فصل چهاردهم: دلیل «ظهور پیامبران و معجزاتشان»
در طول تاریخ بشریت، همواره و به دنبال یکدیگر پیامبرانی دعوتگر، هدایتگر و اصلاحگر، در کاملترین الگوی انسانی و فضایل اخلاقی و ممتاز از همگان در میان برانگیخته شدهاند؛ مردم را خیلی دوست میداشتهاند، برایشان غمخواری نموده و بر نجات و سعادتشان حرص ورزیدهاند.
همگی پیامبران†، با وجود فاصلههای زمانی، اختلاف مکانی و زبانی، تفاوتهای نسبی و قومی، در امر دعوت و فراخوانی مردم به سوی ایمان به خدا، همسو و همصدا بودهاند؛ خداوندی که آفریدگار جهان و جهانیان است و هم اوست روزیبخش؛ آفرینندهای که زنده میگرداند و میمیراند؛ حاکم دادگری که انسانها را درست مطابق کردارشان محاسبه و بر همین اساس، پاداش خوبیها یا سزای بدیهایشان را میدهد.
نقطۀ مشترک دیگر در دعوت همگانی پیامبران از یک طرف، برحذر داشتن مردم از عاقبت بد و ناگوار کفرورزی یا شرکورزی به خداوند میباشد؛ از طرف دیگر، آنان را به کسب فضایل اخلاقی، اعمال حسنه و نیکوکاری فراخوانده و از اخلاق پست و اعمال بد و بدکرداری نهی مینمودند؛ همچنین برایشان روشن میساختند که خداوند، به دادگری، احسان و نیکوکاری، بخشش در حق خویشاوندان نزدیک، نیکی نمودن در حق پدر و مادر، پرستش خداوند یکتا و بیشرک امر میفرماید؛ و از انجام فحشا و منکرات، تجاوز به حقوق دیگران برای خدا شریک نهادن، آزار و نافرمانی پدر و مادر، قطع صلۀ رحم با خویشان و هر گونه ضرر و زیان یا شرارت و طغیان نهی میفرماید.
پیامبران†علاوه بر این، برای مردم بیان نمودهاند که زندگی این دنیا، پست و ناچیز است ولی زندگی در جهان آخرت، پایدار، جاودانه و سرشار از سعادت و نیکبختی ابدی است البته برای کسانی که در زندگی دنیوی به خداوند ایمان داشته و کردار نیکو و شایسته انجام دادهاند؛ اما برای کسانی که به خدا کفر و عصیان ورزیدهاند، پر از انواع عذاب و بدبختی ابدی است.
کسانی که به وجود خدا ایمان دارند، اما به خاطر ضعف و سستی اراده در برابر شهوتهای خود، نه از روی گردنکشی و طغیان، خدا را نافرمانی کردهاند، اگر به گناهشان اعتراف و از عذاب پروردگارشان بیمناک و به عفو و بخشش وی امیدوار باشند، وضعیت کار و فرجامشان بر خداوند است؛ هر کس را بخواهد مطابق کردار بدش، دادگرانه عذاب میدهد و سپس او را به سبب ایمانی که قبلاً داشته، داخل منزل پر از نعمت بهشت مینماید؛ یا با فضل و کرم خود از سیئات و بدیهایش درگذشته و او را عفو مینماید.
نقطۀ مشترک و خیلی مهم دیگر در رسالت عموم پیامبران†این است که همۀ آنها بیان فرمودهاند که خداوند عزوجل بر آنان وحی نازل کرده و به عنوان پیامبر به سوی مردم روانهشان فرموده تا اصول ایمان، راه و رسم شریعت و قانونگذاری را از جانب خدا بدانها ابلاغ نمایند؛ لذا هر کس آنان را تصدیق و از دستوراتشان پیروی کند، نجات خواهد یافت، اما هر که تکذیبشان کرده یا آنها را دروغگو بپندارد و از پیرویشان سرباز زند، دچار هلاکت گشته و در معرض عقوبت و عذاب خداوندی قرار خواهد گرفت.
خداوند سبحان به هر کدام از پیامبران†، آیات و نشانههایی عطا فرموده است؛ آیاتی که هر شخص عاقل و باانصافی به محض مشاهده، بر صدق و راستی آورندهشان گواهی داده، پیامشان را پذیرفته و از تکذیب و دروغگو پنداشتن آنها پرهیز کرده و میکند.
