آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

مقدمه ‌

مقدمه ‌

إنَّ الحَمدَ لله نَحمده وَنَستعينه وَنستغفره وَنَعوذُ بالله مِنْ شُرور أنفسنا وَمِن سَيِّآتِ أعمالنا، مَنْ يَهدهِ اللهُ فَلا مُضِلَّ لَه وَمَنْ يُضلل فَلا هادي لَه وَأشهَدُ أن لاإِله إلا الله وَأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدً عَبده وَرَسولُه أما بعد. .

سخنان‌ انسان‌ در دنیا دو گونه‌اند. یا موجب‌ خوشنودی‌ خداوند و سبب‌ ورود به‌ بهشت‌ می‌شوند و یا باعث‌ خشم‌ خدا شده و زمینه‌ی ورود به‌ دوزخ‌ را فراهم‌ می‌سازند.

دوزخیان‌ در آنجا نیز درحالیکه‌ اشک‌ خون جاری می‌سازند و دچار انواع‌ عذاب‌ها و شکنجه‌ها هستند، دست‌ از سخنان‌ خصمانه‌ و لعن‌ و نفرین‌ یکدیگر برنمی‌دارند. در حالیکه‌ بهشتیان‌ با همدیگر از روزهای‌ زندگی‌ دنیا و نعمت‌هایی‌ که‌ خداوند به‌ آن‌ها ارزانی داشته‌ بود و از دعاهای عاجزانه‌ای‌ که‌ در نیمه‌های‌ شب‌ انجام‌ داده‌ بودند، سخن‌ می‌گویند و در بخشی‌ از سخنانشان‌ دوزخیان‌ را سرزنش‌ می‌کنند و با لحنی‌ حق‌ به‌ جانب‌ از مجرمین‌ در بند آتش‌، می‌پرسند: ﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ ٤٢[المدثر: ۴۲]. «چه‌ چیزی‌ شما را به‌ دوزخ‌ انداخت‌؟».

دیروز مسلمانان‌، در دنیا مورد اذیت‌ و آزار قرار داشتند اما، امروز نوبت آن‌هاست‌، که‌ به‌ کفار و مشرکین‌،‌ ریشخند بزنند

﴿فَٱلۡيَوۡمَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنَ ٱلۡكُفَّارِ يَضۡحَكُونَ ٣٤[المطففین: ۳۴].

«پس‌ امروز مومنان‌ بر کافران‌ می‌خندند».

﴿عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣[المطففین: ۲۳].

«بر تخت‌های‌ مجلل‌ (تکیه‌ می‌زنند و به‌ زیبائی‌های‌ آنجا) می‌نگرند».

﴿هَلۡ ثُوِّبَ ٱلۡكُفَّارُ مَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ٣٦[المطففین: ۳۶].

«آیا دیگر به‌ کافران‌ سزای‌ اعمالشان‌ داده نشد؟».

براستی‌ چه‌ چیزی‌ جز هواهای‌ نفسانی‌ باعث‌ شد که‌ آن‌ها مستوجب‌ عذاب‌ دوزخ‌ گردند. در واقع‌ هواها مانند پرده‌ای‌ زیبا و منقش باعث شده بود که چشم‌ آنان‌ از دیدن‌ صحنه‌های‌ دوزخ‌، کورگشته‌ و ارادۀ‌شان در برابر نفس‌ سرکش‌، سست‌ گردد. سرانجام‌، زمانی‌ چشم‌ بازکردند که خود را درمیان‌ شعله‌های‌ آتش‌ یافتند.

ابوهریره‌سروایت‌ می‌کند که آن‌حضرت جفرمودند: پس از اینکه خداوند‌، بهشت و دوزخ را ‌آفرید‌، به جبرئیل دستور داد که از آن‌ها دیدن نماید. ایشان پس از بازدید بهشت‌، برگشت و گفت:‌ ‌»آنقدر زیباست که» هرکس از ‌آن‌، اطلاع یابد‌، بدان روی خواهد ‌آورد. ‌آنگاه خداوند‌، بهشت را با پاره‌ای از مشکلات و مصائب‌، حصار نمود و پوشاند و مجدداً به جبرئیل‌، فرمود که برود و‌ آن را ببیند. این بار جبرئیل ‌برگشت و گفت‌: می‌ترسم که احدی وارد آن نشود.

