۱ـ عقیدهی خالص و روشن توحید
اوّلین ارمغان ارزندهای که رسول اکرم جآن را به بشریت عطا فرمود، عبارت است از عقیدهی خالص توحید، این عقیدهی انقلابی و معجزه آسا، مملو از نیرو و حیات، دگرگون کنندهی شرایط و اوضاع، و کوبنده معبودان باطل چنان عقیدهای است، که بشر هرگز مانند آن را نیافته و تا قیامت نخواهد یافت.
این انسانی که مدعی علم و دانش، شعر و ادبیات، و فلسفه و سیاست است و چندین ملت و سرزمین را بردهی خود قرار داده و کوهستانهای خالی را تبدیل به گلستانهای سرسبز و خرّم نموده و نهرها را از دل کوهها بیرون آورده و گاهی ادعای خدایی سر داده است. همین انسان به جایی رسیده بود که اشیاء بیارزش را سجده میکرد؛ اشیایی که فایده و ضرری نمیدهند، قدرت اخذ و اعطا ندارند. چنان که حق تعالی میفرماید:
﴿ وَإِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُۚ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَٱلۡمَطۡلُوبُ ٧٣﴾[الحج: ۷۳].
«و اگر مگس (ناتوان) چیزی از آنها برباید، قدرت باز پس گرفتن آن را از مگس ندارند، ناتوان شد طالب (عابد) و مطلوب (معبود)».
همین انسان که اشرف مخلوقات است، در مقابل اشیای ساخته دست خود، خم میشد، و از آن میترسید و امیدوار خیر بود. او تنها در مقابل کوهها و رودها، درختان و حیوانات، ارواح و شیاطین و سایر مظاهر طبیعت خضوع نمیکرد، بلکه در مقابل حشرات و کرمها نیز سر به سجده میگذاشت، و زندگی خود را در میان وساوس و تخیلات، خرافات و اوهام، آرزوها و نگرانیها سپری مینمود و در نتیجهی آن بزدلی و ترس، اضطراب درونی و هرج و مرج فکری و عدم اعتماد و بیثباتی بر وجودش مستولی شده بود.
در این حال حضرت محمد جاو را به یک عقیده خالص و روشن، سهل و گوارا، همّتزا و حیاتبخش مشرف ساخت. که به یمن و برکت آن، از هرگونه ترس و نگرانی رهایی یافت و به جایی رسید که از هیچ موجودی به جز الله نمیترسید و یقین حاصل نمود، تنها اوست که مالک ضرر و نفع و صاحب أخذ و عطاست، و تنها اوست که متکفل احتیاجات بشر است، لذا با این شناخت تازه و با این اکتشاف جدید، جهان در نظرش عوض شد و او از هر نوع عبودیت و بردگی و از هر امید و ترس نسبت به مخلوق مصئون و محفوظ گردید و از هر آنچه موجب پراکندگی فکر و پریشانی دل میشود، رهایی یافت. انسان با این عقیده انقلابی توحید، در کشاکش کثرتها احساس نوعی وحدت نمود، و بالاخره پی برد که او خودش اشرف مخلوقات خدا، و آقای این زمین و جانشین خدا بر روی آن است.
وظیفهاش اطاعت پروردگار یکتا و آفریدگار توانا و اجرای فرمانهای اوست، تنها در همین صورت است که انسان میتواند به شرافت عظیم انسانی و عظمت جاویدان دست یابد، چیزی که مدتها دنیا از آن محروم و بیبهره بوده است.
آری! این بعثت محمدی بود که این سوغات ارزنده (عقیده توحید) را که بیش از هر عقیدهی دیگر، مجهول و فراموش شده و مظلوم و ستمدیده بود، به بشریت اهدا فرمود و بعد از آن تمام جهان صدای بازگشت آن را تکرار نمود و مکتبهای فلسفی و دعوتهای جهانی، کم و بیش تحت تأثیر آن قرار گرفتند.
بعضی از ادیان و مذاهب بزرگ که اساس آنها بر شرک و اعتقاد به خدایان متعدد نهاده شده و این چیز با گوشت و خونشان آمیخته گشته است، نیز اخیراً مجبور شده به این حقیقت ولو با صدایی گرفته و آهسته اعتراف نمایند که همانا الله، یگانه است و شریکی ندارد. همچنانکه مجبور شدند معتقدات شرکآمیز خود را با تأویلهای فلسفی توجیه نموده و خود را از اتهام شرک و بدعت مبرّا نشان دهند و تا حدی با عقیده توحید اسلامی مشابه گردند. حتی دیده شده است که رجال این مذاهب و ادیان از اعتراف به شرک احساس خجالت و شرم میکنند، به طور کلی میتوان گفت که نظامها و جهانبینیهای مشرکانه دچار احساس حقارت و خودناباوری و خودکمبینی و ذلّت گشتند، به راستی که این ارمغان، گرانبهاترین و ارزندهترین نعمتی بود که جهان انسانی به طفیل بعثت رسول اکرم جاز آن بهرهمند گردید.