در شناخت احوال خير و شر
الا ای آن که از مبدا و معاد
شده بر آرزوی نفس معتاد
گرفته تنگ دنیا را در آغوش
قیامت کرده از خاطر فراموش
به نقد عمر دنیا را خریدار
نعیم آخرت را نسیه پندار
ز مبدأ تا معادت پنج منزل
یکایک سهمناک و صعب و مشکل
دِو بهریدی و شرح آن تو دانی
که چون کردی در آن جا زندگانی
دو منزل کز پس دنیاست در راه
ز کردارست ما را دست کوتاه
تو اندر خوان دنیا هیچ کاری
ترا زان هیچ کرداری نداری
اگرچه شرق چون توفان نوح است
حقیقت منزل فتح و فتوح است
مشو غافل از آن یک لحظه زینهار
میاسا یک دم از اعمال و کردار
از این جا توشه بر میبایدت داشت
در آن تخم عمل میبایدت کاشت
فرایض حق نیکو به جا آر
وز آن پس سنّت سید نگهدار
گهی طاعت گهی قرآن گهی ذکر
ملالت چون رسد خاموشی و فکر
که فکر قدرت جبّار کردن
به است از طاعت بسیار کردن
خداوندی که عالم را نهاده
رهی در پیش هر پایی گشاده
ره سابق گشاده تا به درگاه
که آن راه است تا درگاه الله
ره دیگر که نام او یمین است
طریق جنت و خلد برین است
سوم راه نام چپ دارد به کفار
که هست آن راه راه دوزخ و نار
میفت اندر پی دنیای وسواس
اگر مردی ره تحقیق بشناس
زنرو دل قدم در نِه در این راه
که هست آن راه نزدیکان درگاه
و گر رفتن در این ره ناتوانی
یمین بگزین که از شر در امانی
قدم زین هر دو ره گر بگذرانی
به دوزخ میروی باقی تو دانی