بخش اول: زندگی و مرگ، دو پدیدة غیر اختیاری
دو پدیدۀ زندگی و مرگ در پهنۀ هستی موجود که ما نیز جزئی از آن میباشیم، بسیار عجیب و شگفتآورند؛ زندگی را ملاحظه میکنیم که به موجود زندهای منتقل میگردد بدون آنکه آن موجود، هیچگونه اختیاری در ایجادش داشته و یا حتی آن را طلب کرده باشد. سپس میبینیم که مرگ به سراغ همان موجود میآید بدون آنکه هیچگونه اختیاری در آوردنش و یا قدرتی در دور کردنش داشته باشد!
هیچ موجود زندهای در گسترۀ این هستی عینی و مشهود نمیتواند به خودی خود صاحب حیات شده یا در هنگام اجلش، مرگ را از خویشتن دور نماید؛ و نیز هیچ موجود زندهای قادر به تعیین نوع حیات خویش یا زمان و مکان ظهور آن نبوده و حتی اختیار انتخاب اصل آفرینش خود را نیز ندارد؛ همچنین هیچ موجود زندهای قدرت دخل و تصرف در ساختار زندۀ بدنش را ندارد؛ برای مثال نمیتواند کبدش را به محل مغز و یا برعکس جا به جا ساخته و یا جای راست و چپ بدنش را با هم عوض نماید؛ و نیز نمیتواند خود را در صورت کوتوله یا ریزاندام بودنش، قدبلند و درشت اندام ساخته و یا برعکس؛ اگر زشت و بدچهره باشد، قادر نیست خود را زیبا و نیکچهره گرداند؛ اگر کودن و کم خرد باشد، در حدی نیست که به رقابت و مقابله و مسابقه با تیزهوشان و نیکخردان بپردازد؛ ... .
استعداد و تواناییهای هر موجود زنده، در مجموعهای از اعمال و رفتارهای منحصر به فردی خلاصه میشود که در همان حد، قادر به کسب خیر یا شر امور است، نه از آن فراتر میرود و نه توانایی تغییر ساختار ذاتی خویش یا اندازۀ استعدادهایش را دارد؛ لذا دایرۀ مسئولیتهای هر موجود زنده نیز از حد مذکور فراتر نخواهد رفت.
اما سؤال این است که چگونه حیات و زندگانی، به موجودات زنده سرایت نموده و چه چیزی در عرصۀ زندگانی، صاحب اختیار زندگی جانداران است؟
اگر چنانچه گفتیم، هیچ کدام از این موجودات زنده، نه در ایجاد و نه در کیفیت ساختار وجودی و نوع حیاتشان و نه در خاموشی حیات و فرارسیدن مرگشان، هیچگونه دخل و تصرف و اختیاری ندارند؛ پس چه کسی صاحب چنین حقی است؟
آیا پدران و مادران قادرند کیفیت و اندازۀ صفات و خصوصیات فرزندانشان را به دلخواه خود تعیین و انتخاب نمایند؛ مسلماً پاسخ این سؤال حتی از جانب پدران و مادران، منفی خواهد بود.
آیا زمین به اتفاق انواع خاکها، صخرهها، معادن، آبها، هوا و سایر اجزای تشکیلدهندهاش، قادر است یکی از این موجودات زنده را بیافریند؟
جوابی که ساختار طبیعی زمین و اجزای تشکیلدهندهاش با زبان حال به این پرسش میدهند این است که: من در تسخیر و تصرف موجودات زنده هستم و اختیاری بر آنان ندارم تا سودی بدانها رسانده و یا ضرری از آنها دور سازم!
آیا خورشید یا هیچ کدام از ستارگان و سیارات داخل منظومهاش، قادر به چنین دخل و تصرفاتی در مورد موجودات زنده هستند؟
پاسخی که زبان حال ستارگان و سیارات، از طریق معارف و شناختهای ستارهشناسی و دستاوردهای علمی منجمان و ستارهشناسان به این سؤال میدهد، این است که: ما در فضای بیکران آسمان، رام و مسخر قوانین خاصی هستیم که نه بر خود و نه بر غیر خود هیچگونه اختیار و مالکیتی نداریم!
در این هنگام راه هدایت به سوی حقیقت، فراروی دیدگان عقل چنین اشخاص پرسشگر گشوده شده و محکم و قاطعانه اعتراف میکنند که: مالک حقیقی زندگی و مرگ موجودات زنده و تمام غیر زندۀ هستی مشهود و محسوس، موجودی بسیار بزرگ است که چشمان ما قادر به دیدنش نبوده و هم او نیز آفریننده و مالک حقیقی جهان اطراف ما میباشد؛ موجودی است ازلی و ابدی که در دایرۀ زمان، مکان و تجسم نمیگنجد و هیچ مثل و مانندی ندارد؛ حواس بشر از درک ذاتش ناتوانند، اما عقلها قادرند وجودش را تصور و بسیاری از نامها و صفات جلال و جمالش را درک و اثبات نمایند؛ این موجود، آفریدگاری توانا، حکیم و دانا، شنوا و بینا است که هیچ معبودی جز او نبوده و نام مبارکش، «الله» تعالی است. خداوندی است که نیرو و صفاتش مافوق بندگانش بوده، اختیار و ملکوت تمام هستی در دایرۀ قدرتش میباشد؛ هستی را به مقتضای حکمت عالیهاش ایجاد نموده و مرگ و زندگی را وسیلۀ آزمودن برخی از موجودات زندۀ صاحب اراده و اختیار (یعنی انسان و جن) قرار داده تا روشن گردد کدام یک نیک کارتر خواهد بود؛ متناسب با این مسئولیت بدانها قدرت شناخت خوب و بد و برگزیدن نوع عمل خیر یا شر را بر حسب تواناییشان اعطا نموده و شرایط این تکلیف و مسئولیت را نیز مشخص کرده است؛ در همین راستا هواهای نفسانی و آرزوهای شهوانی را همراه با انگیزه و محرکهای خیر و شر، اندرونشان نهاده و ضمن شناساندن طریقۀ انجام دادن اعمال خیر و شر بدانان، به راه راست هدایتشان کرده و از شرارت و گمراهی برحذرشان داشته است. به آنها وعده داده که اگر بر راه راست، هدایت یافته و بر آن استقامت ورزند، آنها را وارد بهشت نموده ولی اگر از آن منحرف گشته، بر گمراهی و ضلالت اصرار وزیده و آن را ترجیح دهند و به جای بصیرت، کوری و به جای نور، تاریکیها را برگزینند، داخل عذاب دردناک دوزخشان خواهد نمود.
خداوند عزوجل در آیات ۱ و ۲ سورۀ مبارکۀ ملک میفرماید:
«بزرگوار و دارای برکات بسیار است، آن کسی که فرمانروایی (جهان هستی) از آن او است و او بر هر چیزی کاملاً قادر و توانا است. همان کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود، او چیره و توانا، و آمرزگار و بخشاینده است».