اشاره کرده بود:
«إنی رأیت دار هجرتکم، ذات نخل بین لابتین و هما الحرتان».
«هجرتگاه شما به من نشان داده شد، زمینی بود دارای درختان خرما در میان دو منطقه سنگلاخ».
بعد از آن، هجرت به «مدینه» آغاز شد. مردم «مدینه» اعم از «أوس» و «خزرج» دارای خصایل خوب و برجستهای مانند: غیرت، خویشتنداری، جوانمردی، شجاعت و اسب سواری بودند و با آزادی الفت داشته و در مقابل کسی تسلیم نمیشدند و به هیچ قبیلهای و دولتی باج و خراج نمیپرداختند.
این صفات در گفتگوی سعدسبا رسول الله جکاملاً تجلی یافته است.
«سعد بن معاذس» که سردار طایفه بود خدمت رسول اکرم ج(هنگام غزوه خندق) چنین گفت:
«قد كنا نحن وهؤلاء القوم علی الشرك بالله وعبادة الأوثان، لا نعبد الله ولانعرفه، وهم لایطمعون أن یأكلوا منها ثمرة إلا قری أو بیعاً».
«ما و اینها (قریش) در شرک به سر میبردیم و بتها را پرستش میکردیم؛ خدا را عبادت نمیکردیم و از او بیخبر بودیم، در آن زمان اینها (قریش) جرأت نداشتند حتی یک دانه خرما از ما بگیرند، مگر اینکه مهمان شوند یا آن را بخرند».
با توجه به عوامل ذکر شده، شهر «یثرب» برای هجرت رسول اکرم جو اصحابش مناسبترین مکان بود. آری! این شهر کاملاً شایسته بود که قرارگاه و مرکز اسلام قرار گیرد، تا اسلام در آنجا تقویت یابد و به دنیای خارج پیشروی نموده و کلیهی شبه جزیره و جهان متمدن آن روز را در قلمرو خود قرار دهد. [۲۳]
[۲۲] حرة یا لابه به منطقهای گفته میشود که دارای سنگهای سیاه و سوختهای میباشد که بر اثر جاری شدن آتشفشان به وجود آمده است. در چنین منطقهای نه تنها عبور کردن لشکر مشکل است، بلکه پیاده رفتن نیز دشوار است. فیروز آبادی در کتابش، حرات متعددی را ذکر کرده است که از جهات متعدد مدینه را احاطه میکنند، بعضی نزدیک و بعضیها دورند، این حرات از تهاجم بیگانگان مانع شده و از تحرک لشکر جلوگیری میکنند. (ص ۱۰۸ ـ ۱۱۴) المغانم المطابة. [۲۳] منبع سابق، ص ۱۴۹.