کاوشی پیرامون بهشت و دوزخ

فهرست کتاب

گفتار دوم: راز تعداد زیاد دوزخیان

گفتار دوم: راز تعداد زیاد دوزخیان

دلیل بیشتر بودن دوزخیان این نیست که‌ دعوت اسلامی در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون به‌ جامعه‌ی بشری نرسیده است؛ زیرا کسانی که دعوت حق به آنان نرسیده است، مؤاخذه نمی‌شوند.

﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا١٥[الإسراء: ۱۵].

‏«‏‏و تا پیامبری نفرستیم، هیچ‌کس را عذاب نمی‌کنیم‏»‏. ‏

آری، این‌جاست که الله متعال برای هر امتی یک بیم دهنده را فرستاد:

﴿وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ٢٤[فاطر: ۲۴].

‏«‏‏هیچ ملّتی نبوده است که بیم دهنده‌ای به میانشان فرستاده نشده باشد‏»‏. ‏

علت فراونی اهل دوزخ این است که‌ افراد اندکی از پیامبران پیروی کردند و بسیاری از آن‌ها از فرامین الله سرپیچی نمودند و نیز بسیاری از کسانی که دعوت پسامبران ‌را پذیرفتند، ایمان‌شان ایمانی خالص نبوده است.

ابن رجب در کتاب «التخویف من النار» به بیان دلایل تعداد زیاد دوزخیان و تعداد اندک بهشتیان پرداخته و می‌گوید:

این احادیث و بسیاری از احادیث مشابه، حکایت از آن دارند که بیشتر فرزندان آدم÷، دوزخی‌‌اند و پیروان پیامبران، از مخالفان‌شان کمتر هستند. همه‌ی کسانی که از پیامبران نافرمانی کردند، دوزخی‌اند؛ مگر کسانی که دعوت حق به آن‌ها نرسیده و یا قادر به درک آن نبوده‌اند. بسیاری از پیروان پیامبران، به ادیان نسخ شده‌ و کتاب‌های تحریف شده گرایش دارند؛ آنان نیز دوزخی‌اند. الله متعال می‌فرماید:

﴿وَمَن يَكۡفُرۡ بِهِۦ مِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ فَٱلنَّارُ مَوۡعِدُهُۥۚ[هود: ١٧].

‏«‏‏چنین کسانی به قرآن ایمان می‌آورند و هرکه از سایر گروه‌ها به قرآن کفر ورزد، آتش میعادگاه اوست‏»‏.

هم‌چنین، بسیاری از پیروان کتاب حق و شریعت الهی نیز دوزخی‌اند. آنان همان منافقانی هستند که در پایین‌ترین طبقه‌ی دوزخ قرار دارند. اما بسیاری از کسانی که‌ در ظاهر و باطن پیرو دین الهی هستند و خود را مسلمان می‌نامند و می‌دانند، گرفتار شبهات می‌شوند و این دسته همان اهل بدعت و گمراهند. در احادیث صحیح بسیاری تصریح شده است که این امت به هفتاد و اندی فرقه تقسیم می‌شود؛ همه آن‌ها سوای یک گروه، دوزخی‌اند. نیز به سند صحیح وارد شده است که این گروه‌ها به شهوات و لذت‌های حرام که مرتکبین آنها به دوزخ تهدید شده‌اند، مبتلا گشته‌اند. گرچه این‌ها در دوزخ ماندگار نیستند، ولی از عذاب دوزخ بی‌بهره نمی‌مانند. تنها یک فرقه از این امت شایسته ی وعده‌ی مطلق بهشت است و آن فرقه، همان است که در ظاهر و باطن از راه رسول الله صو یارانش پیروی می‌کند و از شبهات و شهوات نجات یافته‌اند. تعداد افراد این گروه در عصر امروز، بسیار اندک است.

ممکن است دلیل فراوانی اهل دوزخ، پیروی از شهوات باشد. زیرا علاقه‌ به‌ مسایل شهوانی، در اعماق درون انسان ریشه دوانیده است:

﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَٱلۡبَنِينَ وَٱلۡقَنَٰطِيرِ ٱلۡمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَٱلۡفِضَّةِ وَٱلۡخَيۡلِ ٱلۡمُسَوَّمَةِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ وَٱلۡحَرۡثِۗ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلۡمَ‍َٔابِ١٤[آل‌عمران: ۱۴].

