گفتار چهارم: كسانی كه بدون حساب وارد بهشت میشوند
نخستین گروه از امت اسلام که وارد بهشت میشود، کسانی هستد که در ایمان، تقوی، عمل صالح و پایداری بر دین حق، در رتبهی والایی قرار دارند. آنها به صورت یک صف داخل بهشت میشوند. آغاز و پایان صف، همزمان وارد بهشت میشوند. چهرهی آنان مانند ماه درخشان است.
امام بخاری در صحیح خود از ابوهریرهسروایت میکند که رسول الله صفرمود:
«أَوَّلُ زُمْرَةٍ تَلِجُ الْجَنَّةَ صُوَرُهُمْ عَلَى صُورَةِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ لَا يَبْصُقُونَ فِيهَا وَلَا يَمْتَخِطُونَ وَلَا يَتَغَوَّطُونَ فِيهَا آنِيَتُهُمْ وَأَمْشَاطُهُمْ مِنْ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَمَجَامِرُهُمْ مِنْ الْأَلُوَّةِ وَرَشْحُهُمْ الْمِسْكُ وَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ زَوْجَتَانِ يُرَى مُخُّ سَاقِهِمَا مِنْ وَرَاءِ اللَّحْمِ مِنْ الْحُسْنِ لَا اخْتِلَافَ بَيْنَهُمْ وَلَا تَبَاغُضَ قُلُوبُهُمْ قَلْبٌ وَاحِدٌ يُسَبِّحُونَ الله متعال بُكْرَةً وَعَشِيًّا» [۱۴۷].
«چهرهی نخستین گروهی که وارد بهشت میشوند، مانند ماه تمام است. آنان در بهشت نه آب دهن میاندازند و نه آب بینی و نه نیازی به قضای حاجت دارند. ظرفها و شانههایشان از طلا و نقره است. عرق بدنشان مانند عنبر خوشبو است و هر کدامشان دو همسر دارند که از زیبایی و لطافت بدن، مغز استخوان پاهایشان از بیرون دیده میشود. میان بهشتیان هیچگونه اختلاف و کدورتی وجود ندارد. دلهایشان یک دل است «یعنی همه همدل و خیرخواه همدیگر هستند» صبح و شام به تقدیس و تسبیح الله متعال مشغولاند».
بخاری از سهل بن سعدسروایت میکند که رسول الله صفرمود:
«لَيَدْخُلَنَّ الْجَنَّةَ مِنْ أُمَّتِي سَبْعُونَ أَلْفًا أَوْ سَبْعُ مِائَةِ أَلْفٍ لَا يَدْرِي أَوَّلُهُمْ حَتَّى يَدْخُلَ آخِرُهُمْ وُجُوهُهُمْ عَلَى صُورَةِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ» [۱۴۸]
«هفتاد هزار یا هفتصد هزار نفر از امت من، همزمان وارد بهشت میشوند. چهرهی آنها مانند ماه تمام میدرخشد».
و از روایات صحیح ثابت است که الله متعال همراه با هرکدام از این هفتاد هزار نفر، هفتاد هزار نفر دیگر را به رسولش میبخشد. در مسند احمد با سند صحیح از ابوبکرسنقل شده است که رسول الله صفرمود:
«أُعْطِيتُ سَبْعِينَ أَلْفًا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ وُجُوهُهُمْ كَالْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ وَقُلُوبُهُمْ عَلَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ فَاسْتَزَدْتُ رَبِّي عَزَّ وَجَلَّ فَزَادَنِي مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ سَبْعِينَ أَلْفًا ». [۱۴۹]
«این هدیه به من عنایت شده که هفتاد هزار نفر از امتم بدون حساب و کتاب وارد بهشت میشوند. چهرههایشان مانند ماه تمام است. همدل و همنوا هستند و من از پروردگارم خواهان عنایات بیشتری شدم. پروردگار همراه با هریک از آنان، هفتاد هزار افزون بر من عطا فرمود».
در مسند احمد، سنن ترمذی و صحیح ابن حبان از ابو امامهسبا سند صحیح ثابت است که رسول الله صفرمود:
«وَعَدَنِي رَبِّي أَنْ يُدْخِلَ الْجَنَّةَ مِنْ أُمَّتِي سَبْعِينَ أَلْفًا لَا حِسَابَ عَلَيْهِمْ وَلَا عَذَابَ مَعَ كُلِّ أَلْفٍ سَبْعُونَ أَلْفًا وَثَلَاثُ حَثَيَاتٍ مِنْ حَثَيَاتِ رَبِّی». [۱۵۰]
«پروردگار به من وعده داد که هفتاد هزار نفر از امتم را بدون محاسبه و عذاب به بهشت وارد کند که همراه هرکدام از آنها، هفتاد هزار نفر و سه مشت پُر از مشتهای پروردگارم، هستند».
