اسلام آیین برگزیده ما

فهرست کتاب

توماس محمد کلی تون [۳۶]

توماس محمد کلی تون [۳۶]

(ایالات متحده)

آفتاب تازه از نصف النهار نیم روز گذشته بود. همچنانکه از جادۀ خاکی در گرمای سوزان عبور می‌کردیم آوای دلنوازی که به طور عجیبی در محیط اطراف ماطنین افکنده بود به گوش جان رسید. پس از عبور از میان درختان منظرۀ بدیعی در برابر دیدگانمان مشاهده کردیم. آنجا در یک برج چوبی که ظاهراً جدید بود یک عرب روشن‌دل با جامه‌ای تمیز و عمامه‌ای سفید، گوئی با نوای دلپذیرش ندائی آسمانی را تکرار می‌کرد. ما ناخود آگاه بر زمین نشستیم و مانند کسانی که تحت هیپنوتیزم قرار می‌گیرند در جاذبۀ روح‌انگیز آن محوشدیم. کلماتی که ما از آن مفهومی برنمی‌یافتیم گوش ما را به طور سحرآمیزی نوازش می‌داد. او می‌گفت: الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله. خدا از همه برتر است. خدا از همه برتر است. و جز او خدائی نیست.

تا آن موقع ما از آنچه که در اطراف ما می‌گذشت اطلاعی نداشیتم، اما حالا متوجه شدیم که عده زیادی از مردم به آنجا آمده و گرد هم جمع می‌شوند. مردم در سنین مختلف، با انواع لباس‌ها، و از طبقات مختلف با آرامشی که حاکی از تکریم و نیایش بود به طرف جمعیت می‌آمدند. در آنجا گلیم‌های درازی بر روی زمین گسترده بود که رنگ‌های ناهمگون آن‌ها در جوار رنگ سبز چمن منظره‌ای بدیع داشت. مردم همچنان می‌آمدند. به طوری که ما در شگفت بودیم که آیا جماعت چه وقت کامل خواهد شد. مردم پس از ورود به محل جماعت کفش‌ها و نعلین‌ها را از پا درآورده و در صوف منظم پشت سر هم می‌نشستند. ما همچنان که حیرت‌زده در میان جمع نشسته بودیم ملاحظه کردیم که در این جماعت نیایش‌کنندگان هیچ تمایزی به چشم نمی‌خورد. در این صفوف سفید و زرد و سیاه و فقیر و ثروتمند، گدا و تاجر، دوش به دوش، همه بدون هیچ احساس برتری در نژاد و طبقه گرد هم آمده بودند. هیچ فردی در تمام آن جمع چشم از گلیم روبرویش برنمی‌داشت و همه فقط به یک چیز میاندیشیدند.

روح برادری که در آن گروه ناهمگون به چشم می‌خورد تأثیری فراموشی ناپذیر بر ما می‌گذاشت. تقریباً سه سال از این حادثه می‌گذرد که دو سال آن را من مسلمان بوده‌ام، و هنوزهم گاهی در نیمه‌های شب بیدار شده و آوای سحرآمیزی را که در آن روز شنیدم آرزو می‌کنم و آرزو می‌کنم که بار دیگر آن مردمی را که ویژگی واقعی یک انسان را در جستجوی صمیمانۀ خداوند به منصۀ ظهور گذاشته بودند ببینم.

[۳۶] Thomas Muhammad Clayton ﴿قُلۡ أَيُّ شَيۡءٍ أَكۡبَرُ شَهَٰدَةٗۖ قُلِ ٱللَّهُۖ شَهِيدُۢ بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِۦ وَمَنۢ بَلَغَۚ أَئِنَّكُمۡ لَتَشۡهَدُونَ أَنَّ مَعَ ٱللَّهِ ءَالِهَةً أُخۡرَىٰۚ قُل لَّآ أَشۡهَدُۚ قُلۡ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَإِنَّنِي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِكُونَ١٩[الأنعام: ۱۹].

«بگو: گواهی چه کسی بزرگ‌تر است؟ بگو: الله که میان من و شما گواه است. و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله‌ی آن، شما و همه‌ی کسانی را که این قرآن به آنان می‌رسد، بیم دهم. آیا شما گواهی می‌دهید که معبودان دیگری با الله هستند؟! بگو: من چنین گواهی نمی‌دهم. بگو: جز این نیست که الله، یگانه معبود برحق است و من از آنچه شرک می‌ورزید، بیزارم».