بخش اول: اتقان و استواری ساختار پدیدهها، امری شگفتانگیز است
یکی از مهمترین چیزهایی که ما را به شگفتی وامیدارد، استواری و استحکام کاملی است که در ساختار و ترکیب وجودی درون خود و هستی اطرافمان مشاهده میکنیم.
به هر چیزی در زمین یا آسمان بنگریم یا بیاندیشم، آن را در غایت استواری و انسجام محکمی مییابیم که آن را به سوی هدف وجودیش هدایت میکند؛ خواه آن شیء را اینگونه در نظر بگیریم که خود، جزئی از وحدت یکپارچۀ حاکم بر هستی است، یا آن را به عنوان جزء تشکیلدهندۀ مجموعهای در نظر آوردیم که خود، یکی از افراد نوع آن است، یا آن را به صورت مجموعهای به حساب آوریم که خود از جنس این مجموعههای بیشمار است، ... همه و همه در امتداد هستی واحدی قرار دارند که به گونهای همنواخت به همدیگر گره خورده و امکان ندارد از دایره و چهارچوب قانون حاکم بر آن خارج باشند.
- آیا مهندسی این هستی پیچیده، در طرح و نقشههای ستارگان، اختران و کهکشانها و حرکت هر کدام در مدار مخصوصشان، بر استواری شگفتانگیز آن دلالت نمیکند، به گونهای که حتی تغییر و تحولات وسیع نیز در درون آن، به ندرت منتهی به عیب و نقص، یا خرابی و فساد آن میگردد؟
برای پاسخ این سؤال به گفتهها و نتایج تحقیقات ستارهشناسان مراجعه نمایید تا شگفتی فوقالعادۀ آن را دریابید!
- آیا آفرینش موجودی به نام «انسان» و اندازهگیری دقیق عناصر وجودی سلولها، اعضا و اجزا، اعمال و حرکات مشخص هر کدام، همراه با صفات ظاهر و پنهان در ذات و نهاد وی، همگی نشان از اتقان و استحکام حیرتزا ندارند؟
به منظور دریافت جواب خود، دستاوردهای علمی کالبدشکافان، فیزیولوژیستها، زیستشناسان و روانشناسان را مطالعه و بررسی نماید تا بر اتقان آفرینش و ساختار جسمانی این موجود محیرالعقول واقف شوید!
- آیا این مجموعههای بزرگ جانوری در عالم حیوانی، اعم از پرندگان، آبزیان، چهارپایان، خزندگان و ... هر کدام در انواع و اشکال و اوضاع متفاوت، با رنگها، ویژگیها، غرایز و شیوههای زندگانی مختلف، از کوچک گرفته تا بزرگ، ... جملگی بر اتقان و زیبایی این هستی پهناور دلالت نمیکنند؟
در این خصوص نیز سراغ زیستشناسان را بگیرید تا عجایب و شگفتیهای جهان حیوانات و ساختار مستحکم هر مجموعه را برایتان روشن ساخته و شما را به حیرت اندازند، به گونهای که (خواسته یا ناخواسته) در برابر آفریدگار سازنده و معمار برجستهاش سر تعظیم و تکریم فرود آورید!.
- آیا این مجموعههای بیشمار در عالم گیاهان، از انواع گونههای درختی، گیاهی و کشتزارهای دیمی و آبی گرفته تا اشکال مختلف ریشه، ساقه، شاخه، شکوفه، گل، برگ، میوه، بذر، ... و از نرمتنان گرفته تا سختتنان، در اشکال گوناگون رنگ، طعم، بو، خاصیت، تأثیر و تأثرات و ... هر کدام به نوبۀ خود، نشاندهندۀ استحکام و نوآوری شگفتبرانگیز نمیباشند؟.
جهت پاسخ مناسب، به دستاوردهای علمی گیاهشناسان مراجعه نمایید تا از شگفتیهای گیاهی و نباتی، ساختار استوار و مستحکم و ادای دقیق وظایف محولهشان آگاه شده، و بدینگونه دلهایتان پر از نور ایمان به صانع بزرگ گل و گیاه و سایر مخلوقات گردد!.
- آیا آفرینش (عناصر و طبقات مختلف) زمین از قبیل خشکیها، دریاها، کوهها، غارها، درهها، دشتها، صخرهها، شنها، خاکها، معادن، منابع، چشمهها، رودخانهها و جویبارها، رنگها، راهها، گرمی، سردی، فصلها، و شبها، روزها، سیر و گردش بر گرد محورها، و سایر صفات و خصوصیاتش، دلیل بر اتقانی پایدار و نوآوری بینظیر نمیباشند؟.
