اسلام آیین برگزیده ما

فهرست کتاب

سیف الدین دیرک والتر موسیگ [۱۳]

سیف الدین دیرک والتر موسیگ [۱۳]

(ایالات متحده)

من در یک خانواده مسیحی آلمانی در خلال خصمانه‌ترین دوران جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۳ متولد شدم. در آن سال خانواده من اول به اسپانیا و سپس در سال ۱۹۴۸ به آرژانتین نقل مکان کرد. در آرژانتین حدود ۱۵ سال زندگی کردم و دوره ابتدائی و متوسطه را در یک مدرسۀ «کاتولیک رم» به نام «لاسال» در «کوردوبا» گذراندم.

همانطوری که قابل انتظار بود به زودی یک کاتولیک متعصب از آب درآمدم. هر روز یک ساعت در مورد مذهب کاتولیک تعلیم می‌یافتم و اغلب در مراسم مذهبی شرکت می‌جستم. در ۱۲ سالگی آرزو می‌کردم روزی یک کشیش کاتولیک بشوم و تمام وجودم وقف زندگی مسیحی شده بود.

الله حماقت مرا در نظر گرفت و در یک روز فراموش‌نشدنی تقریباً ۷ سال پیش توفیق یافتم که یک نسخه از ترجمه اسپانیائی قرآنکریم را به دست آورم. پدرم برای مطالعۀ آن به من اعتراضی نکرد و برداشتش این بود که مطالعۀ قرآن در توسعۀ افکار من مؤثر خواهد بود. اما از عمق تأثیر قرآن و کلام خداوند بر من بی‌خبر بود. زمانی که قرآنکریم را باز کردم یک کاتولیک خرافاتی بودم، اما وقتی که آن را بستم کاملا خود را وقف اسلام نموده بودم.

واضح است که عقیدۀ من در مورد اسلام قبل از مطالعۀ قرآنکریم زیاد موافق با آن نبود. خواندن قرآن را با کنجکاوی آغاز کردم و هنگامی که آن را باز نمودم با شک و تردید منتظر بودم که در آن اشتباهات وحشتناک و دشنام و خرافات و ضد و نقیض زیادی ببینم. اما همۀ این‌ها به خاطر این بود که من در این مورد فردی متعصب و ضمناً هنوز جوان بودم، ولی قلباً و به طور کامل نسبت به این مسائل آشنائی حاصل نکرده بودم، به مطالعات خود ادامه دادم و در اول با تردید سوره‌ها را می‌خواندم و رفته رفته به آن علاقمند شدم تا بالاخره به جائی رسیدم که آن را با عطش دنبال کردم تا حقیقت را دریابم. نهایتاً در یک لحظۀ شکوهمندی از زندگی، خداوند مرا راهنمائی نمود و از خرافات رهانید و با حقیقت پیوند داد و از تاریکی به روشنائی جواب تمام مسائل خود را دریافتم، و تمام نیازهایم پاسخ یافتند و تمام تردیدهایم مبدل به یقین شدند. الله مرا با نور متعال و قدرت لایزالش راهنمائی نمود و با خوشوقتی اسلام را پذیرفتم. اکنون همه چیز برایم روشن شده بود و می‌توانستم خود و عالم وجود الله را در اطراف خود درک کنم.

من تلخ‌کامانه دریافته بودم که توسط معلمین خود فریب خورده‌ام و کلمات آن‌ها فقط دروغ‌های خشنی بوده‌اند. اگرچه می‌توانست آگاه یا ناآگاه باشد، جهان من در یک لحظه فرو ریخته بود و تمام افکار من باید تغییر می‌یافتند.

اما تلخکامی من با توجه به این‌که حقیقت را دریافته بودم از میان می‌رفت و تبدیل به عشق و تقدیر از الله می‌گردید.

من هنوز برای رحمت و نجاتی که بر من ارزانی داشت شکرگذارم، زیرا بدون کمک او برای همیشه به طور احمقانه‌ای در گمراهی و تاریکی باقی می‌ماندم.

شیرین کام از شعف و شادمانی برای ابلاغ آنچه که درک کرده بودم، در عجله بودم و می‌خواستم به پدر و مادرم و همکلاس‌ها و معلمین خود آنچه را که یافته بودم بگویم. می‌خواستم همه بدانند که حقیقت چیست تا از پیش داوری‌ها و نادانی و جهل رها شوند و سعادتی را که من احساس می‌کردم دریابند. به زودی دریافتم که آن‌ها را قلعه‌ای با دیوارهای ضخیم محصور نموده است، طوری که بین آن‌ها و حقیقت حائلی عظیم وجود دارد. قادر نبودم که این حائل را از میان بردارم، زیرا این حائل در قلب آن‌ها بود و از سنگ هم سخت‌تر. من با هرکه این حقیقت را در میان می‌گذاشتم با طعنه و ملامتش روبرو می‌شدم و مظلومانه در برابر ستم آن‌ها قرار می‌گرفتم و دلیل ستم کورکورانه آن‌ها را درنمی‌یافتم، سپس آموختم که فقط خداوند است که می‌تواند نور رحمت را در مسیر آن‌ها بتاباند. هرچه بیشتر آموختم بیشتر خود را مسئول دانستم تا در برابر رهنمود خداوندی که مرا به اسلام و مذهب ایده‌آل هدایت نموده سپاس‌گزاری نمایم.

من تمام کلام مقدس مذاهب را خوانده‌ام؛ اما در هیچیک آنچه را که در اسلام یافتم ندیدم. قرآنکریم در مقایسه با سایر کتب مقدس همانند خورشید تابانی است که در برابر شعلۀ کبریت ظاهر شود. من شدیداً عقیده‌مندم که هرکس کلام خداوند را با افکار باز بخواند و اگر خواست خداوند باشد مسلمان خواهد شد و از تاریکی و ظلمت به روشنائی خواهد رسید.

امیدوارم خداوند تمام آن‌هائی را که صمیمانه در جستجوی حقیقت‌اند هدایت فرماید. بازوان اسلام برای در آغوش‌گرفتن تمام آن‌ها که به سوی او روی می‌آورند گشوده است تا همه را در جامعه‌ای که توسط الله به آن اشاره شده بپذیرد، جامعه‌ای که افراد آن بهترین مردمی خواهند بود که تاکنون برای سعادت نوع بشر قیام نموده‌اند.

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ.

«ستایش خداوندی را که پروردگار جهانیان است».

[۱۳] Saifuddin Dirk walter Mosic