همگام با نبی رحمت در سه سفر سرنوشت ساز

فهرست کتاب

توطئه‌ای شوم در دارالنّدوه

توطئه‌ای شوم در دارالنّدوه

وقتی سران قریش مشاهده نمودند که مسلمانان در مدینه تقویت میشوند و اسلام در آنجا روز به روز رو به گسترش است در «دارالنّدوة» [۲۷](که محل برگزاری جلسات مشورتی و تصمیمگیری قریش بود) جلسهی عمومی برگزار نمودند که در آن تمامی سران قریش شرکت داشتند.

چون مشرکان مشاهده کردند که اصحاب رسول الله جآماده شده و همراه فرزندان و اموال خویش به سوی مدینه کوچ میکنند، حزن و اندوه و حسرتی آنان را فرا گرفت؛ زیرا در برابر دیدگانشان خطری عظیم سر برافراشت که موجودیت مشرکانه و اقتصادی آنان را تهدید میکرد.

آنان شخصیت نافذ و پُر تأثیر پیامبر جو کمال رهبری و ارشاد او را میشناختند و از اراده و پایداری و فداکاری یارانش در راه تحقّق اهداف والای او آگاه بودند و همچنین از نیروی رزمی و توان دفاعی اوس و خزرج و از تمایل خردمندان هر دو قبیله به صلح و صلاح و ترک کینهتوزیها به ویژه پس از تحمل دوران تلخ و طولانی جنگهای داخلی مطلع بودند.

آنان به وخامت اوضاع و عظمت خطری که موجودیتشان را تهدید میکرد پی بردند و در جستجوی بهترین وسیله برای دفع این خطر بزرگ بر آمدند که تنها سرچشمهی آن، پرچمدار دعوت اسلام، حضرت محمّد مصطفی جبود [۲۸].

پس از شور و تبادلنظر، هر کدام نظری ارایه دادند؛ یکی گفت:

«دست و پای محمد را با زنجیر بسته و او را زندانی کنیم.»

دیگری گفت: «تبعیدش کنیم.»

ابوجهل گفت: «از تمام قبایل افرادی انتخاب شوند و شبانه به طور مخفیانه با شمشیرهای آماده بر وی حمله برده او را از پای در آورند. در این صورت خونبهای او میان قبایل مختلف تقسیم میشود و «بنی هاشم» نمیتوانند به تنهایی با قبایل مختلف به جنگ و مبارزه بپردازند.

این پیشنهاد را همگی پسندیدند و به اتفاق آراء تصویب شد. افراد منتخب همان شب، شتابزده خود رابه خانهی آن حضرت جرسانده و آنجا را محاصره کردند. عربها ورود به خانهای را که زن در آنجا بود، عیب و عار میدانستند، به همین جهت بیرون خانه منتظر خروج پیامبر جبودند [۲۹].

جلسهی سران قریش صبح روز پنج شنبه (۲۶ صفر سال ۱۴ بعثت بود) برگزار شد و دقیقاً پس از تصویب آن نقشهی شوم توسط سرداران قریش، پیش از ظهر حضرت جبرئیل، رسول اکرم جرا از ماجرا مطلع ساخت و به آن حضرت جفرمود:

«خداوند اجازهی هجرت و خروج از مکه را برایت صادر نموده است».

سپس زمان هجرت و نحوهی دفع توطئهی قریش را مشخص کرده و فرمود:

«امشب در بستری که هر شب میخوابیدی، نخواب» [۳۰].

[۲۷] دارالنّدوة یا مجلس شورای قریش، توسط جدّ چهارم پیامبر جیعنی «قصی بن کلاب» بنیانگذاری شد و هنگام مرگ ایشان، ادارهی آن به فرزندش «عبدالدّار» واگذار شد. بعدها این مکان جزیی از مسجد الحرام شد. (سیرت النبی ج، ص ۲۳۱). [۲۸] سیرت النبی جص ۲۳۲. [۲۹] فروغ جاویدان، ج ۱، ص ۲۵۸. [۳۰] سیرت النبی ج، ص ۲۳۶.