عضو جامعه قومشناسی ژاپن
به لطف خداوند من مسلمان شدهام. اسلام مرا جلب نمود زیرا که:
۱- من در اسلام یک برادری بسیار قوی یافتهام.
۲- اسلام برای حل مسائل انسانی راه حلهای عملی دارد، اسلام نیایش مذهبی را از زندگی روزمره در جامعه جدا نمیسازد و مسلمانان همه در جماعتها نیایش میکنند و در راه خداوند به جامعه خویش خدمت میکنند.
۳- اسلام ترکیبی از معنویت و مادیت در زندگی انسان است.
در برادری اسلامی مسائلی از قبیل نژاد و ملیت و گروه وجود ندارد و تمام مسلمانان جهان را در برادری و برابری متحد میکند.
به علاوه، اسلام فقط برای تعدادی منتخب تعیین نگردیده است، بلکه دین مردم عامی است. آن دینی است برای همه اعم از اینکه پاکستانی، هندی، عرب، افغان، چینی و یا ژاپنی باشند، و به طور خلاصه آن یک مذهب بین المللی است.
اسلام در نشیب و فراز زندگی پیشرفت میکند و تنها دین الله است که در یورش زمانه همچنان باقی مانده است. تعلیمات اسلامی طی هزار و چهار صد سال بدون تغییر باقی مانده است. و چون اسلام یک دین طبیعی است، لذا به حد کافی قابل تطابق با نیازهای مردم مختلف در عصرهای مختلف میباشد. بنابراین، در طول تاریخ کوتاهش نقش مهمی را در توسعه تمدن امروزۀ بشر ایفا نموده است.
در اسلام راه نجات و رستگاری از میان جامعه عبور میکند و زندگی و حیات انسان نادیده گرفته نمیشود. من در مورد بودائیسم و مسیحیت چیزهائی میدانم. هردوی این مذاهب علائق دنیوی را از علائق مادی جدا کرده و انسان را در کنارهگیری از جامعه ترغیب میکنند. بعضی از فرق بودائی معبدها را در دامن کوهساران دورافتاده بنا میکنند که مردم در دسترسی به آنها مشقات زیادی متحمل میشوند. و لذا در زندگی مذهبی ژاپن نمونههای فراوانی است که نشان میدهد خداوند در جائیست که بشر معمولی از دستیابی به او عاجز است و دست یازیدن بر دامنش از بشر معمولی برنمیآید.
صومعههای مسیحیان هم معمولا در اماکن دور افتاده و دور از دسترس جامعه قرار دارند. و بدین ترتیب آنها زندگی مذهبی را از دسترس زندگی عامی جامعه جدا ساختهاند.
اما در اسلام مساجد در قلب اجتماعات در روستاها و شهرها بنا میشوند و نیایش، در جماعت و در خدمت جامعه مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد.
اصولا زندگی انسان ترکیبی از مادیت و معنویت است. زیرا خداوند به انسانها هم روح و هم جسم عطا فرموده است. بنابراین، برای یک زندگی کامل انسانی باید روح و جسم در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند و بین مادیت و معنویت جدائی نیفتد. در اسلام ارتباط روح و جسم مورد قبول است و در رعایت ارتباط هماهنگ بین روح و جسم فلسفۀ اسلامی بنا نهاده شده است که تمام جوانب زندگی انسان را ملحوظ نموده است.
امروزه ژاپن مترقیترین جامعه صنعتی در آسیاست. جامعۀ ژاپن تحت تأثیر انقلاب نوین تکنولوژی به کلی تحول شده است و در نتیجه آن زندگی به طرف مادیت سوق داده شده و با عدم منابع طبیعی در ژاپن تنها دارائی مردم ژاپن کار پرمشقت است. ما ژاپنیها باید شب و روز شدیداً کار کنیم تا بتوانیم امرار معاش کنیم و تجارت و صنعت خود را در روندی که دارد حفظ نمائیم. ما شدیداً در یک جهان مادی گرفتار گشتهایم و هیچ اثری از زندگی معنوی به چشم نمیخورد. ما تنها در عالم ماوراء الطبیعه و خارج از جهان مادی را ندارند. آنها مذهبی و یا اندیشهای از روحیات ندارند و صرفاً در راه مادیت اروپائی گام برداشتهاند. بدین جهت روز به روز از نظر روحیات فقیرتر و فقیرتر میشوند و جسم آنها که خوب تغذیه شده و خوب پوشیده میشود دارای محتوای روحی ناخشنود و درمانده است.
من اطمینان دارم که این لحظات بهترین فرصت برای اشاعۀ اسلام در ژاپن است. زیرا پیروی کورکورانه کامیابیهای مادی، امروزه کشورهای مترقی را در یک خلا روحانی و در یک مادیت میان تهی قرار داده است. تنها اسلام است که میتواند این جوامع را محتوای روحی ببخشد. اگر در این راه اقدامات صحیح و به جائی صورت گیرد فکر میکنم که طی دو یا سه نسل تمام جامعۀ ژاپن به اسلام روی خواهد آورد.
با چنین تحولی پیشبینی میکنم که جلوه شکوهمندی از اسلام در شرق دور بوجود خواهد آمد و این عنایتی عظیم برای بشریت در این قسمت از جهان خواهد بود.