بخش نهم: تفسیر تاریخی منکران وجود خدا پیرامون مسئلة ایمان به خدا
آن دسته از منکرانی که توجه خاص به تفسیر و تحلیل تاریخی مسایل فکری و رفتارهای اجتماعی انسانها دارند، خود به چند دستۀ دیگر تقسیم میشوند که عبارتند از:
۱- گروهی که پدیدۀ ایمان به خدا و پیدایش دین را در میان تمام ملل انسانی، نتیجۀ اوضاع و احوال سخت و طاقتفرسایی نظیر انواع و اشکال مختلف ترسهای وارد از محیطی میدانند که بر انسانهای اولیه در زمانهای قدیم روی مینمود؛ اما چون وسیله یا نیرویی مادی پیرامون خود جهت رویارویی با این ترس و بیمها نمییافتند، ناچار به منظور حفظ و نجات خویشتن به نیروهای غیبی و یا مادی فوقالعاده بزرگی پناه برده و خدایانی ساختگی از آنان ایجاد نموده و به قصد قربت برایشان قربانی میکردند.
۲- گروهی که پدیدۀ دینداری و خداگرایانی در میان مردم را ناشی از مقدسمآبی و گرامیداشت فوقالعادۀ آنان از اجداد و نیاکان و بزرگانشان و یا از این قبیل چیزهای اسرارآمیز میدانند؛ رهبر و پیشرو این گروه، یک یهودی فرانسویتبار به نام «دورکیم» میباشد که اصل و اساس پیدایش دین و پرستش خدایان را وجود چیزی به نام «توتم» [۴۲]معرفی میکند.
۳- مارکسیستهایی که طرح مسئلۀ ایمان به خدا را ناشی از بروز موقعیتهای اقتصادی دانسته و چنین میپندارند که قضیه دینداری به طور کلی و مخصوصاً ایمان به خدا و قوانین دینی، جملگی حیلههایی هستند که استثمارگران و قدرتمداران حاکم در نظامهای بردهداری نظیر فئودالیسم و سرمایهداری، از خود تراشید و سر هم بافتهاند تا از این راه به منافع خویش دست یابند؛ بنابراین، پدیدۀ دین جز مشتی خرافات ساختگی چیزی بیش نیست!
اما پر واضح است که مدعیان گروههای مذکور، غیر از ادعای صرف دلیل قابل قبولی در دست ندارند.
اینگونه تصورات و فرضیات، به لحاظ اصول بحث علمی فاقد ارزش میباشند مگر اینکه هیچگونه دلیلی در زمینۀ اثبات خدا موجود نباشد که البته در این صورت نیز در حد تصور و فرضیهای تخیلی لحاظ میشوند که نیاز به دلایل کمکی و منطقی دیگری دارند.
البته در جایی که دلایل و برهانهای عقلی یا علمی ـ تجربی با همدیگر تعارض داشته باشند، به کارگیری چنین ادعاهای نابخردانه و دور از اصول علمی، امری طبیعی است که هرگز انسان فهمیده و عاقل بدان وقعی نمینهد و اعتباری نمیدهد.
هر از گاهی از سوی ارائهکنندگان چنین تفسیرهای نادرست، نمونههایی از موارد گوناگون جامعۀ بشری، به عنون دستاویزی جهت تعمیم در میان تمام جوامع و ترویج ادعاهای ناروایشان عرضه میگردد؛ این نمونههای فکری یا عملی ناصحیح، که احیاناً در میان برخی از اقوام بشری مشاهده شده و ناشی از اسباب و عوامل تاریخی حاکم بر آن محیطها میباشد، هیچگونه همخوانی و تناسبی با منطق عقلانی یا راهکارهای علمی ـ تجربی و بالاخره با حقایق صحیح و ثابت دینی ندارند، بلکه از جانب ارائهکنندگانشان، رنگ و بوی دینی به خود گرفته و از سوی تفسیرکنندگان منکر خدا، بر ذات دین و دینداری تعمیم مییابد.
چنین استدلالهای بیپایه و مغالطهکارانه، تنها از کسانی سر میزند که فاقد هر گونه اخلاق صحیح جستجوگری و علمی بوده و به دور از روح امانتداری در شناخت حقایق و اصول استوار آن عمل مینمایند، یا اینکه افرادی حیلهگر و گمراهکننده هستند که خرد سبکمغزان را بازیچه قرار داده و روشنفکران به اصطلاح نواندیش را با آن میفریبند؛ چرا که اگر چشم بصیرت باز کنند، ملاحظه خواهند کرد که مسئلۀ ایمان به خدا و پیامدهای ناشی از آن، از جمله قضایایی میباشند که دلایل و برهانهای صحیح عقلانی، بر اثباتشان اقامه شده و لذا هرگز با فرضیههای وهمی و احتمالات خیالی، نقض یا کمرنگ نمیشوند! فرضیههایی که مادیگرایان جدلی، پیرامون هستی و تاریخ بر هم میبافند. [۴۳]
[۴۲] توتم: Totem: روح محافظ شخص، درخت یا جانوری که برخی از اقوام قدیمی به ویژه سرخپوستان، حافظ و حامی روحانی خود دانسته و از تجاوز بدان یا خوردن گوشت آن خودداری میکردند (مترجم). [۴۳] خواننده گرامی جهت آگاهی کامل از موضوع مناقشات منطقی و نیز شرح مادیگرایی جدلی و ردّ آن، مراجعه نماید به کتاب «کواشف زیوف فی المذاهب الفکریة المعاصرة» فصل «المادّیة الجدلیة فی الکون و التّاریخ» صفحه ۵۳۹ تا ۵۵۴ اثر همین مؤلف. *. البته میتوانید در این زمینه به منابع قابل دسترس فارسی مراجعه کنید. یکی از این منافع، کتاب: «متُد دیالکتیک مارکسیستی» تألیف علی حجتی کرمانی میباشد (مترجم).