بخش اول: بهشت و دوزخ آفريده شدهاند
طحاوی در العقیده السلفیه میگوید: بهشت و دوزخ آفریده شدهاند. آندو فناناپذیر هستند و هرگز از بین نمیروند. الله متعال بهشت و دوزخ را پیش از آفرینش انسان آفرید و برای هرکدام نیز ساکنانی ایجاد نمود. هر کسی را که به بهشت میبرد، از لطف و فضل اوست و هر کسی را که به دوزخ میبرد، از عدل و انصاف اوست. پس هرکس کاری را انجام میدهد که قصد آن را کرده است و به جایی میرود که برای آن آفریده شده است. لازم به یادآوری است که نیکی و بدی در سرنوشت انسانها معین شده است.
محمد بن حنفی شارح عقیده طحاویه، در تفسیر مطلب فوق چنین میفرماید: "تمام اهل سنت اتفاقنظر دارند که بهشت و دوزخ آفریده شدهاند و هماکنون وجود دارند. اما معتزله و قدریه وجود بهشت و دوزخ در حال حاضر، را انکار کردند و گفتند: الله متعال در روز رستاخیز بهشت و دوزخ را میآفریند. اعتقاد باطلشان به حسن و قبح عقلی در مورد کارهای الله متعال [۱]، آنان را بر آن داشت که بگویند: بهشت و دوزخ آفریده نشدهاند. آنان افعال الله را با افعال آفریدگانش مقایسه میکنند. پس آنان در افعال مشبّه هستند و تجهم در آنان سرایت نموده است و در عین حال معطله هستند و میگویند: آفریدن بهشت پیش از جزا و پاداش بیهوده است؛ زیرا با این کار، بهشت تا مدت مدیدی غیر قابل استفاده میماند.
در نتیجه آنان «معتزله و قدریه» به رد نصوصی پرداختند که مخالف این اصل باطل است. آنان نصوص را از مفاهیم اصلی تحریف میکنند و کسانی را که مخالف اصل آنها هستند، گمراه و اهل بدعت می دانند.
شارح طحاویه پس از بیان گفتار فوق، به بیان شواهد و دلایلی در مورد آفریده شدن بهشت و دوزخ میپردازد. وی میگوید: الله متعال دربارهی بهشت و دوزخ، چنین میفرماید: ﴿أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ ١٣٣﴾[آلعمران: ۱۳۳].
«برای پرهیزگاران آماده شده است».
﴿أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ﴾[الحدید: ۲۱].
«برای کسانی آماده شده است که به الله و فرستادگانش ایمان دارند».
﴿أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ ١٣١﴾[آلعمران: ۱۳۱].
«و از آتشی که برای کافران آماده شده است، بپرهیزید».
﴿إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتۡ مِرۡصَادٗا ٢١ لِّلطَّٰغِينَ مََٔابٗا ٢٢﴾[النبأ: ۲۱-۲۲].
«بیگمان دوزخ، کمینگاهی است که جایگاه سرکشان و مشرکان میباشد».
﴿أَفَتُمَٰرُونَهُۥ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ ١٢ وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ ١٣ عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ ١٥﴾ [النجم: ۱۲-۱۵].
«آیا با او دربارهی چیزی که دیده است ستیزه میکنید؟ او که بار دیگر وی را نزد سدرةالمنتهی دید. جایی که جنة المأوی در آن قرار دارد».
در حدیثی آمده است که رسول الله صسدره المنتهی و در کنار آن جنة الماوی را دیده است. در داستان معراج که بخاری و مسلم آن را از انس بن مالکسروایت کردهاند، چنین آمده است:
«ثُمَّ انْطَلَقَ بِى جِبْرِيلُ حَتَّى أَتَى بِي السِّدْرَةَ الْمُنْتَهَى فَغَشِيَهَا أَلْوَانٌ لَا أَدْرِي مَا هِيَ ثُمَّ أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا فِيهَا جَنَابِذُ اللُّؤْلُؤِ وَإِذَا تُرَابُهَا الْمِسْكُ».