لازم است جواب این سؤال را نیز در لابلای تحقیقات و کشفیات جغرافیدانان، شیمیدانان، زمینشناسان و سایر متخصصان در زمینههای یاد شده، جویا شوید تا اتقان ساخت و ساز این کرۀ خاکی، شما را به درجات کمال انسانیت رسانیده و به شما بفهماند که آفریننده و تقدیرگر زمین و هر آنچه در زمین است، ذاتی بسیار دانا، حکیم و تواناست!.
بدین ترتیب هر چه دانش و خبرگی و تجربۀ انسانها افزون گردد، آیات و نشانههای پروردگار در هستی، بیشتر بر ایشان خودنمایی میکند؛ چرا که ما هر نظم و ترتیب متقن و مستحکمی که در هر چیز مرکبی ملاحظه میکنیم، بیدرنگ به فکر وجود کسی میافتیم که این نظم و ترتیب را ایجاد و به آن سر و سامان بخشیده است.
در چیزهایی که از ده جزء یا بیشتر تشکیل شدهاند، احتمال اتقان ناشی از حکمت فردی حکیم، به مراتب بیشتر از احتمالاتی است که آن چیز را ناشی از تصادف میدانند؛ لذا عقل ما هر گاه شیء متقن و آراسته به آثار حکمت را ملاحظه کند، فوری متوجه موجودی زنده و توانا، حکیم و با اراده خواهد گشت که آن را اتقان بخشیده باشد؛ زیرا هم در منطق عاقلان و هم در نظر ریاضیدانان، وجود اتقان در اشیای کثیرالأجزء از راه تصادف، محال و ناشدنی است.
اکنون به مثالهای ملموسی در این راستا اشاره میکنیم:
۱- هر گاه وارد خانهای شده و اسباب و اثاثیۀ درون آن را خیلی مرتب و منظم بیابیم، بیدرنگ میگوییم: امکان ندارد چنین نظم و ترتیبی خود به خود و تصادفی ایجاد شده باشد، بلکه شخص خوش ذوق و سلیقه در پدید آوردنش نقش داشته است.
۲- هر گاه لباسی را مشاهده کنیم که به گونهای آراسته و زیبا و با دوختی محکم و بادوام ساخته شده باشد، زود حکم میکنیم که خیاطی ماهر و چیرهدست آن را دوخته است.
۳- هر گاه دستگاه اتوماتیک و خودکار، یا برقی و الکترونیک خوش ساخت و پیچیدهای را ملاحظه نماییم که وظایف محولهاش را به نحو احسن ادا میکند، فوری به یاد مهندس سازنده، ماهر و توانایش خواهیم افتاد (و او را تحسین خواهیم کرد).
پس آیا شایسته نیست که اینک با مشاهدۀ پدیدهها و آفریدههای بیشمار در عرصۀ این هستی پهناور که هر کدام در اوج اتقان و استواریاند، بر آفرینندهشان اذعان و اعتراف نماییم؟ آفریدگار حکیم، بزرگ و دانایی که پروردگار جهان و جهانیان است و تمام اجزاء و آفریدهها را در مسیر صحیح و مکان مناسبشان قرار داده، به گونهای که هر گاه یکی در جای دیگری و با خصوصیات دیگری میبود، دچار نقص و خلل گشته و از تحقق هدف وجودیش باز میماند؟
بنابراین، تمام افراد بشر از عامی و باسواد، دانا و جاهل، کوچک و بزرگ، کودن و نابغه، ... هر کدام به گونهای خاص و بنابر طبیعت انسانی به وجود پروردگار یکتا یعنی «الله» گواهی داده و بر آن اقرار مینمایند، مگر کسانی که از روی عناد و خود بزرگبینی، لجاجت نموده و بر این حق آشکار پردۀ کتمان بگذارند؛ روشن است که برای هر صاحب خردی، دلیلی قویتر از بداهت و صراحت وجود ندارد.
قرآن کریم در بسیاری از آیات بیناتش، ما را از راه دلیل اتقان، متوجه آفریدگار حکیم مینماید که در اینجا به چند نمونه اشاره میکنیم:
۱- در آیۀ ۸۸ سورۀ نمل میفرماید:
«کوهها را میبینی و آنها را ساکن و بیحرکت میپنداری، در حالی که کوهها مانند ابرها در سیر و حرکت هستند (چرا که کوهها بخشی از کرۀ زمین بوده و کرۀ زمین به دور خود به دور خورشید میگردد). این ساختار خدایی است که همه چیز را محکم و استوار (و مرتب و منظم) آفریده است. (خداوندی که حساب و نظام در برنامۀ آفرینش او است) مسلماً وی از کارهایی که شما انجام میدهید بس آگاه است (و کردار نیک و بدتان را بیجزا و سزا نمیگذارد)».
