گفتار اول: شفاعت برای ورود به بهشت
در روایات آمده است: در روز رستاخیز، مؤمنان پس از توقفی طولانی در میدان محشر از پیامبران میخواهند تا دروازههای بهشت را برای آنان باز کنند. هرکدام از پیامبران از شفاعت خودداری میکنند و میگویند: من اهل شفاعت نیستم. تا اینکه نوبت به رسول الله صمیرسد. ایشان شفاعت کرده و شفاعتش نیز پذیرفته میشود.
در صحیح مسلم از حذیفه بن یمانسو ابوهریرهسروایت شده است که رسول الله صفرمود:
«يَجْمَعُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى النَّاسَ فَيَقُومُ الْمُؤْمِنُونَ حَتَّى تُزْلَفَ لَهُمُ الْجَنَّةُ فَيَأْتُونَ آدَمَ فَيَقُولُونَ يَا أَبَانَا اسْتَفْتِحْ لَنَا الْجَنَّةَ. فَيَقُولُ وَهَلْ أَخْرَجَكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلاَّ خَطِيئَةُ أَبِيكُمْ آدَمَ لَسْتُ بِصَاحِبِ ذَلِكَ...». [۱۴۵]
«الله متعال تمام انسانها را جمع میکند، مومنان بلند میشوند و بهشت به آنان نزدیک میشود. مومنان نزد آدم÷آمده و میگویند: ای پدر! دروازههای بهشت را باز کن. آدم÷میگوید: مگر شما بر اثر اشتباه پدرتان از بهشت رانده نشدید؟ من این شایستگی را ندارم...».
در ادامهی حدیث آمده است که تمام پیامبران یکی پس از دیگری درخواست شفاعت را رد میکنند تا اینکه نوبت به محمد صمیرسد. آنگاه اجازهی شفاعت به ایشان داده میشود.
[۱۴۵] صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب ادنی اهل الجنة منزلة (۴/۱۸۶) شماره (۱۹۵)