گفتار دوم: گستردگی دوزخ و ژرفای آن
دوزخ بسیار گسترده، بسیار ژرف و گوشههای آن از یکدیگر بسیار دور است. شواهد این ادعا به شرح زیر میباشد:
۱- شمار کسانی که وارد دوزخ میشوند، از حد حساب بیرون است و نیز اینکه، جسم هرکدام از دوزخیان به اندازهای بزرگ میشود، که دندان هریک به اندازهی کوه احد و فاصله میان دو شانهی آنها برابر مسافت سه روز میباشد. اما با این وجود، دوزخ همهی کافران و گناهکاران طول تاریخ حیات بشریت را در خود جای میدهد و باز هم برای دیگران جایی باقی میماند. الله متعال در سورهی «ق» ما را از این واقعیت آگاه میسازد و میفرماید:
﴿يَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِيدٖ ٣٠﴾[ق: ۳۰].
«روزی که به دوزخ میگوییم: آیا پر شدی؟ و دوزخ میگوید: افزون بر این هم هست؟!».
دوزخ مانند آسیابی است که صدها هزار تن گندم در آن میریزند، دانه به دانه همه را به آرد تبدیل میکند و از کار باز نمیماند. گندمها تمام میشوند و سنگهای آسیاب همچنان در انتظار دانههای دیگر میچرخند.
در حدیث احتجاج بهشت و دوزخ آمده است که الله متعال به دوزخ میفرماید:
«إِنَّمَا أَنْتِ عَذَابِي أُعَذِّبُ بِكِ مَنْ أَشَاءُ مِنْ عِبَادِي وَلِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مِلْؤُهَا فَأَمَّا النَّارُ فَلَا تَمْتَلِئُ حَتَّى يَضَعَ رِجْلَهُ فَتَقُولُ قَطْ قَطْ فَهُنَالِكَ تَمْتَلِئُ وَيُزْوَى بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ وَلَا يَظْلِمُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ خَلْقِهِ أَحَدًا». [۱۴]
«تو عذاب من هستی. هرکس را که بخواهم بوسیلهی تو عذاب میدهم. برای بهشت و دوزخ کسانی هستند که آنها را پُر کنند. اما دوزخ پُر نخواهد شد تا وقتیکه الله متعال پایش را بر آن میگذارد. آنگاه دوزخ میگوید: کافی است، کافی است. وقتی پُر شد، گوشههای آن جمع شده و مچاله میشود. الله عزوجل به هیچ یک از آفریدگانش ستم نمیکند».
انسساز رسول الله صروایت میکند:
«لاَ تَزَالُ جَهَنَّمُ يُلْقَى فِيهَا وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ؟ حَتَّى يَضَعَ رَبُّ الْعِزَّةِ فِيهَا قَدَمَهُ فَيَنْزَوِى بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ وَتَقُولُ: قَطْ قَطْ بِعِزَّتِكَ وَكَرَمِكَ». [۱۵]
«پیاپی گناهکاران در دوزخ ریخته میشوند و جهنم میگوید: افزون بر این هم هست؟ تا اینکه الله متعال پایش را بر آن میگذارد. گوشههایش جمع و مچاله میشود و آنگاه میگوید: به عزت و بزرگواری تو سوگند، کافی است، کافی است».
۲- از جمله دلایل مبنی بر ژرفای زیاد دوزخ، این است که هرگاه سنگی در آن انداخته شود، زمان زیادی طول میکشد تا به قعر آن برسد.
در صحیح مسلم از ابوهریرهسروایت شده است که میفرماید: همراه رسول اللهصبودیم. ناگهان رسول اللهصصدای افتادن چیزی را شنید. آنگاه فرمود: «أتَدرُونَ ما هذا؟»آیا میدانید این صدای چیست؟ گفتند: الله متعال و رسولش بهتر میدانند. رسول الله صفرمود:
«هَذَا حَجَرٌ رُمِىَ بِهِ فِى النَّارِ مُنْذُ سَبْعِينَ خَرِيفًا فَهُوَ يَهْوِى فِى النَّارِ الآنَ حَتَّى انْتَهَى إِلَى قَعْرِهَا». [۱۶]
«این سنگی است که هفتاد سال پیش در دوزخ انداخته شد و هنوز هم به طرف قعر دوزخ در حال سقوط است».
