آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

غوغا و مشاجره هنگام سقوط در دوزخ

غوغا و مشاجره هنگام سقوط در دوزخ

خداوند می‌فرماید: ﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ ٩١ وَقِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ ٩٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ ٩٣ فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَٱلۡغَاوُۥنَ ٩٤ وَجُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ ٩٥ قَالُواْ وَهُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ ٩٦ تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩٨ وَمَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٩٩ فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ ١٠٠ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ ١٠١ فَلَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠٢ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗۖ وَمَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ ١٠٣[الشعراء: ٩۱-۱۰۳].

ترجمه: «و دوزخ برای گمراهان آشکار گردانده می‌شود. و به آن‌ها گفته می‌شود: کجا هستند معبودهایی که پیوسته عبادت می‌کردید غیر از خدا. آیا آن‌ها شما را کمک می‌کنند یا خویشتن را یاری می‌دهند؟ پس از آن، آنان ‌(‌معبودان‌) همراه گمراهان ‌(پرستش کنندگان‌‌) پیاپی به دوزخ سرنگون افکنده می‌شوند و همه لشکریان شیطان. آنان در آنجا به کشمکش می‌پردازند و می‌گویند: به خدا سوگند ما در گمراهی آشکاری بوده‌ایم. وقتی که شما را با پرودگار جهانیان برابر می‌دانستیم. و ما را جز بزهکاران ‌(کسی دیگر‌) گمراه نکرده است. ‌‌‌(امروز‌) ما اصلاً شفاعت کنندگانی نداریم. ‌(همچنین‌‌‌‌‌‌‌‌) دوست صمیمی‌و دلسوزی هم نداریم. کاش برگشتی دوباره به جهان می‌داشتیم تا در زمره مومنان در می‌آمدیم».

ابن کثیر در تفسیر ﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُمی‌گوید: «آتش‌، آشکار و ظاهر می‌گردد و از داخل شعله‌هایش گردن بلندی سر بر می‌آورد. که دارای صدای رعد آسا و ترسناک می‌باشد. از ترس، جان‌ها به لب می‌رسد‌‌‌» [٧۰]. سپس به آن‌ها گفته می‌شود: کجایند معبودانی که ‌(بجز خدا‌) آن‌ها را پرستش می‌نمودید و سود و زیان خود را مدیون آن‌ها می‌دانستید؟ آیا اکنون می‌توانند به شما کمک کنند؟ شما که هیچ، برای خودشان می‌توانند کاری انجام بدهند؟ به آن‌ها فرصت پاسخ به این سئوالات داده نمی‌شود. خداوند قهار در آن روز، سخت خشمگین است. طوری که قبلا‌ هیچ‌گاه بدینصورت خشم نگرفته است.

نگهبانان دوزخ با این دستور پرودگار: ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٣٠«او را بگیرید و به زنجیر بکشید»با سرعت عمل غیر قابل وصفی موهای پیشانی و پاهای مجرمین را که در زنجیرها محکم بسته شده است.

می‌گیرند، و با دستور مجدد خداوند: ﴿ثُمَّ ٱلۡجَحِيمَ صَلُّوهُ ٣١«او را در آتش پرتاب می‌کنند». ابن کثیر در تفسیر این دو آیه‌: ﴿ فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَٱلۡغَاوُۥنَ ٩٤ وَجُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ ٩٥می‌نویسد: ‌«کافران با رهبرانشان که آن‌ها را بسوی کفر و شرک سوق داده‌اند، با هم در دوزخ انداخته می‌شوند» [٧۱].

سید قطب می‌گوید: اکنون بشنویم که در دوزخ، خطاب به بت‌هایشان می‌گویند: ﴿تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ ٩٧ إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٩٨[العشراء: ٩٧-٩۸]. بجای خدا شما را کرنش و تعظیم می‌نمودیم. شاید گاهی بیاد خدا هم می‌افتادیم ولی بیشتر شما را پرستش می‌کردیم‌. اکنون اعتراف می‌کنند. اما دیر شده است و اعتراف، فایده‌ای ندارد. سعی می‌کنند بار مسئولیت گناهان خود را به عهده دیگران بیندازند، به عهده کسانی که باعث شده بودند این‌ها از راه حق منحرف شوند و به باطل روی بیاورند ولی سرانجام، پی می‌برند که این کوشش‌ها‌بی فایده است. و چاره‌ای جز اینکه جرم خویش را قبول کنند ندارند.

﴿فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ ١٠٠وای بر ما که امروز نه شفاعت کننده‌ای داریم و نه دوست صمیمی‌و دلسوزی. نه معبودان باطل را یارای سفارش است و نه از دست دوستان کاری ساخته است.

[٧۰] تفسير ابن كثير. [٧۱] تفسير ابن كثير.