پایه های ایمان کامل (ترجمه مختصر شعب الایمان بیهقی)

فهرست کتاب

دهمین پایه از پایه‌های ایمان: واجب بودن دوست داشتن اللهﻷ

دهمین پایه از پایه‌های ایمان: واجب بودن دوست داشتن اللهﻷ

زیرا الله تعالی می فرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ[البقرة: ۱۶۵]. «از بین انسان‌ها افرادی هستند که برای الله شریکانی بر می گزینند [و] آن‌ها را به اندازۀ که الله را دوست دارند، دوست می‌دارند و[لی] کسانی‌که ایمان آورده اند در دوست داشتن الله شدیدترین می-باشند».

و دلیل دیگر حدیث انس بن مالکس در صحیحن است که پیامبر ج فرموده اند: «ثَلاَثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ بِهِنَّ حَلاَوَةَ الإِيمَانِ مَنْ كَانَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا وَأَنْ يُحِبَّ الْمَرْءَ لاَ يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ وَأَنْ يَكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِى الْكُفْرِ بَعْدَ أَنْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُقْذَفَ فِى النَّارِ» [۱۳]. «سه چیز است که اگر در یک فرد باشد توسط آنها شیرینی ایمان را حس می‌کند، [اول:] الله و فرستاده اش از هر چیز دیگر به غیر از آنها، نزد فرد محبوبتر باشند، [دوم: فرد مسلمان] کسی را دوست نداشته باشد مگر به خاطر الله، [سوم:] از اینکه به کفر برگردد - در حالی الله وی را از آن نجات داده است - برایش ناپسند باشد همان‌گونه که در آتش جهنم افتادن برای وی ناپسند است».

و درباره آن از بیهقی/از جنید آورده است: مردی به سقطی گفت: حال تو چگونه است تا من برایت شعر سرایم؛ گفت

[۱۴]:

مَنْ لَمْ يَبِتْ وَالْحُبُّ حَشْوُ فُؤَادِهِ
لَمْ يَدْرِ كَيْفَ تَفَتُّتُ الأَكْبَادِ

«کسی‌که شب کند و عشق از دل او سرازیر نشود، نخواهد دانست چگونه جگرها پاره پاره می شود».

و از او آمده است أبا دجانه گفت: چهار چیز است که اگر بر دوست داشتن غلبه کند می-توانی آن [دوست داشتن] را اظهار نمایی

تعصي الإله وأنت تظهر حبه
[۱۵]
هذا محال في القياس بديع
لو كان حبك صادقاً لأطعته
إن الـمحب لـمن يحب مطيع

«از خدا نافرمانی می‌کنی در حالی که دوست داشتن وی را آشکار می نمایی این مسئله در افعال شگفت انگیز محال است، اگر دوست داشتن تو صادقانه باشد، پس همانا از وی اطاعت می کنی همانا دوست دارنده از کسی‌که دوستش دارد اطاعت می-کند».

[۱۳] صحیح بخاری: ۱۶- ۲۱- ۶٩۴۱؛ صحیح مسلم: ۱٧۴- ۱٧۵؛ سنن ترمذی: ۲۶۲۴؛ سنن ابن ماجه: ۴۰۳۳؛ و شیخ آلبانی سند آن را صحیح دانسته است. [۱۴] شعب الإیمان: ۴۸٩. [۱۵] شعب الإیمان: ۴٩۲.