حاکم از ابوهریرهسو طبرانی از معاذسو ابوامامهسروایت کردهاند که: رسول الله صفرمود:
«لَو أَنَّ حَجَراً مِثلَ سَبعَ خَلِفاتٍ، أُلقِيَ مِن شَفيرِ جَهَنَّمَ هَوَي فِيها سَبعينَ خَريفاً لا يَبلُغُ قَعرَها». [۱۷]
«اگر سنگ بزرگی به وزن هفت شتر باردار، از لبهی دوزخ به داخل آن بیفتد، تا هفتاد سال به طرف قعر دوزخ سقوط میکند و باز هم به قعر آن نمیرسد».
۳- فرشتگان بسیاری در روز رستاخیز به سوی دوزخ میآیند. الله متعال دربارهی آن میفرماید:
﴿وَجِاْيٓءَ يَوۡمَئِذِۢ بِجَهَنَّمَۚ﴾[الفجر: ۲۳].
«و آن روز که جهنم را میآورند».
رسول الله صدربارهی آن چنین فرموده است:
«يُؤْتَى بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لَهَا سَبْعُونَ أَلْفَ زِمَامٍ مَعَ كُلِّ زِمَامٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ يَجُرُّونَهَا». [۱۸]
«در آن روز دوزخ را میآورند؛ در حالیکه هفتاد هزار مهار دارد و بر هر مهار هفتاد هزار فرشته است که آنرا میکشند».
از اینجا میتوان به بزرگی دورخ پی بُرد که برای ادارهی امور آن، به این تعداد فرشتهی توانمند نیاز است و نهایت توان آنها را به جز الله متعال کسی نمیداند.
۴- از جمله چیزهایی که بزرگی و سهمگین بودن دوزخ را به نمایش میگذارد، این است که ماه و خورشید با آن حجم و بزرگیشان، در میان آتش دوزخ همانند دو گوی گداختهی بیفروغ هستند. طحاوی در کتاب «مشکل الآثار» از سلمه بن عبدالرحمن و او از أبوهریرهسروایت میکند که:
«الشَّمسُ وَ القَمَرُ ثَورانِ مُكَوَّرانِ فِي النّارِ يَومَ القِيامَةِ».
«رسول الله صفرمود: در روز رستاخیز ماه و خورشید مانند دو گوی گداختهی بیفروغ هستند».
بیهقی در کتاب «البعث و النشور» و بزار، اسماعیلی و خطابی نیز با سندی صحیح و براساس شرایط بخاری، روایت فوق را آوردهاند. امام بخاری در صحیح خود روایت فوق را به طور مختصر و با عبارت زیر آورده است:
«الشَّمسُ وَالقَمَرُ مُكَوَّرانِ فِي النّارِ». [۱۹]
«خورشید و ماه در میانهی آتش دوزخ، بیفروغ میشوند».
[۱۴] جامع الاصول: (۱۰/۵۴۴). ن.ک: صحیح بخاری، شماره: (۴۸۵۰) و صحیح مسلم، شماره: (۲۸۴۶) [۱۵] مشکاه المصابیح: (۳/۱۰۹). ن.ک: صحیح بخاری، شماره: (۶۶۶۱) صحیح مسلم، شماره: (۲۸۴۸) [۱۶] صحیح مسلم، کتاب الجنة، باب فی شدة حر النار (۴/۳۴۸۴) شماره: (۲۸۴۴) [۱۷] صحیح الجامع الصغیر (۵/۵۸) شماره (۵۲۱۴) [۱۸] صحیح مسلم، کتاب الجنة و صفة نعیم اهلها، باب فی شدة حر جهنم (۴/۲۱۸۴) شماره: (۲۸۴۲) [۱۹] سلسلة الاحادیث الصحیحة، ناصر الدین آلبانی، (۱/۳۲) شماره: (۱۲۴)