۲- خداوند عزوجل در آیات ۶ تا ۱۶ سورۀ نبأ میفرماید:
«آیا ما زمین را جایگاه آمادگی (برای زندگی شما انسانها) نساختهایم؟ و آیا کوهها را میخهایی (برای نگاهداری زمین در برابر فشار مواد مذاب درونی) ننمودیم؟ و شما را به صورت جفتهای (نر و ماده) نیافریدهایم؟ و خوابتان را مایۀ آرامش و آسایشتان نکردهایم؟ وشب را جامه و پوشش ننمودهایم؟ (تا در خلوت شب، دور از دیدگان مردمان آرامش و آسایش کنید، و به تجدید قوا بپردازید). و روز را وقت تلاش و کوشش زندگی نکردهایم؟ (تا پس از تجدید قوا در شب، در روز به کار و کسب بپردازید). و چراغ درخشان و فروزانی را نیافریدهایم؟ (تا در بزمگاه جهان، محیط را برایتان روشن و گرم دارد؟). و از ابرهای افشارنده، آب فراوان ریزنده فرونفرستادهایم؟ تا با آن برویانیم دانهها و گیاهها را. باغهای درهم و انبوه را».
۳- خداوند عزوجل باز در آیات ۱۷ تا ۳۲ سورۀ عبس میفرماید:
«کشته باد انسان! چه خدانشناس و ناسپاس است! خدا او را از چه چیز میآفریند؟! او را از نطفۀ ناچیزی میآفریند و قوت و قدرت (و جمال و کمال) بدو میبخشد. سپس راه (شناخت خوبی و بدی) را برای او آسان میکند (تا راه هدایت را در پیش گیرد، و راه ضلالت را ترک گوید). بعد او را میمیراند و وارد گورش میگرداند. سپس هر وقت خواست او را زنده میگرداند. هرگز! هرگز! انسان (با وجود طول حیات) دستوری را که خدا بدو داده است (وظایفی را که برای وی تعیین کرده است، آنچنان که شایستۀ مقام با عظمت الهی است) هنوز که هنوز است انجام نداده است! انسان باید به غذای خویش بنگرد و دربارۀ آن بیندیشد (که چگونه ما آن را برای او فراهم کردهایم، و در ساختمان مواد غذایی و اجزای حیاتبخش آن، چه دقت و مهارت و ظرافتی بکار بردهایم). ما آب را از آسمان به گونهای شگفت میبارانیم. سپس زمین را میشکافیم و از هم باز میکنیم. در آن دانهها را (که مایۀ اصلی خوراک انسان است)، و رزها و گیاهان خوردنی را، و درختان زیتون و خرما را، و باغهای پر درخت و انبوه را، و میوه و چراگاه را، برای استفاده و بهرهمندی شما و چهارپایان شما میرویانیم».
۴- خداوند عزوجل در آیات ۶۱ و ۶۲ سورۀ فرقان میفرماید:
«پاینده و بزرگوار خدای رحمانی است که در آسمان برجهایی را به وجود آورده است و در آن، چراغ (فروزان خورشید) و ماه تابان را ایجاد نموده است. خدای رحمان کسی است که شب و روز را (به طور متناوب) جایگزین یکدیگر میسازد، برای (عبرت) انسانی که بخواهد به یاد خدا باشد (و فطرت خداشناسی را در خود بیدار نگاه دارد) یا بخواهد (نعمتهای بیشمار آفریدگارش را) سپاسگزاری کند (و با زنده نگاه داشتن روح شکرگزاری، بر الطاف و انعام خدا در حق خود بیفزاید)».
با دقت در مضمون آیاتی که از نظر گذشت، ملاحظه میکنیم که خداوند عزوجل با بیان پدیدهها و آفریدههای مرتب و منظمی که در نهایت اتقان و استواری هستند، از انسانها میخواهد تا به اندیشه در آنها پرداخته و هر کس بنا به استعداد و تخصصهای علمیش نتیجۀ منطقی و معقولی از آنها بگیرد؛ و نیز درمییابیم که زمینههای وسیع و مناسبی وجود دارد تا دانشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران علمی، در هر رشته و هر عصر و زمانی، نسل اندر نسل به کشف و استخراج آیات تکوینی خداوند پرداخته و از این راه، هم خود و هم دیگران را به اثبات و پذیرش وجود حقیقی پروردگار، صفات کمالش، یکتایی در ربوبیت و الوهیتش و ... راهنمایی کنند؛ سپس در برابر نعمتهای بیشمارش به تکریم و شکرگزاری مخلصانه نشسته و عبادت و بندگی حقیقی و تسلیمشدنش را خاضعانه گردن نهند.