«سپس جبرئیل مرا برد تا به سدره المنتهی رسیدم. رنگهایی آن را پوشانده بود که نمیدانستم چه هستند؟ فرمودند: سپس وارد بهشت شدم. گنبدهایی از مروارید را دیدم و خاک آن از مسک بود».
در حدیث دیگری در بخاری و مسلم از عبدالله ابن عمرسآمده است:
«قَالَ النَّبِىُّ ص: إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِىِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ يُقَالُ: هَذَا مَقْعَدُكَ حَتَّى يَبْعَثَكَ الله إِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». [۲]
«رسول الله صفرمودند: هرگاه کسی از شما میمیرد، صبح و شب جایگاهش به او نشان داده میشود. اگر بهشتی است از میان بهشت و اگر دوزخی است از میان دوزخ، جایگاه خود را میبیند و به او گفته میشود: این جایگاه تو است تا روز رستاخیز در آن الله تو را زنده گرداند».
و در حدیث براء بن عازبسآمده است:
«فَيُنَادِي مُنَادٍ فِي السَّمَاءِ أَنْ صَدَقَ عَبْدِي فَأَفْرِشُوهُ مِنْ الْجَنَّةِ وَافْتَحُوا لَهُ بَابًا إِلَى الْجَنَّةِ قَالَ فَيَأْتِيهِ مِنْ رَوْحِهَا وَطِيبِهَا».
«منادی از آسمان ندا سر می دهد: بندهی من راست گفت و وفادار بود، منزلش را از فرشهای بهشت فرش کنید و دروازهای از بهشت برایش بگشایید. آنگاه نسیم و عطر بهشت به او میرسد».
در حدیث خسوف شمس که صحیح مسلم آنرا از عایشه نقل کرده است، چنین میآید:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: رَأَيْتُ فِى مَقَامِى هَذَا كُلَّ شَىْءٍ وُعِدْتُمْ حَتَّى لَقَدْ رَأَيْتُنِى أُرِيدُ أَنْ آخُذَ قِطْفًا مِنَ الْجَنَّةِ حِينَ رَأَيْتُمُونِى جَعَلْتُ أُقَدِّمُ وَلَقَدْ رَأَيْتُ جَهَنَّمَ يَحْطِمُ بَعْضُهَا بَعْضًا حِينَ رَأَيْتُمُونِى تَأَخَّرْتُ». [۳]
«رسول الله صفرمود: در همین دنیا، هر آنچه را که به شما وعده داده شده است مشاهده کردم؛ خودم را در حال چیدن میوهای از بهشت دیدم و این همان لحظهای بود که شما مرا دیدید که به جلو رفتم و آتش دوزخ را دیدم که از شدت حرارت شعلههایش یکدیگر را خرد میکردند و این همان لحظهای بود که شما مرا دیدید که به عقب میرفتم».
