حاکم کردن قانون قرآن در جامعه
دست یافتن به جامعهی اسلامی و مدینهی فاضله بدون حاکم کردن قرآن در آن جامعه، عملی نخواهد شد. پس جامعهای را میتوان اسلامی و حکومتی را میتوان حکومت اسلامی نامید که قوانین قرآن را بر قوانین وضع شده و ساختهی ذهن انسانها، ترجیح دهد و در جامعه پیاده کند.
پوشیده نیست که سازندگی و بنیانگذاری یک چنین جامعهای امکان ندارد که یک روزه، یا یک ماهه، یا یک ساله، تمامیت پذیرد؛ و ناگزیر میبایست زمانی طولانی میگذشت تا تشریع و قانونگذاری و کار فرهنگی و آموزشی و پرورشی و اجرای موازین اسلامی اندک اندک شکل بگیرد. خداوند کفیل و سرپرست اصلی این تأسیس و تشریع بود، و پیامبر گرامی اسلام جنیز مُجری اوامر الهی و مُرشد تازه مسلمانان، و دیگر یاران دیرین خویش در راستای تربیت دینی و انسانی مسلمانان و تزکیهی آنان، طبق موازین شریعت اسلام بودند.
﴿ هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ﴾[الجمعة: ۲].
«خدای قدوس هموست که در میان اُمیان رسول را از آنان مبعوث گردانید، آیات وی را برای آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه کند، و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد».
(ایجاد جامعهی اسلامی) بزرگترین مسئلهای بود که حضرت رسول اکرم جدر رویارویی با مسلمانان داشتند، و این خود، هدف اعلا و مقصود اصلی و مراد خدا و رسول از دعوت اسلامی و رسالت محمّدی بود، ومعلوم است که یک مسئلهی عارضی و در خور شتابزدگی نبود، بلکه یک قضیهی اصیل بود و نیاز به زمان برای توفیق یافتن در آن محسوس و معقول بود [۵۷].
[۵۷] خورشید نبوت، ص ۳۵۴.