اسلام آیین برگزیده ما

فهرست کتاب

چرا مسلمان شدم

چرا مسلمان شدم

هیچ مذهب دیگری جز اسلام با پیروان انبوه، چنان قابل فهم و امیدوارکننده نیست و هیچ راهی بهتر از آن برای رسیدن به صلح و آرامش و ارضاءِ خاطر و هیچ الهامی بهتر از آن برای آیندۀ پس از مرگ وجود ندارد.

بشر یک جزئی از کل است، و نمی‌تواند ادعا کند که چیزی بیش از یک ذره‌ای از کل این نظام خلقت با شکوه باشد. و لذا فقط می‌تواند زندگیش را در رابطه با کل عالم و با سایر پدیده‌های خلقت، منظور نماید.

این ارتباط هماهنگ با کل دستگاه خلقت و آفرینش است که زندگی او را پربار و ثمربخش می‌نماید و به تکامل می‌رساند و بشر را در راه رسیدن به آرامش اقناع و کمک می‌کند.

مذهب در رابطه با خالق و مخلوق چه نقشی دارد؟ ذیلا جواب‌های مختلفی که توسط اشخاص مختلف به این سئوال داده شده است آورده می‌شوند. آقای کارلایل در کتاب «قهرمانان و نیایش قهرمانانه» می‌گوید: «مذهب یک انسان مطلب عمدۀ اوست، مذهب چیزیست که یک انسان واقعاً به آن باور دارد و چیزی است که یک انسان در دل خویش و در نهاد خویش گرامی‌اش می‌دارد و چیزیست که او در رابطه با خلقت عالم بر خود وظیفه می‌داند و مقصود نهائی وجود و زندگانی را برای اهداف آن باورها درمی‌یابد» جی. کی. چسترتن در کتاب «اندیشۀ ستوان» می‌گوید: «مذهب، ادراک حقیقت نهائی مقصود از وجود خود و یا مقصود از وجود هر چیز دیگر است» آمبرو زهیرس در کتاب «فرهنگ شیطان» می‌گوید:

«مذهب فرزنداناث بیم و هراس است که سعی دارد اسرار غیر قابل ادراکش را از طبیعت برای جهالت تشریح نماید». ادموند برک در کتاب «انعکاس انقلاب فرانسه» می‌گوید: «اساس تمام مذاهب واقعی از اطاعت و پیروی از خواست فرمانروای جهان، اعتماد به دستورات او، و تقلید از کمال او، تشکیل یافته است» سویدن برگ در کتاب «دستورات زندگی» می‌گوید: «تمام مذاهب با زندگی مربوط می‌شوند، و زندگی مذاهب به انجام کارهای نیک بستگی دارد» و جیمز هریسن در کتاب «اقیانوس» می‌گوید: «هر انسانی نوعی ادراک مذهبی دارد که یا از وحشت و هراس و یا برای تسکین است».

بنابراین، هر انسانی یک وقت با آن ناشناخته روبرو می‌شود که قادر به درک آن نیست و هدف از زیستن و مردن را درنمی‌یابد.

لذا خود را در معرض سئوال قرار می‌دهد و از خود می‌پرسد این کابوس چیست. خوردن، خوابیدن، تلاش، منازعه، رقابت، جنگ، تخریب، گرسنگی، امراض گوناگون، شب، روز، دریا، زمین، آسمان، کهکشان، حیوانات، نباتات و..... و.... برای چه؟ بالاخره چه؟ و لذا مجبور است که برای خود عقایدی بسازد و باورهائی درست کند. و آن در معنای عام همان مذهب است.

و اما چرا من اسلام را مذهب کاملی می‌یابم؟ زیرا در وهلۀ اول و بالاتر از همه، ما را با خالق یکتا آشنا می‌سازد.

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ٤[الإخلاص: ۱-۴].

«بگو الله یکتا و یگانه است. خداوندی است که همۀ نیازمندان قصد او می‌کنند. (هرگز) نزاد و زاده نشد. و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است».

﴿إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ٤[هود: ۴] «بازگشت‌تان به‌سوی پروردگار است و او بر هر چیزی تواناست». در سراسر قرآنکریم مکرراً یادآوری می‌شود که خالق عالم یکی است، شریک ندارد، ابدی و بی‌نهایت است. توانا و دانا و عادل و رحمن و رحیم است. و لذا یگانگی و توحید واقعیت می‌پذیرد. مکرراً از ما خواسته می‌شود تا رابطۀ رضایت بخشی بین او و خود برقرار کنیم. ﴿ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يُحۡيِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ قَدۡ بَيَّنَّا لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ١٧[الحديد: ۱۷] «بدانید که خداوند زمین مرده را زنده مى‏کند ما آیات را براى شما بیان کردیم تا بیندیشید».

﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ١ مَلِكِ ٱلنَّاسِ٢ إِلَٰهِ ٱلنَّاسِ٣ مِن شَرِّ ٱلۡوَسۡوَاسِ ٱلۡخَنَّاسِ٤ ٱلَّذِي يُوَسۡوِسُ فِي صُدُورِ ٱلنَّاسِ٥ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ٦[الناس: ۱-۶].

«بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم، به مالک و حاکم مردم، به (خدا و) معبود مردم، از شرّ وسوسه‌گر پنهانکار، که درون سینۀ انسان‌ها وسوسه می‌کند، خواه از جن باشد یا از انسان».

می‌توان گفت: که برای شناختن و اعتقاد به خدا و برای یک زندگی سعادتمند در جامعه لازم است که هرکس به پیام‌های الهی معتقد باشد. آیا یک پدر و فرزندانش را راهنمائی نمی‌کند؟ و آیا پدر، زندگی خانواده‌اش را چنان سازمان نمی‌دهد که همه باهم در در همآهنگی باشند.