گفتگوی بهشتیان هنگام مشاهده بهشت از نزدیک
مسلم، در کتاب صحیح خود، حدیثی به نقل از ابوهریرهسروایت میکند که آنحضرت جفرمود: پس از اینکه در صحرای محشر، بهشت را نزدیک میآورند و در معرض دید قرار میدهند، مومنان، شتابان بسوی آدم÷میروند و از او که پدرشان است تقاضا میکنند که از خدا بخواهد هرچه زودتر درهای بهشت را به رویشان بگشاید. آدم÷، اظهار میدارد که چون بخاطر اشتباه من در بهشت، شما را از آنجا بیرون راندند، من خود را شایسته چنین درخواستی نمیبینم. بهتر است نزد ابراهیم÷که خلیل خداست، بروید. ابراهیم÷نیز میگوید: چنین کاری از من ساخته نیست. نزد موسی÷که مستقیماً با خدا سخن گفته است، بروید.
موسی÷نیز عذر میآورد و آنها را نزد عیسی÷میفرستد. عیسی÷میفرماید: این مقام شایسته من نیست. بهتر است که همه نزد سرور و خاتم پیامبران، محمد مصطفی جبروید. سرانجام، همه نزد آنحضرت جشرفیاب میشوند و ایشان دست به دعا بر میدارند و چون افتخار شفاعت، نصیب ایشان شده است، در حق امت، درخواست عفو و بخشش مینماید.
همچنین آنحضرت جفرمود: امانتداری و صله رحم نیز بصورت دو موجود، در دو طرف پل صراط قرار میگیرند و برای صاحبان خود شفاعت میکنند. آنگاه عبور بر روی پل صراط آغاز میشود. سرعت گذشتن هر کس از روی آن بستگی به نیروی ایمان و عملش دارد. گروهی به سرعت برق و عدهای به سرعت باد و عدهای افتان و خیزان، از روی آن میگذرند. در دو طرف پل صراط،خارهای تیز آهنین بکار رفته است. گروهی از انسانها که بصورت افتان و خیزان از آن عبور میکنند با برداشتن زخم و خراش، با مشکل فراوان، سرانجام،خود را به بهشت میرسانند. و عدهای از میان ایشان بعلت فرو رفتن تیرها و خارهای یاد شده در جسمشان به داخل آتش، سقوط میکنند. آنحضرت جکه در کنار پل صراط ایستاده و شاهد جریان میباشد، مرتب از خدا میخواهد که پرودگارا! نجاتشان بده. پرودگارا! نجاتشان بده! [۱۲].
بدینصورت، بهشت، مشتاقانه برای دوستداران خود پر میگشاید و به استقبال آنان میرود. یعنی بهسوی کسانی که در دنیا برای بدست آوردن آن، از بذل جان و مال خویش دریغ نمیکردند.
آری! این است پاداش کسانی که در دنیا دستورات خدا و رسولش را با جان و دل، خریدند و هر نوع آزمایشی را از جانب خدا میدانستند و شعارشان این بود که: «َقدَّر الله ماشاء فَعَلَ». «خداوند خواسته بود و آنچه او بخواهد، انجام خواهد گرفت». «الحَمدُلله عَلى كُلِ حال»«در هر حال ما شکر گزار پرودگاریم» ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ﴾[آلعمران: ۱٧۳]. «خداوند برای ما کافی و بهترین گارساز است». و از این رهگذر هیچگاه احساس خستگی نکردند و سر مویی از راه راست منحرف نشدند و از بندگان نیک خدا فاصله نگرفتند. همواره در مقابل دستورات خدا و رسولش، سر تسلیم فرود میآوردند و هنگام مصیبت، سخنشان این بود که ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ﴾[البقرة: ۱۵۶]. «ما از آن خدائیم و بازگشتمان به سوی اوست». پس چنین بندگانی شایسته آنند، که بهشت به استقبالشان برود و اجازه ندهد که آنها بخود زحمت دهند و به سوی آن گام بردارند.
بهتر است این موضوع را از زبان قرآن بشنویم که میفرماید:
﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ ٣١ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ ٣٣ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ ٣٤ لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ ٣٥﴾[ق: ۳۱-۳۵].