در حدیث دیگری از عبدالله بن عباسسدر بخاری آمده است: در زمان رسول اللهصخورشید خسوف کرد. اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا! تو را دیدیم که چیزی را میگرفتی. سپس دیدیم که به عقب رفتی؟ پیامبر صفرمودد:
«إِنِّي رَأَيْتُ الْجَنَّةَ فَتَنَاوَلْتُ عُنْقُودًا وَلَوْ أَصَبْتُهُ لَأَكَلْتُمْ مِنْهُ مَا بَقِيَتْ الدُّنْيَا وَأُرِيتُ النَّارَ فَلَمْ أَرَ مَنْظَرًا كَالْيَوْمِ قَطُّ أَفْظَعَ وَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا النِّسَاءَ. الُوا بِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ بِكُفْرِهِنَّ قِيلَ يَكْفُرْنَ بِاللَّهِ قَالَ يَكْفُرْنَ الْعَشِيرَ وَيَكْفُرْنَ الْإِحْسَانَ لَوْ أَحْسَنْتَ إِلَى إِحْدَاهُنَّ الدَّهْرَ كُلَّهُ ثُمَّ رَأَتْ مِنْكَ شَيْئًا قَالَتْ مَا رَأَيْتُ مِنْكَ خَيْرًا قَطُّ». [۴]
«بهشت را دیدم و خواستم خوشه انگوری از آن بچینم. اگر آن خوشه را میچیدم، شما تا پایان دنیا از آن میخوردید. دوزخ نیز به من نشان داده شد. تاکنون صحنهای هولناکتر از آن ندیدهام. دیدم که بیشتر دوزخیان زن هستند. سوال شد: ای پیامبر خدا! چرا چنین است؟ پیامبر صفرمود: بدلیل کفر و ناسپاسی. سوال شد: کفر به الله؟ پیامبر صفرمود: کفر و ناسپاسی در برابر شوهر و ناسپاسی در برابر احسان و نیکوکاری در میان زنان زیاد مشاهده میشود، که اگر در طول عمر در حق آنان نیکی کنی، سپس یک اشتباه از تو ببینند، خواهند گفت: هیچگاه کار خوبی از تو ندیدهام».
در صحیح مسلم از انسسروایت شده است که رسول الله صفرمود:
«وَالَّذِى نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَوْ رَأَيْتُمْ مَا رَأَيْتُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَلَبَكَيْتُمْ كَثِيرًا. قَالُوا: وَمَا رَأَيْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: رَأَيْتُ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ» [۵]
«سوگند به آن ذاتی که جان من در اختیار اوست، اگر شما آنچه را که من دیدهام میدیدید، بسیار گریه میکردید و کمتر میخندیدید. اصحاب عرض کردند: یا رسول خدا! چه دیدهای؟ فرمود: بهشت و دوزخ را دیدم».
در موطأ و سنن از کعب بن مالک روایت شده است که رسول الله صفرمود:
«إِنَّمَا نَسَمَةُ الْمُؤْمِنِ طَيْرٌ يَعْلَقُ فِي شَجَرِ الْجَنَّةِ حَتَّى يَرْجِعَهُ اللَّهُ إِلَى جَسَدِهِ يَوْمَ القِیامَةِ»
«روح مومن مانند پرندهای است که بر درختان بهشت آویزان میشود. تا اینکه در روز رستاخیز الله متعال آن را به جسم مومن باز میگرداند».
در این حدیث تصریح شده است که ارواح پیش از فرا رسیدن روز رستاخیز به بهشت میروند. در صحیح مسلم و سنن و مسند از ابوهریرهسروایت شده است که رسول الله صفرمود:
«لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَالنَّارَ أَرْسَلَ جِبْرِيلَ إِلَى الْجَنَّةِ فَقَالَ انْظُرْ إِلَيْهَا وَإِلَى مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا قَالَ فَجَاءَهَا وَنَظَرَ إِلَيْهَا وَإِلَى مَا أَعَدَّ اللَّهُ لِأَهْلِهَا فِيهَا قَالَ فَرَجَعَ إِلَيْهِ قَالَ فَوَعِزَّتِكَ لَا يَسْمَعُ بِهَا أَحَدٌ إِلَّا دَخَلَهَا فَأَمَرَ بِهَا فَحُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ فَقَالَ ارْجِعْ إِلَيْهَا فَانْظُرْ إِلَى مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا قَالَ فَرَجَعَ إِلَيْهَا فَإِذَا هِيَ قَدْ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ وَعِزَّتِكَ لَقَدْ خِفْتُ أَنْ لَا يَدْخُلَهَا أَحَدٌ قَالَ اذْهَبْ إِلَى النَّارِ فَانْظُرْ إِلَيْهَا وَإِلَى مَا أَعْدَدْتُ لِأَهْلِهَا فِيهَا فَإِذَا هِيَ يَرْكَبُ بَعْضُهَا بَعْضًا فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ وَعِزَّتِكَ لَا يَسْمَعُ بِهَا أَحَدٌ فَيَدْخُلَهَا فَأَمَرَ بِهَا فَحُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ فَقَالَ ارْجِعْ إِلَيْهَا فَرَجَعَ إِلَيْهَا فَقَالَ وَعِزَّتِكَ لَقَدْ خَشِيتُ أَنْ لَا يَنْجُوَ مِنْهَا أَحَدٌ إِلَّا دَخَلَهَا». [۶]
«وقتی الله متعال بهشت و دوزخ را آفرید، جبرئیل را به بهشت فرستاد و فرمود: بهشت و آنچه را که در بهشت برای مومنان آماده کردم را ببین. جبرئیل رفت و بهشت و تمامی امکانات آن را مشاهده کرد و سپس برگشت و گفت: پروردگارا! سوگند به بزرگی و شکوهت، هرکس دربارهی این نعمتها بشنود، برای ورود به آن خود را آماده میکند و وارد آن میشود. سپس الله متعال دستور فرمود که بهشت با ناملایمات احاطه شود و به جبرئیل امر کرد: برو و ببین که برای بهشت و بهشتیان چه آماده کردهام. جبرئیل رفت و برگشت و گفت: پروردگارا! سوگند به بزرگی و شکوهت، بیم آن دارم که کسی وارد بهشت نشود.
سپس الله متعال جبرئیل را به دوزخ فرستاد و گفت: دوزخ و آنچه را که برای دوزخیان آماده کردهام را ببین. پس جبرئیل نگاه کرد و دید که آتش آن روی هم انباشته شده است، وقتی که برگشت، رو به بارگاه ذات اقدس الهی گفت: سوگند به بزرگی و شکوهت، هرکس دربارهی آن بشنود، هرگز نمیخواهد وارد آن شود. دستور داد تا دوزخ با خوشیها احاطه شود. سپس به جبرئیل امر کرد تا برای مشاهدهی امکانات دوزخیان به دوزخ برود. جبرئیل رفت و بدان نگریست. سپس برگشت و گفت: سوگند به بزرگی و شکوهت، کسی از آن نجات نمییابد و همه وارد آن میشوند».
امام بخاری در صحیح خود بابی با نام «باب ماجاء في صفة الجنّه وانها المخلوقه» «در بیان ویژگی بهشت و در بیان اینکه بهشت آفریده شده است.» گشوده است. در این باب، روایات بسیاری در مورد آفریده شدن بهشت آمده است؛ از آن جمله حدیث زیر است:
وقتی مرده در قبر گذاشته میشود، جایگاهش را در بهشت یا دوزخ مشاهده میکند. حدیث نگاه کردن پیامبر به بهشت و دوزخ و دیدن قصر عمرسدر بهشت، از جملهی این احادیث هستند. [۷]
ابن حجر میگوید: روشنتر از آنچه که بخاری نقل میکند، آن است که امام احمد و ابوداود با سند صحیح از ابوهریرهسنقل کردهاند. رسول الله صفرمودند:
«لما خلق الله الجنة، قال لجبريل: اذهب فانظر اليها»
«وقتی الله متعال متعال بهشت را آفرید به جبرئیل گفت: برو بهشت را نگاه کن». [۸]
[۱] براساس عقل خود میگویند: الله شایستهی انجام این کار است و شایستهی انجام آن کار نیست. [۲] صحیح بخاری (۱۳۷۹) صحیح مسلم (۲۸۶۶) [۳] صحیح مسلم (۹۰۱) [۴] مشکاة المصابیح (۱/۴۰۷). ن.ک: صحیح بخاری (۱۰۵۲) و صحیح مسلم (۹۰۷) [۵] صحیح مسلم (۹۰۱) [۶] شرح الطحاویة (۴۷۶–۴۷۸) [۷] فتح الباری (۶/۳۲۰) [۸] قبلی، همان صفحه.