آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

گفتگوی بهشتیان هنگامی که دعاهایشان را بخاطر می‌آورند

گفتگوی بهشتیان هنگامی که دعاهایشان را بخاطر می‌آورند

خداوند، در مورد این ‌گفتگوی بهشتیان، با یکدیگر می‌فرماید: ﴿وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ ٢٥ قَالُوٓاْ إِنَّا كُنَّا قَبۡلُ فِيٓ أَهۡلِنَا مُشۡفِقِينَ ٢٦ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَوَقَىٰنَا عَذَابَ ٱلسَّمُومِ ٢٧ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلُ نَدۡعُوهُۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡبَرُّ ٱلرَّحِيمُ ٢٨[الطور: ۲۵-۲۸].

ترجمه: ‌‌«(بهشتیان‌‌‌‌) رو به یکدیگر می‌کنند و می‌پرسند. می‌گویند: ما پیش از این ‌(در دنیا‌) درمیان خانواده و فرزندانمان بیمناک (از خشم خدا و حساب‌‌) بودیم. سرانجام خداوند در حق ما لطف کرد و از عذاب سراپا شعله دوزخ، نجاتمان داد. ما پیش از این ‌‌(در دنیا‌) فقط او را می‌خواندیم و عبادت می‌کردیم. واقعا‌‌ او نیکوکار و مهربان است».

بخاطر دارند که چگونه خدا را در مشکلات می‌خواندند و همواره دست تکدی و نیاز به سوی او دراز می‌کردند تا اعمالشان را بپذیرد و توفیق عمل خیر بیشتری نصیبشان بگرداند و راه بهشت را برای‌شان هموار سازد. یکی از مهمترین خواسته آن‌ها هدایت به راه راست بود که همواره آن را در نمازها تکرار می‌کردند: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧.

ترجمه: «(پروردگارا‌!) ما را به راه راست‌ هدایت کن، راه کسانی که بر آن‌ها انعام فرموده‌ای نه راه کسانی که بر آن‌ها خشم گرفته‌ای و نه راه گمراهان»‌‌.

بیاد دقایقی می‌افتند که جبین در مقابل پرودگار، بر خاک نهاده و در حال سجده با خدای خویش مناجات و گفتگو می‌کردندو بخاطر گناهان و تقصیرات خویش و از بیم فرجام بد، در پیشگاهش اشک می‌ریختند. نیم شب‌هائی را به یاد می‌آورند که در دل آن‌ها (شب‌ها) با پروردگار خویش مناجات می‌کردند و از او عفو و بخشش و عافیت دنیا و آخرت را می‌طلبیدند.

شهید بزرگوار، سید قطب، می‌گوید: ‌«در اینجا راز پیروزی و موفقیت ایشان بیان شده است. یعنی این‌ها در دنیا همواره با ترس و دلهره زیسته‌اند. ترس از آنروز بزرگ و ترس از ملاقات با پروردگار و بازخواست وی. آغوش گرم خانواده که ظاهراً محل امن و آسایش است، آن‌ها را از یاد خدا غافل نکرد و سرگرم مشاغل غفلت‌انگیز نشدند. از اینرو خداوند بر آنان منت گذاشت و از عذاب بسیار سختی که بدن‌ها را می‌شکافد و بداخل آن‌ها نفوذ می‌کند، نجاتشان داد. این احسان بزرگ، بخاطر آن است که همواره تقوا را رعایت نموده و خدا ترسی را پیشه خود ساخته بودند. آنان بخوبی می‌دانند که اگر فضل و کرم خداوند شامل حال نشود، احدی با تکیه بر اعمال خویش به بهشت راه نخواهد یافت. از دست عمل، بیش از این کاری ساخته نیست که در پیشگاه خدا برای صاحب خویش، گواهی بدهد که او تا حد توان، دستورات خدا را اجرا نموده و اینک مستحق اکرام و بزرگداشت، می‌باشد‌» [۵۲].

[۵۲] تفسير في ظلال القرآن.