آیات و نشانههای هر پیامبری در نوع خود، از جملۀ معجزات و کارهای خارقالعادهای بودند که مردم در هر عصری در تحدی و مقابله با آنها، ناتوان و شکست خوردهاند.
پیامبران†در ضمن انجام رسالتها و تبلیغات خداوندی، مردم قومشان را نیز از پیامدهای تکذیب و نافرمانی، نظیر هلاکت و ویرانگری بیم میدادند؛ سپس گروهی از افراد قومشان ایمان آورده و گروهی دیگر کفر میورزیدند. لذا بعد از اتمام حجت و بستن راه هر گونه عذری، هشدار و وعیدهای که پیامبران†از جانب خداوند بیان کرده بودند، به وقوع پیوسته و عذاب و عقاب زودرس خداوندی بر کافران و تکذیبکنندگان خدا و دین خدا، نازل میگشت.
تاریخ بشری، داستان و سرگذشت هلاکت اقوام بیشماری از ملتهای پیشین را در خود ثبت و نگهداری نموده است؛ اقوامی که پیامبرانشان را تکذیب و در زمین طغیان و تجاوز کرده بودند، بقایای شهر و روستاهای ویران شدهشان را به صورت آثار باستانی بر روی زمین برجای مانده، تا سبب عبرت و پند نسلهای آینده گشته و بسان آیاتی گویا و روشن، بر عواقب و پیامدهایی گواهی دهند که به خاطر تکذیب فرستادگان خدا و سرپیچی از پیام آنها و طغیان و تجاوزگری در زمین، دامنگیر اقوام گذشته گردیده است.
هلاکت و نابودی تکذیبکنندگان حق و تجاوزرگران روی زمین، به روشی صورت گرفته که مافوق توانایی انسانها و فراتر از قدرت بشری پیامبران†قلمداد شدهاند؛ لذا رسالت پیامبران†را بدین سبب که از غیب و نهان خبر میدهند، تصدیق نمودهاند. به دنبال آن، خود به اثبات میگردد که در ورای جهان عینی و هستی مشهود، نیرویی غیبی وجود دارد که با سلطه و هیمنۀ خویش بر آن حکومت میکند.
پیامبران†، حتی راز این نیروی غیبی را برای مردم بیان نموده و بدانها آموختهاند که این نیرو، همان قدرت آفریدگار و پروردگار هستی ـ الله ـ تعالی میباشد که جهان را ایجاد و امورش را تدبیر و رهبری مینماید؛ خداوندی که دارای تمام صفات کمال میباشد و از هر عیب و نقصی کاملاً پاک و مبراست.
دکتر «رابرت موریس پیچ»، فیزیکدان و اولین کاشف و سازندۀ «رادار» در سال ۱۹۳۴ میلادی، در مقالاتی که با عنوان «تجربهای فراگیر» نگاشته، از پدیدۀ تاریخی ظهور پیامبران†و معجزاتشان بر وجود خدا استدلال نموده که خلاصۀ آن به قرار زیر است: [۷۷]
«انسانهای با استعدادی را در طول تاریخ بشر مییابیم از غیب سخن میگویند و خود را پیامبران خدا معرفی میکنند؛ مضمون پیامشان دو گونه است:
«قسم اول میگویند: این جهان، آفریدگاری یکتا دارد که واجب است به آن ایمان داشت. در قسم دوم از برخی امور غیبی و پنهان خبر میدهند که در آینده به وقوع خواهد پیوست.
ابتدا از قسم دوم آغاز کرده و میگوییم که بعد از گذشت صدها سال و به گواهی و شهادت روزگارهایی در تاریخ دیرینۀ بشر، راستی و صداقت تمامی این رسالتها و پیامدهای غیبی اثبات و تأیید گردیده است؛ چرا که این مجموعه از غیبیات علیرغم پیشرفت علوم گوناگون، در دایرۀ تحلیل و تفسیر علمی نگنجیده و نخواهد گنجید و لذا همین واقعیت، بر صحت رسالت و راستی پیامشان دلالت میکند.
بنابراین در مورد قسم اول نیز میگوییم: بر ما واجب است که به اخبار و پیامشان در مورد وجود خداوند و صفات کمالش باور کرده و تصدیقشان نماییم؛ چرا که نه تنها هیچگونه مانعی عقلی در پذیرش چنین باوری وجود ندارد، بلکه در اندرون خود نیز حقانیت آن را احساس میکنیم ...».
[۷۷] به نقل از کتاب «الله یتجلی فی عصر العلم»، ص ۱۹.