اسلام آیین برگزیده ما

فهرست کتاب

چرا من مسلمان شدم؟

چرا من مسلمان شدم؟

قبل از همه باید بگویم که من همواره مسلمان بوده‌ام، اما خودم نمی‌دانستم.

من در اوائل زندگی، ایمان خود را به مسیحیت به علل گوناگونی از دست داده بودم. علت اصلی آن این بود که از هر مسیحی که پرسیدم آیا او به سلسله مراتب مقدس تعلق دارد یا جزو مسیحیان عام است، جواب مشخصی درنیافتم و سر در گم شدم. جواب اکثر آن‌ها در برابر این سؤال بی‌کم و کاست این بود که شما نباید تعلیمات کلیسا را مورد سئوال قرار دهید، شما باید ایمان داشته باشید. آن روزها جرأت نداشتم بگویم: من به چیزهائی که نمی‌توانم بفهمم ایمان نمی‌آورم، و به تجربه بر من ثابت شده که بیشتر آن‌ها هم که خود را مسیحی می‌نامند همینطورند. سپس کاری که کردم آن بود که کلیسای رم و تعالیمش را ترک نموده و به تنها خدائی که باورش برایم خیلی آسان‌تر بود روی آوردم، زیرا از سه خدائی که کلیسا به آن‌ها تعلیم می‌داد والاتر بود. برخلاف اسرار و اعجازهای تعالیم مسیحیت، زندگی من ابعاد وسیع‌تری یافتند و دیگر اسیر امر و نهی‌ها و مراسم دست و پاگیر آنچنانی نبودم. به هرجا که نظاره می‌کردم می‌توانستم آثار خداوند را دریابم. و با وجود این‌که برای اندیشه‌های متعالی‌تر از خودم هم چنین است، معجزه الهی را که در برابر دیدگانم بودند نمی‌فهمیدم. من در برابر این همه اعجاب متحیر بودم. درختان، گل‌ها، پرندگان، حیوانات و حتی یک نوزاد برایم از معجزات زیبائی بودند که با آنچه که در کلیسا آموخته بودم متفاوت بود. به خاطر می‌آورم که قبلاً در طفولیت موقعی که به یک نوزاد خیره می‌شدم، خیال می‌کردم که این موجود تازه تولد یافته غرق در گناه است. اما اکنون دیگر زشتی نبود بلکه تمام آثار خداوند را مملو از زیبائی و جلال و شکوه می‌دیدم.

بعدها روزی دخترم کتابی دربارۀ اسلام به خانه آورد. ما به آن کتاب به قدری علاقمند شدیم که پس از آن تعداد زیادی دیگر از کتاب‌های اسلامی را مطالعه کردیم، و به زودی برای ما محقق شد که این چیزیست که ما به آن باور داریم. درحالی که قبلا که به مسیحیت معتقد بودم خیال می‌کردم اسلام چیزیست که فقط برای مزاح و شوخی است. و لذا تمام چیزهائی که بعداً خواندم برایم وحی مقدس شدند. تدریجاً من به عده‌ئی از مسلمانان رجوع کرده و آن‌ها را مورد سئوال قرار دادم و از آن‌ها بعضی نکات را که برایم روشن نبود سئوال نمودم. مجدداً آنچه دریافتم برایم الهام‌بخش بودند. تمام سئوالات من فوراً و دقیقاً جواب داده شدند، درحالی که جواب این سئوال‌ها از کلیسا برای من بیهوده و غیر قابل قبول بودند. پس از مطالعات زیاد در اسلام من و دخترم هردو تصمیم گرفتیم که مسلمان شویم و نام‌های رشیده و محموده را برگزیدیم.

اگر از من بپرسند که چه چیزی مرا شیفته و مجذوب آئین اسلام نمود، احتمالا خواهم گفت که نماز و نیایش در اسلام، زیرا که نیایش در مسیحیت اغلب، گدائی از درگاه خداوند (با واسطۀ مسیح) برای رحمت او و گشایش در امور دنیوی است. درحالی که در اسلام نماز و نیایش خداوند برای سپاس به درگاهش و عبودیت است. زیرا او می‌داند که برای بندگانش چه لازم است و لذا بدون تقاضا و خواهش به آن‌ها اعطا می‌کند.