سیاستمدار و بارونت (ملقب به بارون)
از هنگامی که به سن تشخیص و تعقل رسیدم، زیبائی و سادگی خالص اسلام همیشه مرا به خود مجذوب میساخت.
هرگز نمیتوانستم، با وجود اینکه در خانوادهای مسیحی متولد شده و رشد کرده بودم، به امر و نهی کلیسا معتقد شوم و همیشه دلیل و منطق و ادراک معمول و طبیعی را بر اعتقاد کورکورانه ترجیح میدادم.
همانطور که زمان پیش میرفت آرزو داشتم تا با خالق خود در صلح و صفا باشم، اما دریافتم که کلیسای رم و کلیسای انگلیس هیچکدام برای من فایدهای ندارند.
در مسلمانشدنم فقط وجدان خود را که برای مذاهب دیگر رغبتی نداشت مسئول دانستهام و لذا از آن پس احساس کردهام که انسانی برتر و حقیقیترم.
مذهبی از اسلام بهتر برای مردم نادان و جاهل و بدگمان وجود ندارد، معذلک ای کاش مردم میدانستند؛ اسلام آئین قوی و پرباری برای ضعفا و فقر است، انسانیت به سه طبقه تقسیم شده است: اول، آنها که خداوند از رحمتش به آنها مال و ثروت عطا فرموده است، دوم: آنها که باید برای گذران زندگی خود کار کنند، و بالاخره سوم: آنها که در فوج انبوه بیکارانند و یا در زمرۀ افتادگانی هستند که بیگناه و بدون تقصیر درمانده گشتهاند.
اسلام نبوغ فردی را تأیید میکند. سازنده است و مخرب نیست. مثلاً اگر صاحب زمینی که ثروتمند است و احتیاجی به کشت زمینی ندارد، از کشت و کار آن برای مدتی خودداری کند، زمین او به نفع جامعه ضبط میشود و بر حسب حقوق اسلامی متعلق به کسی میشود که اولین بار آن زمین را کشت کند.
اسلام قویاً پیروان خود را از قمار و یا هرنوع بازی که به شانس و اقبال بستگی دارد منع میکند. آئینی است که میگساری و ربا را که به تنهائی باعث گرفتاریها و مصائب کافی برای بشر بودهاند تحریم میکند.
در اسلام هیچکس نمیتواند بر دیگری برتری جوید. ما همچنان به بیهودگی و فنا و یا به تقدیر و جبر اعتقاد نداریم، بلکه بر آن قائلیم که اعمال ما سرنوشت ما را تعیین میکند و اعمال ما مورد محک و سنجش قرار میگیرد. این بدان معناست که قوانین ازلی ثابتنند، اما عقل باید پیرو آن باشد و آن قوانین را دریابد.
در نظر ما ایمان بدون عمل نامۀ باطل است، زیرا ایمان جز با عمل کفایت، خویش را ثابت نمیکند، ما به حساب دنیا و آخرت قائلیم. باید هریک بار گناه خویش را گردن نهیم و هیچکس گناه دیگری را جوابگو نخواهد بود.
اسلام اصل پاکی و نزاهت انسان را تعلیم میدهد. تعالیم اسلام میگوید: مرد و زن هردو از یک عنصر و از یک روحند و هردو در مسیر تکامل و فضیلت اخلاقی و روحی یکسان خلق شدهاند.
من فکر میکنم لازم نباشد تا در مورد برادری انسانها در عالم که در اسلام تصریح شده است سخنی بگویم، زیرا یک مطلب واضح و روشن است، و آن اینکه بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر همه باهم برابرند.
من همیشه برادران مسلمان خود را که در کمال شرف و بزرگواری با من مانند یک انسان و برادر رفتار نمودهاند و پیوسته مرا همانند میهمانی پذیرفتهاند ارج مینهم و همیشه خود را با آنها در آرامش و صفائی حس کردهام که گوئی در منزل خود ساکن بودهام.
و نتیجتاً مایلم بگویم: درحالی که اسلام مردم را در تمام لحظات به سوی خداوند فرا میخواند، مسیحیت امروزه به طور غیر مستقیم در تئوری و بیتردید در عمل پیروان خود را طوری تعلیم میدهد که گوئی باید در روزهای یکشنبه در حمد و ثنای خداوند و بقیۀ روزهای هفته را در مدح و ثنای مخلوقات او باشند.
* سر عبدالله آرچیبالد همیلتون که قبلاً نام ایشان سرچارلز ادوارد آرچیبالد واتکنیز همیلتون بوده در ۲۰ دسامبر ۱۹۲۳ به اسلام گروید. او یکی از سیاستمداران معروف انگلیس است. او در ۱۰ دسامبر ۱۸۷۶ متولد شد و سروان گارد سلطنتی انگلیس و همچنین مدیر جامعۀ محافظه سلزی بوده است.
﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِيَ دُخَانٞ فَقَالَ لَهَا وَلِلۡأَرۡضِ ٱئۡتِيَا طَوۡعًا أَوۡ كَرۡهٗا قَالَتَآ أَتَيۡنَا طَآئِعِينَ١١﴾[فصلت: ۱۱].
«سپس به آسمان پرداخت که همانند دود بود؛ پس به آسمان و زمین گفت: خواسته یا ناخواسته (به فرمان) درآیید؛ گفتند: به دلخواه (به فرمانت) درآمدیم».