حقیقت محض
اسلام تنها مذهب واقعی است و تنها مذهبی است که حقیقت مذاهب قبلی را احیاء میکند و اعلام میکند که راهنمائی قرآنکریم واضح و قابل فهم و قابل استدلال است. با جهت دادن به راهی که به سوی یک رابطه رضایتبخشی بین خالق و مخلوق ادامه دارد ما میتوانیم همآهنگی بین نیرویهای روحی و جسمی ایجاد کنیم تا بتوانیم با خود در آرامش و صلح باشیم. این عامل مهمی برای ایجاد همآهنگی بین یک موجود و موجود دیگر است و شرط اساسی برای تکامل است.
مسیحیت، زندگی روحانی و معنوی را تأکید میکند. این مذهب، عشقی را تعلیم میدهد که مسئولیت بزرگی بر دوش مسیحیان مینهد. اما عشق کامل در صورتی که به طور طبیعی در دسترس انسان نباشد و با دلیل و عقل قابل ادراک نباشد محکوم به فناست. در مسیحیت تنها کسی میتواند به کمال مطلوب دست یابد که معرفتی عمیق از تضادهای نفس انسانی داشته باشد و چنین مسئولیت پر مخاطرهای را دریابد؛ و حتی بعد با تمام این شرایط هم باید دلیل و منطق را فدای عشق کند، اس – تی کالریج در کتابش به نام «کمک به انعکاس» میگوید:
«آن که عشق به مسیحیت را بر عشق به حقیقت ترجیح میدهد، فرقۀ خود و کلیسای خود را بیش از مسیحیت و نهایتاً خود را بر همه کس ترجیح خواهد داد».
اما اسلام به ما میآموزد که فقط خدای متعال را پرستش کنیم و خود را به قوانین او بسپاریم و لذا ما را ترغیب میکنید تا دلایل خود را همانند و همپایۀ احساسات خود به کار بندیم و عشق و ادراکات خود را همآهنگ با قوانین او بسازیم تا بتوانیم یک زندگی با صفا و آرامبخشی داشته باشیم.