مشعل های فروزان در شناخت یزدان

فهرست کتاب

بخش سوم: صفت اتقان در پدیده‌های کوچک و بزرگ طبیعت، سبب هدایت بسیاری از دانشمندان به سوی خداوند

بخش سوم: صفت اتقان در پدیده‌های کوچک و بزرگ طبیعت، سبب هدایت بسیاری از دانشمندان به سوی خداوند

پدیدۀ «اتقان» و استواری نظام هستی که در تمام ذرات و اجزای کوچک و بزرگ جهان به چشم می‌خورد، بسیاری از پژوهشگران و هستی‌شناسان را به طرف دایرۀ ایمان به پروردگار و خالق هستی سوق می‌دهد؛ خداوند که هر چیزی را در غایت استواری آفریده و ذره ذره هستی، بر وجود ذات و صفات کمالش گواهند؛ تعداد زیادی از این دانشمندان با تمام وجود اعلام نموده‌اند که: هیچ معبود حقیقی جز «الله» تعالی وجود ندارد.

از جملۀ این اعترافات، مقاله‌ای است که دکتر «جُرج اِرل دیویس» فیزیکدان و رئیس بخش تحقیقات اتمی نیروی دریای آمریکا، با عنوان «کشفیات علمی، وجود خدا را ثابت می‌کند»، نگاشته که خلاصۀ آن به قرار زیر است:

«هر چه قافلۀ دانش جلو رفته و خرافات کهنه و قدیمی رنگ ببازد، توانایی انسان در بهره‌وری از مزایای دین و دستاوردهای دینی نیز افزایش می‌یابد ... .

البته این بدان معنا نیست که ما وجود بی‌دینان را در میان محققان و جویندگان علمی انکار کنیم، بلکه می‌خواهیم این نکته را خاطرنشان سازیم که باور شایع در بین مردم، مبنی بر اینکه بخش عمدۀ بی‌دینی در میان قشر (روشنفکر و) دانشمند جامعه است، بی‌پایه و اساس بوده و برعکس، ملاحظه خواهیم کرد که ایمان به خدا در میان محققان و دانشمندان، شیوع بیشتری دارد ... به لطف اشتغالم در بررسی طبیعت و تحقیقات فیزیکی، فرصتی به من دست داد تا بتوانم ترکیب پیچیده و غیر قابل تصوری را در برخی از پدیده‌ها بررسی و تحقیق نمایم که زیبایی و آراستگی نوسانات درونی کوچک‌ترین ذراتشان، دست کمتری از جنب و جوش و تحرکات حیرت‌انگیز بزرگ‌ترین ستارگان شناور در مدار مخصوصشان ندارند؛ در این جهان پهناور، هر پرتوی از نور و هر کنش و واکنش فیزیکی یا شیمیایی یا هر خاصیتی از خواص یکایک موجودات زنده، برحسب قوانین ثابت و تغییرناپذیری صورت می‌گیرد.

این صورت‌های واقعی از طبیعت، دستاوردهای علوم بشری‌اند که هر اندازه انسان در آن‌ها دقت و تأمل نماید، بیشتر به زیبایی و ظرافت آن پی می‌برد ... .

اگر بخواهیم وجود خدا را تنها از راه (حواس ظاهری) و شیوه‌های مادی اثبات نماییم، به خطا رفته‌ایم؛ چرا که تا به حال، کسی ادعا نکرده که خدا ماده است. اما به کمک عقل و استنباط از آموخته‌ها و دیده‌ها (و شنیده‌ها) می‌توانیم به هدف خویش دست یابیم.

پس اولین نکتۀ منطقی که لازم است در این راستا قبول داشته باشیم، این است که هیچ ماده‌ای قادر نیست خود را بیافریند. اما اگر بپذیریم که طبیعت هستی قادر است خود را ایجاد کند، در حقیقت آن را آراسته به صفات خداوندی نموده‌ایم؛ این بدان معناست که بر وجود خالق پروردگاری اعتراف نموده‌ایم و در عین حال آن را مرکب از روح و ماده می‌دانیم!

ولی من به ترجیح خدایی غیرمادی برای این هستی را باور دارم که آیات و نشانه‌هایش بر گسترۀ آن، خودنمایی و آثار قدرتش در آن تجلی یافته‌اند؛ خدایی که نظیر و همتایی برایش نیست.

علاوه بر آن، هر چه تکامل و پیشرفت مخلوقات فزونی یابد، نیاز به خالقی مدبر در ورای آن، بیشتر نمایان می‌گردد و توسعۀ تکاملی که علوم پرده از آن برداشته‌اند، به خودی خود گواه بر وجود «الله» می‌باشند.

میلیون‌ها ستاره و سیاره، جهان‌ها و مجموعه‌های مختلف زنده و غیرزنده، در شکل و صورت‌های متفاوت و با طول عمرهای مشخص و تحت قوانین ثابت و خدشه‌ناپذیر، ... همگی نشأت گرفته از اجزایی ساده، بسیط، فاقد صورت و بسیار ریز می‌باشند که عقل بشر از اطلاع و دسترسی به چگونگی ایجادشان ناتوان است.

هر کدام از ذرات و اجزای هستی، چه آن‌ها که محسوسند و چه آن‌ها که خواص و حتی تصور عقلی انسان از درکشان ناتوان است، قوانین و سنت‌ها و استعدادهای خاص خویش را در خود حمل می‌کنند.

گرچه این دلایل (در اثبات وجود خدا) کافی است ولی دلیل دیگری نیز در اینجا وجود دارد که قوت و شدتش به مراتب بیشتر است؛ و آن عبارتست از اینکه: نه تنها ستارگان و سیارات بی‌شماری از این ذرات و جزئیات بسیط نشأت گرفته‌اند، بلکه مجموعه‌های تکامل یافتۀ موجودات زنده، خصوصاً موجود متفکر، مبتکر و خلاق (به نام انسان) نیز که در پی کشف حقیقت و اسرار وجود و زندگی است، ثمرۀ چنین ذراتی می‌باشند.

(بالاخره اینکه)، تمام ذرات این هستی مشهود، به گونه‌ای آشکار بر وجود خداوند (الله تعالی) شهادت می‌دهد که حتی نیازی وجود ندارد تا بر اثبات این حقیقت استدلال نماییم که اشیای مادی از ایجاد و آفرینش خویش عاجزند ...». [۵۶]

[۵۶] به نقل از کتاب «الله یتجلی فی عصر العلم»، ص ۴۷.