مشخصات این هفتاد هزار نفر در احادیث به شرح زیر نقل شده است: از ابن عباسسروایت شده است که پیامبر صفرمود:
«عُرِضَتْ عَلَيَّ الْأُمَمُ فَأَخَذَ النَّبِيُّ يَمُرُّ مَعَهُ الْأُمَّةُ وَالنَّبِيُّ يَمُرُّ مَعَهُ النَّفَرُ وَالنَّبِيُّ يَمُرُّ مَعَهُ الْعَشَرَةُ وَالنَّبِيُّ يَمُرُّ مَعَهُ الْخَمْسَةُ وَالنَّبِيُّ يَمُرُّ وَحْدَهُ. فَنَظَرْتُ فَإِذَا سَوَادٌ كَثِيرٌ قُلْتُ: يَا جِبْرِيلُ هَؤُلَاءِ أُمَّتِي؟ قَالَ: لَا وَلَكِنْ انْظُرْ إِلَى الْأُفُقِ فَنَظَرْتُ فَإِذَا سَوَادٌ كَثِيرٌ قَالَ: هَؤُلَاءِ أُمَّتُكَ وَهَؤُلَاءِ سَبْعُونَ أَلْفًا قُدَّامَهُمْ لَا حِسَابَ عَلَيْهِمْ وَلَا عَذَابَ قُلْتُ: وَلِمَ؟ قَالَ: كَانُوا لَا يَكْتَوُونَ وَلَا يَسْتَرْقُونَ وَلَا يَتَطَيَّرُونَ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ. فَقَامَ إِلَيْهِ عُكَّاشَةُ بْنُ مِحْصَنٍ فَقَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنْهُمْ قَالَ: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ مِنْهُمْ ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ آخَرُ قَالَ: ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنْهُمْ قَالَ: سَبَقَكَ بِهَا عُكَّاشَةُ ». [۱۵۱]
«تمام امتها به من نشان داده شدند. برخی از پیامبران همراه امتی، برخی همراه با چند نفر، برخی با ده و برخی با پنج نفر و برخی تنها بودند. ناگهان جمعیت زیادی را دیدم. گفتم: ای جبرئیل! اینها امت من هستند؟ گفت: خیر. اما به سمت افق نگاه کن. نگاه کردم، جمعیت زیادی را دیدم. جبرئیل گفت: اینها امت تو هستند و این هفتاد هزار نفر که پیشاپیش آنها هستند، هیچگونه حساب و کتاب و هیچگونه عذابی برای آنها نیست. گفتم: چرا؟ جبرئیل گفت: آنها اعضای بدنشان را داغ نمیکنند، تعویذ «افسون» نمیخواهند، فال نميگيرند و بر پروردگارشان توکل میکنند. عکاشه فرزند محصن بلند شد و گفت: ای پیامبر دعا کن تا من از این گروه باشم. رسول اللهصفرمود: بارالها! عکاشه را از آنان قرار بده. شخص دیگری بلند شد و گفت: ای رسول خداص! دعا کن تا من نیز از این گروه باشم. رسول اللهصفرمود: عکاشه از تو پیشی گرفت».
شاید اینها همان کسانی باشند که الله متعال آنها را «مقربین» نام نهاده است:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلسَّٰبِقُونَ١٠ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡمُقَرَّبُونَ١١ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ١٢﴾[الواقعة: ۱۰-۱۲].
«و پیشتازانِ پیشگام! آنان مقرّبان -درگاه یزدان- هستند. در میان باغهای پرنعمت بهشت جای دارند».
[۱۴۷] قبلی، کتاب: بدء الخلق، باب: ماجاء فی صقه الجنة . فتح الباری (۶/۳۱۸)، مسلم و ترمذی نیز آن را روایت کردهاند. [۱۴۸] قبلی، همان صفحه. [۱۴۹] صحیح الجامع (۱/۳۵۰) شماره (۱۰۶۸) [۱۵۰] قبلی (۶/۱۰۸) شماره (۶۹۸۸) [۱۵۱] صحیح بخاری، کتاب الرقائق، باب: یدخل الجنة سبعون الفا بغیر حساب. فتح الباری (۱۱/۴۰۵)