همچنین، پس از اینکه دوزخ را دید، ‌آمد و گفت: هرکس که از ‌آن اطلاع یابد‌، وارد آن نخواهد شد. ‌آنگاه خداوند، دوزخ را در حصار و پرده‌ای از لذت‌ها و هواها قرار داد و مجدداً از جبرئیل خواست که ‌آن را ببیند. این بار‌، برگشت و گفت: می‌ترسم همه‌ی بندگانت به‌سوی ‌آن رهسپار گردند [۱].

پس‌ روشن‌ شد که‌ این‌ پرده‌ی ‌زیبا و شهوانی‌ که‌ بر روی‌ دوزخ‌ کشیده‌ شده‌ است‌، سر راه‌ فرزندان‌ آدم‌ قرار دارد و آن‌ها را از رفتن‌ بسوی‌ بهشت‌ باز می‌دارد و باعث‌ می‌شود که‌ این‌ افراد، آنقدر در دریای‌ شهوت‌ و معصیت‌ فرو روند که‌ حتی‌ فرصت‌ فکر کردن‌ به‌ اینکه‌ پس‌ از این‌ لذت‌ها و خوش‌ گذرانی‌ها، ملاقات‌ و حساب‌ و کتاب‌ و دوزخی‌ در کار است‌، نیابند.

ناگفته‌ پیداست‌ که‌ دامنه‌ هواهای‌ نفسانی‌، در گذشته‌ خصوصاً زمان صدر اسلام‌ و عهد پیامبر جبسیار محدود و اندک‌ بود. ولی‌ اکنون‌ به‌ علت‌ سرگرمی‌های‌ فراوان‌ محیط‌، پیروی‌ از هواهای‌ نفسانی‌ گسترش‌ یافته‌ تا حدی‌ که‌ آن را نشانه‌ی تمدن‌ و پیشرفت‌ نیز می‌دانند. و اگر کسی‌ از تسلیم‌ شدن‌ در برابر هواهای‌ نفسانی‌، سر باز زند، او را متحجر، بنیادگرا، و متعصب‌ و .. می‌دانند. مضافاً اتهامات‌ دیگری‌ نیز که‌ حاکی‌ از عقب‌ ماندگی‌ وی‌ از کاروان‌ تمدن‌ است‌ به‌ او وارد می‌کنند.

کتابچه‌ حاضر کوششی‌ است‌ همگام‌ با داعیانی‌ که‌ همواره‌ مردم را به یاد معاد و جهان‌ آخرت‌ می‌اندازند.

در اینجا نخست نمونه‌‌هایی‌ از گفتگوی‌ دوستانه‌ بهشتیان‌ با یکدیگر ذکر شده و در بخش‌ دیگر، صحنه‌‌هایی‌ از دوزخیان‌ که‌ خصمانه‌ و توأم‌ با جدال‌های‌ فراوان‌ و همراه‌ آه‌ و فغان‌ می‌باشد به‌ تصویر کشیده‌ شده‌ است‌.

باشد که‌ چهره حقیقی‌ دوزخ‌ از ورای این‌ پرده‌ زیبا و قشنگ‌ که‌ دیدگان‌ بسیاری‌ از فرزندان آدم را خیره‌ و قلب‌هایشان‌ را تسخیر نموده‌ و بسرعت‌ بسوی‌ خود رهسپار ساخته است، آشکار گردد.

امید است‌ خداوند، این‌ عمل‌ کوچک‌ را پذیرفته‌، آن را مقدمه‌ای‌ برای‌ هدایت‌ هواپرستان‌ قرار دهد. تا به‌ نتیجه‌ خطرناک‌ هواپرستی‌ خود پی‌ ببرند‌ و به‌ عبادت‌ خدای‌ یکتاروی‌ آورند. و داعیان‌ الی‌ الله‌ را نیز در تحمل‌ هرچه‌ بیشتر سختی‌ها و رنج‌ها، در راه‌ خدا و دستیابی‌ به‌ فردوس‌ برین‌ که‌ جایگاه‌ ابدی‌ پرهیزگاران‌ است‌، یاری‌ و مساعدت‌ نماید.

[۱] ترمذی و با تحسین ارناووط.