اسلام آیین برگزیده ما

فهرست کتاب

دیپلمات، میسیونر و مددکار اجتماعی

دیپلمات، میسیونر و مددکار اجتماعی

چرا غربیان اسلام می‌آورند؟ دلائلی برای آن وجود دارد. اولا حقیقت همیشه نیروئی دارد و احکام اصلی اسلام چنان منطقی، و چنان طبیعی و جالبند که یک جستجوگر واقعی حقیقت نمی‌تواند تحت تأثیرش واقع نشود. مثلاً اعتقاد به توحید یکی از اصول آن است که چگونه عزت و شرف انسان را تعالی می‌بخشد و چگونه ما را از چنگال خرافات آزاد می‌کند، و چگونه ما را به طور طبیعی به برابری انسان‌ها هدایت می‌نماید، چون همۀ انسان‌ها توسط یک خدا و همه در راه خدمت به یک خدا خلق گردیده‌اند.

برای آلمانی‌ها، مخصوصاً اعتقاد به خداوند منبع الهام است، منبعی برای شهامت و بی‌باکی و منبعی برای احساس امنیت، و بعد اعتقاد به زندگی دیگر پس از مرگ (معاد) است. لذا زندگی این جهان مقصود و منظور نهائی نیست و بیشتر انرژی انسان صرف بهبود رستاخیز می‌شود. ایمان به روز قضاوت، به طور اتوماتیک انسان را از رفتار ناپسند، به نیت خوب وامی‌دارد و این خود نجات ابدی را تضمین می‌کند، اگرچه نیات نادرست ممکن است برای مدت محدودی ادامه یابد، اعتقاد به این‌که هیچکس از نتیجۀ قضاوت یک خداوند عادل و بی‌طرف و آگاه بر همه چیز به دور نخواهد ماند، باعث می‌شود تا هرکسی قبل از انجام هر کار فکر کند و لذا چنین بازنگری و تفکر در عاقبت آنچه انجام خواهد شد از هر روشی در جهان مؤثرتر است.

نکته دیگری که در اسلام باعث جلب نظر خارجیان می‌شود تأکید آن بر آزاد منشی است. و دیگر آن که نماز روزانه، دقت و نظم، و روزۀ یکماهه، اعتکاف و تقوی را در وجود انسان بیدار می‌کند که بی‌شک دقت و تزکیه نفس دو صفت بزرگ از مردان خوب و بزرگ است.

و بالاخره بزرگترین چیزی که در اسلام وجود دارد آنست که تنها ایدئولوژی است که در آن رعایت اخلاق و نزاکت به عهده خود شخص – بدون هر نوع جبر و زور – نهاده شده است، زیرا یک مسلمان می‌داند که در هرکجا باشد تحت توجه باری تعالی است، و لذا این احساس او را از آلودگی به گناهان بازمی‌دارد. و چون انسان طبیعتاً به خوبی‌ها متمایل است، اسلام صلح درونی و صفای باطنی را تجلی می‌دهد و آن چیزیست که در جوامع غرب کمتر یافت می‌شود و یا به طور کلی محو گردیده است.

من تحت سیستم‌های مختلف اجتماعی زندگی کرده‌ام و توفیق آن را داشته‌ام، که ایدئولوژی‌های مختلف را بررسی کنم، اما نتیجه گرفته‌ام که هیچیک همانند اسلام کامل نیستند.

کمونیزم هم جاذبه‌هائی دارد، همینطور دمکراسی غیر روحانی و نازیسم. اما هیچیک، کد و سیستم کاملی برای یک زندگانی شرافتمندانه ندارند. تنها اسلام راه کمال است و لذا دلیل آن اینست که مردم خوب به آغوش اسلام پناه می‌برند.

اسلام آئین تئوری نیست، بلکه عمل است. اسلام آئینی نیست که مظاهرش جدا از هم باشد بلکه آئینی است که در آن اطاعت کامل از خواست خداوند مورد نظر است.