ترجمه: «و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک میشود و از آنان دور نخواهد بود. این همان چیزی است که به شما و به همه کسانی که دست از معصیت برداشته و محافظ دین خدا باشند، وعده داده میشد (همان کسی که در نهان، از خداوند مهربان بترسد و با دلی توبه کار نزد او بیاید. به سلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانگی است. هرچه بخواهند در بهشت، برای آنها هست و افزون بر آن نزد ما نعمتهای دیگر نیز وجود دارد».
سید قطب، در تفسیر این آیات مینویسد: چه احترام و گرامیداشتی! ﴿وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ﴾بهشت نزدیک آورده میشود. «غير بعيد» فاصلهای ندارد که آنها مشقت رفتن بهسوی آن را تحمل کنند. بهشت با آنهمه ناز و نعمت به استقبال آنان خواهد آمد.
﴿هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ ٣٢ مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ٣٣﴾چه صفات برجسته و چه القاب نیکی! ظاهراً فرشتگان مقرب، آنها را با القاب: اواب، حفیظ و منیب مورد خطاب قرار میدهند. زیرا ایشان دارای قلبهای رئوفی بودند و همواره دستورات خدای نادیده را اجرا میکردند و همیشه بین ترس و امید زندگی مینمودند و در مشکلات و مصائب، به خدا پناه میبردند [۱۳].
آری! بهشتی که نه چشم بشر، آن را دیده و نه وصف آن را آنطور که شایسته است، شنیده و نه تصور آن را نموده است، با تمام زیباییهایش بهسوی مهمانان خود پر میکشد و آنها را در آغوش میگیرد. همانطور که آتش دوزخ نیز با صدای مهیب خود، برای مهمانان خویش آغوش باز میکند. و به استقبالشان میشتابد.
رسول خدا جفرمود: پل صراط نصب میگردد و زمان شفاعت فرا میرسد. همگان خواهند گفت: پرودگارا! نجاتمان بده. پرودگارا! نجاتمان بده. از آنحضرت جدر مورد کیفیت پل صراط پرسیدند. فرمود: پلی است شیب دار و لغزان که در دو طرف آن قلابهای تیزآهنی و خارهای سه پهلو نصب شده است.. که شرح آن قبلاً گذشت. کسانی که موفق به عبور از آن میشوند، دوستان خود را که از پل صراط سقوط کرده و وارد دوزخ شدهاند، بیاد میآورند. و از خدا برای آزادی آنها شفاعت میکنند. پیامبر جمیفرماید: سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست هیچیک از شما برای گرفتن حق خود آنقدر مجادله نمیکند که بهشتیان برای دوستان مومن خویش که در اثر گناه، گرفتار دوزخ شدهاند، با پرودگار خود مجادله میکنند. و عاجزانه میگویند پرودگارا! آنها در دنیا با ما نماز میگزاردند، روزه میگرفتند، فریضه حج انجام میدادند و .. خدایا آنها را مورد عفو و بخشش قرار بده. خداوند نیز به درخواست آنان ارج مینهد و میفرماید: بروید و هر کس را که اهل ایمان تشخیص دادید، با خود بیرون بیاورید.
آنگاه بهشتیان با شادی و سرور، فوراً رهسپار دوزخ میشوند و در حالی که آتش دوزخ هیچ تاثیری بر آنان نمیگذارد، گروهی از دوزخیان مومن را که تاساق و زانو در آتش به سر میبرند، بیرون میآورند و بعد عرض میکنند پرودگارا! آنهایی را که شما فرمودید، همه را بیرون آوردیم. خداوند میفرماید: این بارهم بروید و هر کس را که ذرهای خیر در وجودش یافتید، بیرون بیاورید. آنها دوباره به دوزخ میروند و این بار گروه بزرگی از مومنان را همراه خود بیرون میآورند و سرانجام، به پیشگاه خداوند، عرض میکنند که پرودگارا! کسی را که ذرهای خیر در وجودش یافتیم، آنجا نگذاشتیم [۱۴].
[۱۲] مسلم. [۱۳] في ظلال القرآن. [۱۴] بخاری.