آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

‌اعتراف نهایی

‌اعتراف نهایی

گرچه مجرمان و ستمکاران پس از برخاستن از قبرها، پیوسته خود را سرکوفت می‌زنند، اشک می‌ریزند و با ابراز تاسف، به گناهان خویش اقرار می‌کنند، اما اعتراف نهایی آن‌ها، زمانی است که وارد دوزخ می‌شوند و قلب‌های سختشان که تا دیروز هیچ موعظه، هشدار و نویدی در آن‌ها اثر نمی‌گذاشت، در آغوش شعله‌های آتش قرار می‌گیرد. خداوند می‌فرماید: ﴿يَوۡمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ يَقُولُونَ يَٰلَيۡتَنَآ أَطَعۡنَا ٱللَّهَ وَأَطَعۡنَا ٱلرَّسُولَا۠ ٦٦ وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِيلَا۠ ٦٧ رَبَّنَآ ءَاتِهِمۡ ضِعۡفَيۡنِ مِنَ ٱلۡعَذَابِ وَٱلۡعَنۡهُمۡ لَعۡنٗا كَبِيرٗا ٦٨[الأحزاب: ۶۶-۶۸].

ترجمه: «روزی ‌(را خاطرنشان ساز که‌) چهره‌های ایشان در آتش زیر و رو و دگرگون می‌گردد، می‌گویند: ای کاش! ما از خدا و پیغمبر فرمان می‌بردیم. و می‌گویند: پرودگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کرده‌ایم، و آنان ما را از راه، بدر برده‌اند و گمراه کرده‌اند. پرودگارا! آن‌ها را دوچندان عذاب کن و کاملاً از رحمت خود بدور بدار».

ابن کثیر در توضیح این آیات می‌نویسد: یعنی بر روی چهره‌ها‌ی خود در آتش می‌غلطند و همچون سیخ کباب، اینطرف و آنطرف غلطانیده می‌شوند. وقتی گونه‌هابشان بر آتش نهاده می‌شود، در دل تمنا می‌کنند: ای کاش! در دنیا خدا را خالصانه بندگی می‌کردیم و راه پیامبر را پیش می‌گرفتیم [٧٧].

اکنون به یقین رسیده‌اند که در دنیا به رهبری سردمداران پیرو شیطان، راه خطا پیموده‌اند. از اینرو پس از آنکه عمری را به ذلت و خواری و بردگی و سرور‌پرستی، سپری کرده‌اند، اینک با عصبانیت به آنان پرخاش می‌کنند. منظره جالبی است. برده در مقابل ارباب خویش لب به اعتراض و پرخاش می‌گشاید ولی متأسفانه دیر شده است و دیگر این اعتراضات فایده‌ای ندارد. قبلاً باید این کار را می‌کرد.

خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فِي جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ ١٠٣ تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ ١٠٤ أَلَمۡ تَكُنۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ١٠٥ قَالُواْ رَبَّنَا غَلَبَتۡ عَلَيۡنَا شِقۡوَتُنَا وَكُنَّا قَوۡمٗا ضَآلِّينَ ١٠٦ رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ ١٠٧ قَالَ ٱخۡسَ‍ُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ١٠٨ إِنَّهُۥ كَانَ فَرِيقٞ مِّنۡ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰحِمِينَ ١٠٩ فَٱتَّخَذۡتُمُوهُمۡ سِخۡرِيًّا حَتَّىٰٓ أَنسَوۡكُمۡ ذِكۡرِي وَكُنتُم مِّنۡهُمۡ تَضۡحَكُونَ ١١٠ إِنِّي جَزَيۡتُهُمُ ٱلۡيَوۡمَ بِمَا صَبَرُوٓاْ أَنَّهُمۡ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ١١١[المؤمنون: ۱۰۳-۱۱۱].

ترجمه: «و کسانی که ترازوهای ‌‌‌‌‌(اعمال‌‌‌) آن‌ها سبک و بی‌ارزش باشد. ایشان‌اند که دچار خسارت شده، و برای همیشه در دوزخ بسر خواهند برد. شعله‌های آتش دوزخ صورت‌های آنان را فرا می‌گیرد (و بریان می‌کند) و آنان در آن با چهره‌ای در هم کشیده بسر خواهند برد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(خداوند به آن‌ها می‌گوید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌:‌‌‌‌‌) مگر آیات من بر شما خوانده نشد و شما آن‌ها را دروغ می‌نامیدید؟ می‌گویند: پرودگارا! بدبختی ما بر ما چیره گشته بود و ما مردمان گمراهی بودیم. پرودگارا! ما را از آتش دوزخ بیرون بیاور و اگر (بعد از این به کفر و عصیان) برگشتیم، ما ستمگر خواهیم بود. (خداوند می‌فرماید: بتمرگید در آن، و با من سخن می‌گوید. ‌(مگر فراموش کرده‌اید‌ که‌) گروهی از بندگان من می‌گفتند: پرودگارا! ایمان آورده‌ایم. پس ما را ببخش و به ما رحم فرما و تو بهترین رحم کنندگانی. شما ایشان را به باد تمسخر می‌گرفتید تا آنجا که سرگرم شدن به تمسخر ایشان ذکر و عبادت مرا از یادتان برده بود و کارتان همیشه خندیدن بدانان بود و بس. من امروز به خاطر صبری که آن‌ها کردند، پاداششان دادم و آن‌ها از رستگاران‌اند».

ابن کثیر در تفسیر این آیات می‌نویسد: «این گروه می‌گویند» برای ما اتمام حجت شد، اما بدبختانه ما از پذیرفتن و پیروی آن، سر باز زدیم، که در نتیجه، از انتخاب راه حق، محروم ماندیم و به انحراف کشیده شدیم.

ایشان همچنان در آتش عذاب، باقی می‌مانند و هر روز بر میزان عذابشان افزوده می‌شود. کفار و مشرکین برای همیشه در آن خواهند ماند. اما اهل ایمان، پس از مکافات به اندازه جرم، که ممکن است چندین هزار سال طول بکشد بیرون آورده می‌شوند. فراموش نکنیم که یک روز آخرت، معادل هزار سال دنیا خواهد بود.

[٧٧] ابن كثبر.