آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

مشاجره و غوغا در صحن دوزخ

مشاجره و غوغا در صحن دوزخ

درحالیکه نگهبانان دوزخ، مجرمان را گروه گروه در آن پرتاب می‌کنند، دوزخ، آزمندانه فریاد می‌زند: «هل من مزيد، هل من مزيد». باز هم بیاورید، بازهم بیاورید. نخست رهبران و سردمداران کفر، و سپس پیروان و زیردستان آن‌ها را به دوزخ می‌اندازند.

فرشتگان به پیشینیان می‌گویند: ﴿هَٰذَا فَوۡجٞ مُّقۡتَحِمٞ مَّعَكُمۡ[ص: ۵٩]. این گروه نیز با شما وارد دوزخ می‌شوند. بزرگان قوم که از ذکر گذشته تاریک و از هر چیزی که یاد آن را در خاطره‌ها زنده کند سخت متنفر و بیزارند، با خشم و عصبانیت می‌گویند: ﴿لَا مَرۡحَبَۢا بِهِمۡۚ إِنَّهُمۡ صَالُواْ ٱلنَّارِ[ص: ۵٩]. «خوش نیامدند و خوشی نبینند. آن‌ها وارد شونده در دوزخ‌اند». با ورود آن‌ها غوغا به پا می‌گردد و لعن و نفرین شروع می‌شود. پیروان، خطاب به سروران خود می‌گویند: ﴿قَالُواْ بَلۡ أَنتُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِكُمۡۖ أَنتُمۡ قَدَّمۡتُمُوهُ لَنَاۖ فَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ ٦٠[ص: ۶۰]. «شما خوش نیامدید و خوشی نبینید زیرا این شما بودید که چنین جایی را بهره ما ساختید. و چه جایگاه بدی است». ﴿قَالُواْ رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدۡهُ عَذَابٗا ضِعۡفٗا فِي ٱلنَّارِ ٦١[ص: ۶۱]. «پروردگارا! هر کس چنین جایگاه وعذابی را نصیب ما نموده است، عذاب او را در آتش دوزخ چندین برابر گردان».

بعد از خشم و غوغا و مشاجره، رو به بکدیگر می‌کنند و می‌پرسند: ﴿مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ ٱلۡأَشۡرَارِ ٦٢ أَتَّخَذۡنَٰهُمۡ سِخۡرِيًّا أَمۡ زَاغَتۡ عَنۡهُمُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ ٦٣[ص: ۶۲-۶۳]. «چرا کسانی را که ‌(در دنیا‌) ایشان را در زمره بدکاران بحساب می‌آوردیم، نمی‌بینم؟آیا ما (اشتباهاً در دنیا) ایشان را حقیر و ناچیز گرفته بودیم و مسخره می‌کردیم. (اکنون در بهشت به سر می‌برند) و یا اینکه ‌(در دوزخ‌اند و‌‌) چشمان ما نمی‌توانند ایشان را ببینند»‌‌‌‌‌. ﴿إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقّٞ تَخَاصُمُ أَهۡلِ ٱلنَّارِ ٦٤[ص: ۶۴]. این یک واقعیت است، نزاع و سخنان خصمانه دوزخیان با یکدیگر، رخ خواهد داد.

سران کفر از اینکه بندگان مومن خدا را در کنار خود در عذاب نمی‌بینند شگفت‌زده می‌شوند. زیرا در دنیا همواره آن‌ها را به باد تمسخر می‌گرفتند و شکنجه می‌کردند و به دیوانگی و افراط و تحجر و.. متهمشان می‌کردند. امروز کجایند؟ چرا در عذاب دیده نمی‌شوند؟ مگر نه اینکه در دنیا ما آن‌ها را فاسق، زشت کردار و مرتجع می‌دانستیم؟! شاید بخاطر همان گناهانی که ما آن‌ها را بدان متهم می‌کردیم، اکنون در بند دیگری از دوزخ بسر می‌برند. غافل از اینکه آن‌ها بخاطر عبادت و بندگی مخلصانه خدا، هم اکنون داخل بهشت در قصرهای ساخته شده از طلا و نقره و درمیان درختان مثمر و معطر که از زیر آن‌ها نهرهای شیر، شراب و شهد و آب زلال جاری است، بسر می‌برند. و علاوه بر آن در کنارشان زنان بسیار زیبا و خوش قیافه‌ای وجود دارد که اگر یکی از آنان، نیم نگاهی به دنیا افکند، تجلی چهره‌اش خورشید را تحت الشعاع قرار خواهد داد. و اگر چارقد یکی از آنان را در دنیا بحرکت درآورند، از بوی خوش آن، دنیا معطر خواهد شد. زیر قدم‌هایشان بجای خاک، زعفران فرش شده است. و هر جمعه به دیدار پروردگارشان مشرف می‌شوند.

خلاصه اینکه آن‌ها در نعمت‌هائی بسر می‌برند که نظیر آن را بشر نه با چشم دیده، نه با گوش شنیده و نه در ذهن کسی خطور کرده است.