در نعت سیّد المرسلین محمدص
محمد مقصد مقصود افلاک
که از فضل تو دارد تاج لولاک
به خلعت سابق ختم رسالت
به رتبت هادی خلق از ضلالت
شفیع امّتان در روز محشر
پناه خائفان در فزعِ اکبر
درود از ما فزون از برق و باران
به روح پاک سیّد باد باران
خصوصاً بر روان چار گوهر
ابیبکر و عمر عثمان و حیدر
چو از هجرت سنین از هشت صد شد
معاش خلق همچون دور بد شد
ز غفلت مردمان گشتند گمراه
نه از اوّل نه از آخر شد آگاه
خلاف شرع میجویند بیباک
نمیدانند از هم زهر و تریاک
غم عقبی ز خاطر کرده معزول
بهجان و دل به دنیا گشته مغسول
ز کار دین به دنیا گشته مائل
غنیمها بسته بر امید باطل
ز شهوتهای نفسانی شده مست
بداده عالم روحانی از دست
ز یاد مرگ دلها کرده غافل
ز زادِ روز رستاخیز غافل
گشاده در پی خُطوات شیطان
فرو برده سر از فرمان رحمان
ز پنج ارکان اسلامت تمام است
یکی از رکن او امر صیام است
چنان در غافلی افتاده بودند
که میخوردند غلّه میدرودند
حقیقت علم اصلِ دینپرستی است
که بیعلمی بتر صد ره ز مستی
چو دیدم خلق را زین گونه گستاخ
ز دردِ دین دل من گشته سوراخ
تو گویی در نهادم غم بر افروخت
که از نادانی ایشان دلم سوخت
بهتحقیق این سخن قول رسول است
که ایمان نزد حق وقتی قبولاست
که هر کس نیکویی بر خویش خواهد
به اخوان او، نکویی بیش خواهد
من از بهر رضای حق به اخلاص
نظر بر اجر و مزدِ آخرت خاص
ز مبدأ تا معاد آغاز کردم
درِ دانش به خلقان باز کردم
بکردم حال اوّ تا به آخر
به برهان و بیان بر خلق ظاهر
نصیحت کرده با قصه هم آغوش
کند عاقل چو مروارید در گوش
که گر روزی خردمندی بخواند
حقیقت حال خود یکسر بداند
ز بهر سود خود پندم بنوشید
کمر بندید در طاعت بکوشید
ز روی صدق و طاعت بر شتابند
و زان حضرت ثواب نیک یابند
به حکم نص الدال علی الخیر
[۷]
مرا ایزد دهد پاداش بر خیر
که یا رب رحمتی بر بندگان کن
وطنشان در بهشت جاودان کن
کند پس بر دعای روح دین یاد
که رحمت بر روان روح دین باد
[۷] اشاره به حدیث شریف: الدال علی الخیر کفاعله میباشد.