کاوشی پیرامون بهشت و دوزخ

فهرست کتاب

گفتار نهم: آيا پیش از فرا رسيدن رستاخیز، کسی دوزخ را می‌بیند؟

گفتار نهم: آيا پیش از فرا رسيدن رستاخیز، کسی دوزخ را می‌بیند؟

بر ما روشن است که رسول الله صبهشت و دوزخ را دید. در صحیحین از عبدالله بن عباسسنقل شده‌ است که‌ پیامبر صفرمود:

«إِنِّي رَأَيْتُ الْجَنَّةَ فَتَنَاوَلْتُ عُنْقُودًا وَلَوْ أَصَبْتُهُ لَأَكَلْتُمْ مِنْهُ مَا بَقِيَتْ الدُّنْيَا وَأُرِيتُ النَّارَ فَلَمْ أَرَ مَنْظَرًا كَالْيَوْمِ قَطُّ أَفْظَعَ وَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا النِّسَاءَ». [۳۹]

‏«‏بهشت را دیدم و خواستم خوشه انگوری از آن بچینیم. اگر آن خوشه را می‌چیدم، شما تا پایان دنیا از آن می‏خوردید. هم‌چنین دوزخ به من نشان داده شد. صحنه‌ای هولناک‌تر از آن تا کنون ندیده‌ام و بیشتر دوزخیان زنان بودند‏»‏.

در صحیح بخاری از اسماء روایت شده‌ است که‌ رسول الله صفرمود:

«قَدْ دَنَتْ مِنِّي الْجَنَّةُ حَتَّى لَوْ اجْتَرَأْتُ عَلَيْهَا لَجِئْتُكُمْ بِقِطَافٍ مِنْ قِطَافِهَا وَدَنَتْ مِنِّي النَّارُ حَتَّى قُلْتُ أَيْ رَبِّ وَأَنَا مَعَهُمْ فَإِذَا امْرَأَةٌ حَسِبْتُ أَنَّهُ قَالَ تَخْدِشُهَا هِرَّةٌ قُلْتُ مَا شَأْنُ هَذِهِ قَالُوا حَبَسَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ جُوعًا لَا أَطْعَمَتْهَا وَلَا أَرْسَلَتْهَا تَأْكُلُ مِن خَشَاشِ الأرضِ». [۴۰]

‏«‏بهشت چنان به من نزدیک شد، که ‌اگر می‌خواستم می‌توانستم خوشه انگوری را از آن‌جا بیاورم. دوزخ نیز چنان به من نزدیک شد که‌ گفتم: پروردگارا! مگر من هم از دوزخيانم؟ در آن هنگام چشمم به زني افتاد كه گربه‏اي، چهره‌اش را مي‌خراشيد. گفتم: چرا این زن گرفتار چنین عذابی است؟ گفتند: این زن آن گربه را نزد خود اسیر کرد تا این‌که آن گربه از گرسنگی مرد. نه‌ غذایی به‌ گربه‌ داد و نه‌ آن‌را رها کرد تا از حشرات روی زمین بخورد‏»‏.

در مسند احمد از مغیره بن شعبهسنقل شده‌ است که‌ پیامبر صفرمود:

«إِنَّ النَّارَ أُدْنِيَتْ مِنِّي حَتَّى نَفَخْتُ حَرَّهَا عَنْ وَجْهِي فَرَأَيْتُ فِيهَا صَاحِبَ الْمِحْجَنِ وَالَّذِي بَحَرَ الْبَحِيرَةَ وَصَاحِبَةَ حِمْيَرَ صَاحِبَةَ الْهِرَّة». [۴۱]

‏«‏دوزخ آن‌چنان به من نزدیک شد که‌ گرمی آن‌را در صورتم احساس کردم. در لابه‌لای آن صاحب محجن [۴۲]، رایج‌گر بحیره [۴۳]، صاحب حمیر و صاحب گربه را دیدم‏»‏.

در صحیح مسلم از جابر بن عبد اللهسروایت شده‌ است که‌ رسول الله صفرمود:

«فَعُرِضَتْ عَلَىَّ الْجَنَّةُ حَتَّى لَوْ تَنَاوَلْتُ مِنْهَا قِطْفًا أَخَذْتُهُ - أَوْ قَالَ تَنَاوَلْتُ مِنْهَا قِطْفًا - فَقَصُرَتْ يَدِى عَنْهُ وَعُرِضَتْ عَلَىَّ النَّارُ فَرَأَيْتُ فِيهَا امْرَأَةً مِنْ بَنِى إِسْرَائِيلَ تُعَذَّبُ فِى هِرَّةٍ لَهَا رَبَطَتْهَا فَلَمْ تُطْعِمْهَا وَلَمْ تَدَعْهَا تَأْكُلُ مِنْ خَشَاشِ الأَرْضِ وَرَأَيْتُ أَبَا ثُمَامَةَ عَمْرَو بْنَ مَالِكٍ يَجُرُّ قُصْبَهُ فِى النَّارِ». [۴۴]

‏«‏بهشت به من نشان داده شد تا آن‌جا که‌ خواستم خوشه انگوری را از آن بچینم. اما از آن دست کشیدم و دوزخ به من نشان داده شد. از ترس این‌که آتش آن مرا در برگیرد، از آن دور شدم. زنی از بنی ‌اسرائیل را دیدم که به خاطر گربه‌اش شکنجه می‌شد. وی گربه را نزد خود اسیر کرده بود. نه آن‌را رها کرد تا از حشرات روی زمین تغذیه کند و نه خود آن‌را آب و طعام می‌داد تا این‌که از گرسنگی جان داد. ابوثمامه عمر بن مالک را در آن دیدم که دامنی آتشین را با خود می‌کشید‏»‏.

وقتی کسی می‌میرد، به عالم برزخ منتقل می‌شود و در آن‌جا، اگر مؤمن باشد، جایگاهش در بهشت و اگر کافر باشد، جایگاهش در دوزخ به او نشان داده می‌شود.

پیشتر این مطلب در حدیث برزخ بیان گردید.

[۳۹] مشکاة المصابیح (۱/ ۴۰۷). ن.ک: صحیح بخاری (۱۰۵۲) و صحیح مسلم (۹۰۷) [۴۰] صحیح الجامع (۴/ ۱۳۳)، شماره (۴۲۴۷) ن.ک: صحیح بخاری (۷۴۵، ۲۳۶۴) [۴۱] قبلی، (۲/۱۷۴) شماره (۱۹۶۸) [۴۲] مِحجَن: عصا یا چوب‌دستی کج. منظور شخصی است که با این عصا از مسافران و زائران دزدی می‌کند. اگر متوجه او شوند، می‌گوید: این وسایل به عصای من آویزان شدند و من مقصر نیستم. اگر هم متوجه او نشوند، مال دزدی را با خود می‌برد. [۴۳] در زمان جاهلیت هر گاه شتر یا گوسفندی ده شکم می‌زایید، گوش او را می‌شکافتند، او را آزاد می‌گذاشتند و ذبحش را حرام می‌دانستند. [۴۴] صحیح مسلم (۲/۲۹۸) شماره (۲۳۹۴)