آوای بهشتیان و غوغای دوزخیان

فهرست کتاب

غوغا بعد از دمیدن در صور

غوغا بعد از دمیدن در صور

خداوند می‌فرماید: ﴿فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ ١٩ وَقَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ ٢٠ هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ ٢١ ۞ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٢٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ ٢٣ وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ ٢٤ مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ ٢٥ بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ ٢٦ وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ ٢٧ قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ ٢٨ قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ ٢٩ وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢۖ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ ٣٠ فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآۖ إِنَّا لَذَآئِقُونَ ٣١ فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ ٣٢ فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ ٣٣ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ ٣٤ إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ ٣٥[الصافات: ۱٩-۳۵].

ترجمه: «تنها یک صدا خواهد بود و به ناگاه آنان ‌(سر از گور بدر آورده و‌) می‌نگرند و خواهند گفت: وای بر ما‌! این روز جزا است! (و به آن‌ها گفته می‌شود) این روز داوری و حسابرسی است همان روزی که در دنیا دروغش می‌نامیدید. ‌‌(خداوند به ‌فرشتگان دستور می‌دهد‌) کسانی را که ستم کرده‌اند، همراه با همسران ‌‌(کفر‌پیشه‌) آنان، به همراه آنچه می‌پرستیده‌اند، جمع‌آوری کنید غیر از خدا (هر چه را پرستش می‌کرده‌اند، همه را یکجا گرد آورید) پرستیده‌اند، آنگاه آنان را به دوزخ راهنمایی کنید. آنان را نگه دارید که باید بازپرسی شوند. (ای مشرکان‌‌‌) شما چرا یکدیگر را یاری نمی‌دهید؟ بلکه آنان امروز کاملا‌ مطیع و تسلیم‌اند. بعضی رو به بعضی می‌کنند و همدیگر را بازخواست می‌نمایند ‌(مستضعفان‌‌‌ به مستکبران‌) می‌گویند: شما آمدید و از راه دلسوزی به زور ما را گمراه کردید. ‌‌‌(آن‌ها در پاسخ‌) می‌گویند: بلکه خودتان بی‌ایمان بودید. ما که هیچگونه سلطه و قدرتی بر شما نداشتیم. بلکه خودتان مردمان سرکش و نافرمانی بودید. پس عذاب پرودگارمان گریبان گیر هر دوی ما شد و باید آن را بچشیم. ما خودمان گمراه بودیم و شما را هم گمراه کردیم. در نتیجه آنان در عذاب، با هم و مشترک‌اند. ما اینگونه با بزهکاران رفتار می‌کنیم. ‌(‌چرا که‌‌‌‌‌) وقتی بدانان گفته می‌شد جز خدا معبودی دیگر نیست، بزرگی می‌نمودند. (خویش را بالاتر از آن می‌دیدند که یکتا‌پرستی را بپذیرند)».

شهید بزرگوار اسلام، سیدقطب در ذیل این آیات در تفسیر خویش می‌گوید: به صدای مهیب و رعد آسا که در یک چشم به هم زدن سر داده شود‌ «زجره‌» می‌گویند. کاربرد این واژه در اینجا بخاطر آن است که شدت، هول و هراس آنروز را بیشتر جلوه دهد ﴿فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَناگهان و بدون اطلاع قبلی و حتی بدون احضاریه، گردهم آمده و بهت زده می‌نگرند و می‌گویند: ﴿ٰيَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِوای بر ما مگر قیامت بر پا شد؟! [۵۶].

در همان حال وحشت و سرگردانی، صدایی از غیب، گوششان را نوازش می‌دهد: ﴿هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَآری. این همان روز فصل و جدایی میان حق و باطل است که شما آن را قبول نداشتید. سپس شروع به پرخاش‌، ملامت و سرزنش یکدیگر می‌کنند. و هر یکی برای فرار از بازخواست و مواخذه و مجازات، سعی دارد که جرم خود را به گردن دیگران بیندازد و خود را تبرئه کند! ولی کور خوانده است. اینجا دنیا نیست که اگر اتهامی‌متوجه کسی شد، به راحتی خود را از آن، تبرئه کند و از مجازات دادگاه نجات یابد و دیگران را بجای خود به دام اندازد.

در ادامه آیات، خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ ٣٤ إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ ٣٥.

ترجمه: «ما با مجرمان اینگونه رفتار می‌کنیم. اگر در دنیا به آن‌ها گفته می‌شد: معبودی بحق جز پرودگار یکتای عالم وجود ندارد، انکار و استکبار می‌نمودند».

و اگر گفته می‌شد: هیچ قانون و دستوری جز شریعت رسول الله جقابل پذیرش و اجرا نیست. بازهم تکبر و ابا می‌ورزیدند و اگر گفته می‌شد. نباید جز در پیشگاه حق، در برابر کسی دیگر سر تسلیم فرود آورد و کرنش کرد بازهم نمی‌پذیرفتند و تکبر می‌کردند. کاش به همین بسنده می‌کردند، اما آن‌ها پا فراتر نهاده و داعیان حق را همواره تهدید، شکنجه، تبعید و اعدام می‌نمودند. هدفشان از این کار، برداشتن آن‌ها (داعیان) از سر راه بود، تا دیگران در برابر آن‌ها سر تسلیم فرود آورند و خیلی راحت به استثمار کشیده شوند. و در مقابل انواع ستم، مهر سکوت بر لب بگذارند. آن‌ها می‌خواستند که انسان‌ها بجای اطاعت از پروردگارشان، از آن‌ها اطاعت کنند.

[۵۶] في ظلال القرآن.