آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

پایان

پایان

حسن بصری، جوانی را دید که در حال بازی با سنگریزه‌ها، می‌گفت: ‌«اللّهُمَ زَوِّجْني الْحُورَ الْعِين‌» «پرودگارا! به من حور عین عطا کن». گفت: «بِئْسَ الْخاطِبُ أنت‌» «بد خواستگاری هستی!» از خدا، در حالی حور عین می‌طلبی که با سنگ ریزه‌ها بازی می‌کنی؟!.

بنده نیز به نوبه‌ی خویش می‌خواهم به آن دوستان که با شنیدن و مطالعه احوال بهشتیان، آه سردی می‌کشند و می‌گویند: ‌«اللّهم اجْعَلْنا مِنْ ‌أهْلِ الْجَنَّة‌» «بارالها! ما را از زمره بهشتیان قرار ده». بدون اینکه حاضر شوند کوچک‌ترین تغییر و تحولی در اعمال خویش بوجود آورند، بگویم: خواستگاران بی‌انصافی برای بهشت هستید. زیرا طالبان واقعی بهشت، مردانی هستند که آستین همتشان را بالا زده و در انجام اعمال خیر و خدا پسندانه، هیچ مانعی بر سر راه خویش نمی‌یابند. همواره با ترس و امید زندگی می‌کنند، ترس از عذاب خدا و امید به رحمت‌هایش.

‌‌‌‌‌سخنان خصمانه دوزخیان و نمونه‌هایی از عذابشان را نیز مطالعه کردیم. آنچه باقی می‌ماند، پند و عبرت گرفتن از احوال آنان است. بنابراین قبل از اینکه فرصت از دست برود هرچه سریع‌تر باید توبه کرد و بسوی خدا برگشت. این است شیوه مردانی که دارای قلب‌های پاک و سالم هستند. اما دل‌های زنگ زده و سنگ صفت، با شنیدن احوال دوزخیان، بر طغیان و تمردشان افزوده می‌شود. چنان‌که خداوند می‌فرماید: ﴿وَنُخَوِّفُهُمۡ فَمَا يَزِيدُهُمۡ إِلَّا طُغۡيَٰنٗا كَبِيرٗا[الإسراء: ۶۰]. «ما آن‌ها را می‌ترسانیم ولی این ترسانیدن جز سرکشی بیشتر، سودی بحالشان ندارد».

‌دلیل و نشانی پندگرفتن و عبرت، این است که دست از گناه و معصیت برداریم. چنان‌که شیخ الاسلام ابن تیمیه/می‌فرماید: «الخَوْفُ المَحْمُود ماحَجَزَكَ عْنْ مَحَارِمِ الله‌». یعنی: «ترس واقعی آن است که تو را از حرام‌های الهی باز دارد» [٧۸]. نمی‌گوئیم فقط بخاطر ترس، باید خدا را بندگی کرد، زیرا این کار منجر به یأس و ناامیدی از رحمت حق می‌گردد. همانطوریکه نباید فقط امیدوار عفو و بخشش بود، بلکه شایسته است که خوف خدا، توأم با امید باشد. چنان‌که خداوند می‌فرماید: ﴿وَيَرۡجُونَ رَحۡمَتَهُۥ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُۥٓ[الإسراء: ۵٧]. «به رحمتش امیدواراند و از عذابش می‌ترسند». ابن کثیر می‌گوید: هیچ عبادتی ممکن نیست بدون ترس و امید انجام گیرد. ترس از خدا باعث می‌شود که انسان از منهیات و منکرات، دست بر دارد و امید باعث می‌شود که انسان، رو به طاعت و بندگی بیاورد [٧٩].

بارالها! ما را از جمله بندگانت قرار ده که همواره شعارشان اینست: ﴿إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوۡمًا عَبُوسٗا قَمۡطَرِيرٗا ١٠[الانسان: ۱۰]. «ما از پرودگارمان بخاطر آن روز تُرشرو و بسیار سخت می‌ترسیم». باشد که فردای قیامت پاداش خوبی دریافت کنیم و از عذاب، نجات یابیم و در زمره اهل بهشت درآئیم. ﴿فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا ١١ وَجَزَىٰهُم بِمَا صَبَرُواْ جَنَّةٗ وَحَرِيرٗا ١٢[الانسان: ۱۱-۱۲]. «به همین خاطر، خداوند آنان را از شر و بلای آن روز، محفوظ می‌دارد و ابشان را به خرمی‌و شادمانی می‌رساند. و در مقابل صبر بر طاعت، به آنان بهشت و لباس ابریشم پاداش خواهد داد».

پایان ترجمه: ۱۳٧٩

معهد دارالسنة للدراسات الإسلامية - کاروان ‌‌‌‌‌‌‌- چابهار

[٧۸] تهذيب مدارج السالكين:۲٧۱. [٧٩] مختصر تفسير ابن كثير: ۲/۲۸۴.