مرفهترین و فقیرترین انسان دنیا
امام مسلم در کتاب صحیح خود از انس بن مالکسروایت میکند که آنحضرت جفرمود: «يُؤْتَى بِأَنْعَمِ أَهْلِ الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيُصْبَغُ فِى النَّارِ صَبْغَةً ثُمَّ يُقَالُ يَا ابْنَ آدَمَ هَلْ رَأَيْتَ خَيْرًا قَطُّ هَلْ مَرَّ بِكَ نَعِيمٌ قَطُّ فَيَقُولُ لاَ وَاللَّهِ يَا رَبِّ. وَيُؤْتَى بِأَشَدِّ النَّاسِ بُؤْسًا فِى الدُّنْيَا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَيُصْبَغُ صَبْغَةً فِى الْجَنَّةِ فَيُقَالُ لَهُ يَا ابْنَ آدَمَ هَلْ رَأَيْتَ بُؤْسًا قَطُّ هَلْ مَرَّ بِكَ شِدَّةٌ قَطُّ فَيَقُولُ لاَ وَاللَّهِ يَا رَبِّ مَا مَرَّ بِى بُؤُسٌ قَطُّ وَلاَ رَأَيْتُ شِدَّةً قَطُّ» [٧].
ترجمه: «روز قیامت، مرفهترین انسان نافرمان دنیا را در آتش، غوطه داده، بیرون میآورند آنگاه از او میپرسند: ای فرزند آدم! آیا تاکنون آسایشی دیدهای؟ و از نعمتی بهرهمند شدهای؟ میگوید: سوگند به خدا که هیچ رفاه و آسایشی ندیدهام. پس از او فقیرترین انسان دنیا را که مومن بوده است برای چند لحظه درمیان نعمتهای بهشت قرار میدهند سپس از او میپرسند: ای فرزند آدم؟ آیا هیچگاه دچار فقر و مصیبتی بودهای؟ میگوید: سوگند به خدا که هیچگونه رنج و مصیبت و فقری ندیدهام».
«اَنْعَمْ» واژه تفضیل است. یعنی کسیکه از بیشترین آسایش دنیا بهرهمند بوده و نعمتهای متنوعی از قبیل ثروت، ساختمانهای مجلل، سواریهای پیشرفته، چندین خدمه و سفرههای رنگین، انواع لباسهای زربافت، جواهرات گرانقیمت، چندین رقاصه و.. در اختیار داشته است اما پس از اینکه دست نوازشگر آتش دوزخ که حداقل هفتاد برابر سوزندهتر از آتش دنیا است بر جسم نازنینش کشیده شود، دیدگانش باز میشود تا آنچه را که باور نداشت و نادیده میگرفت از انواع شکنجههای دوزخ، غل و زنجیر، مارهای خطرناک، درخت تلخ و خار دار زقوم و آب جوشان که چون بر سرش ریخته شود پوست بدنش فرو میریزد وسهلترین عذاب که عبارت است از پوشیدن کفشهای آتشین که مغز سر را بجوش میآورد و صداهای خشمگین دوزخ که شعلههایش بجان هم افتاده و با شوق برای بلعیدن شکار تازهای زبانه میکشند، ببیند.
از اینرو جای شگفتی نیست که مرفهترین فرد دنیا، دست و پایش را گم کند و همه نعمتهای آن را یکباره به فراموشی بسپارد و سوگند یاد کند که هیچگاه رنگ آسایش را ندیده و هرگز نعمتی نصیبش نشده است.
ابن علان عقیلی میگوید: «ظاهراً اینطور به نظر میرسد که این فرد مرفه، با دیدن مناظر هولناک عذاب، دست و پایش را گم میکند و با صراحت، همه نعمتهای دنیا را بفراموشی میسپارد. چون واقعاً در آنجا کسی جرأت دروغ گفتن ندارد. یا اینکه تمام آسایش و نعمتهای دنیا را در برابر همان چند لحظه عذاب آخرت، هیچ میپندارد و آنگاه چنین اظهار مینماید» [۸].
[٧] مسلم. [۸] دليل الفالحين.