‏«‏‏برای مردم، محبت خواسته های درونی اعم از زنان، فرزندان و ثروت-های هنگفتِ طلا و نقره و اسب های مرغوب و نشاندار و چارپایان و زراعت، آراسته شده است. این کالای زندگی دنیاست و بازگشت و پاداش نیک، نزد الله می باشد‏»‏. ‏

بسیاری از مردم برای رسیدن به این شهوات، به راه‌های غیر شرعی و هوس‌های نفسانی دست می‌زنند و از قوانین الهی سرپیچی می‌کنند. علاوه بر این، بسیاری از افراد، در برخورد با شهوات و هوای نفسانی، از گذشتگان خود پیروی می‌کنند نه از شریعت الله:

﴿وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣ ۞قَٰلَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكُم بِأَهۡدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمۡ عَلَيۡهِ ءَابَآءَكُمۡۖ قَالُوٓاْ إِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ٢٤[الزخرف: ۲۳-۲۴].

‏«‏‏و همچنین پیش از تو در هیچ آبادی و شهری هشدار‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر آن‌که سران خوش‌گذرانش گفتند: ما، نیاکانمان‌ را بر چنین آیینی یافته‌ایم و به‌طور ‌قطع از آنان پیروی خواهیم کرد. -هشدار‌دهنده- گفت: آیا اگر آیینی هدایت‌بخش‌تر از آن‌چه که شما پدرانتان ‌را بر آن یافته‌اید، برایتان آورده‌ باشم ‏«‏باز هم از آیین موروثی نیاکانتان پیروی می‌کنید‏»‏؟ گفتند: «ما به آیینی که آورده‌اید، باور نداریم»‏»‏.

گرایش به راه و روش گذشتگان و نیاکان و تعصّب به آن، دردی است که امت‌های بسیاری بدان گرفتارند. آثار مخرب و منفی این بیماری، از آثار شهوت و هوای نفس که در اعماق قلب انسان ریشه دوانیده است، کمتر نیست. گرچه این نیز گونه‌ای شهوت به شمار می‌رود.

ابو داود، ترمذی و نسائی از طریق ابوهریرهسروایت کرده‌اند که‌ ‌رسول الله صفرمود:

«لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ النّارَ قَالَ: يَا جِبْرِيلُ اذْهَبْ فَانْظُرْ إِلَيْهَا. فَذَهَبَ فَنَظَرَ إِلَيْهَا ثُمَّ جَاءَ فَقَالَ: أَيْ رَبِّ وَعِزَّتِكَ لَا يَسْمَعُ بِهَا أَحَدٌ فَدَخَلَهَا. فَحَفَّهَا بِالشَّهَواتِ فَقَالَ: اذْهَبْ فَانْظُرْ إِلَيْهَا. فَذَهَبَ فَنَظَرَ إِلَيْهَا فَلَمّا رَجَعَ قَالَ: وَعِزَّتِكَ لَقَدْ خَشِيتُ أَنْ لَا یَبقِی أَحَدٌ إلاّ دَخَلَهَا». [۱۰۲]

‏«‏هنگامی که الله متعال دوزخ را آفرید، به جبرئیل÷فرمود: برو و آن‌را نگاه کن. جبرئیل÷رفت و نگاه کرد و سپس آمد و گفت: پروردگارا! سوگند به جلال و شکوه تو، هرکس درباره‌ی آن بشنود، هرگز وارد آن نمی‌شود. سپس الله متعال دستور فرمود که دوزخ با شهوات احاطه شود و به جبرئیل÷امر کرد: برو و به آن نگاه کن. جبرئیل÷رفت و نگاه کرد؛ سپس برگشت و گفت: پروردگارا! سوگند به جلال و شکوه تو، بیم آن دارم که همه وارد ذوزخ شوند‏»‏.

در صحیح بخاری و مسلم از طریق ابوهریرهسروایت شده‌ است که‌ رسول اللهصفرمود:

«حُجِبَتْ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ وَحُجِبَتْ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ» [۱۰۳].

‏«‏دوزخ با لذایذ و شهوات و بهشت با ناملایمات پوشیده شده است‏»‏.

صدیق حسن خان می‌گوید: منظور از شهوات، خواسته‌ها و لذایذ درونی انسان هستند. [۱۰۴]قرطبی می‌گوید: هر آن‌چه که با نفس سازگار باشد و نفس را به سوی خود بکشد، شهوت گفته می‌شود. «حفاف» به هر چیز احاطه کننده‌ای گفته می‌شود که برای رسیدن به درون آن، باید از حفاف عبور کرد. [۱۰۵]

[۱۰۲] جامع الاصول (۰/۵۲۰) شماره (۸۰۶۸) [۱۰۳] قبلی، همان صفحه. [۱۰۴] یقظة اولی الاعتبار (۲۲۰) [۱۰۵] قبلی، همان صفحه.