همگام با نبی رحمت در سه سفر سرنوشت ساز

فهرست کتاب

مردی مبارک‌

مردی مبارک‌

رسول اکرم جو ابوبکر صدّیقسدر هجرتشان زنی به نام «ام معبد خزاعی» را دیدند، او گوسفندی داشت که به علّت لاغری از گله مانده بود، رسول اکرم جدست مبارکش را بر پستان گوسفند کشید و بسمالله گفت و دعا کرد، گوسفند شیرش چنان زیاد شد که آن حضرت جنوشید، سپس شیر را به «ام معبد» و همراهان خود تقدیم فرمود و همگی نوشیدند. بار دوم گوسفند را دوشیدند تا این که ظرف پر شد، وقتی «ابو معبد» (شوهرم ام معبد) برگشت، از ماجرا پرسید، «ام معبد» گفت: قسم به خدا، مرد بسیار مبارکی اینجا آمده بود و دارای چنین صفاتی بود. او حالت رسول اکرم جرا برای شوهرش تعریف کرد، شوهرش گفت قسم به خدا فکر میکنم این همان شخصی است که «قریش» در جستجوی او هستند و او را تعقیب میکنند.