بخش هفتم: دعوای بهشت و دوزخ
رسول الله صبه ما خبر دادهاند که بهشت و دوزخ نزد پروردگار به جدال پرداختند. از ابوهریرهسروایت شده است که رسول الله صفرمود:
«تَحَاجَّتِ الْجَنَّةُ وَالنَّارُ فَقَالَتِ النَّارُ: أُوثِرْتُ بِالْمُتَكَبِّرِينَ وَالْمُتَجَبِّرِينَ. وَقَالَتِ الْجَنَّةُ: فَمَا لِى لاَ يَدْخُلُنِى إِلاَّ ضُعَفَاءُ النَّاسِ وَسَقَطُهُمْ وَغِرَّتُهُمْ؟ قَالَ اللَّهُ لِلْجَنَّةِ: إِنَّمَا أَنْتِ رَحْمَتِى أَرْحَمُ بِكِ مَنْ أَشَاءُ مِنْ عِبَادِى. وَقَالَ لِلنَّارِ إِنَّمَا أَنْتِ عَذَابِى أُعَذِّبُ بِكِ مَنْ أَشَاءُ مِنْ عِبَادِى. وَلِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْكُمَا مِلْؤُهَا. فَأَمَّا النَّارُ فَلاَ تَمْتَلِئُ حَتَّى يَضَعَ الله تَبَارَكَ وَتَعَالَى رِجْلَهُ تَقُولُ: قَطْ قَطْ قَطْ. فَهُنَالِكَ تَمْتَلِئُ وَيُزْوَى بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ وَلاَ يَظْلِمُ الله مِنْ خَلْقِهِ أَحَدًا». [۳۰۸]
«بهشت و دوزخ مناقشه کردند. دوزخ گفت: من برای سرکشان و ستمگران انتخاب شدم. بهشت میگوید: پروردگارا چرا من محل اقامت ضعیفان و درماندگان هستم؟ الله متعال میفرماید: تو رحمت من هستی. هرکس از بندگانم را که بخواهم، به وسیلهی تو مورد رحمت قرار میدهم. به دوزخ میفرماید: همانا تو عذاب من هستی؛ هرکس را که بخواهم، به وسیلهی تو عذاب میدهم. انسانها و جنهایی هستند که هریک از شما را پُر میکنند. اما دوزخ پُر نخواهد شد؛ تا وقتی که الله متعال پایش را بر روی آن میگذارد. آنگاه دوزخ میگوید: کافی است، کافی است. وقتی پُر شد، اطراف آن جمع و مچاله میشود. الله عزّوجل به هیچ یک از آفریدگانش ستم نمیکند».
و در روایت بخاری چنین آمده است:
«بهشت و دوزخ برای داوری مناقشهی خویش، نزد الله متعال رفتند. بهشت گفت: خداوندا! چرا فقط مستضعفان و درماندگان نزد من میآیند؟ دوزخ گفت [۳۰۹]: سرکشان و ستمگران نزد من میآیند. الله متعال به بهشت فرمود: تو نماد رحمت من هستی. و به دوزخ فرمود: تو نماد عذاب من هستی و به وسیلهی تو هر کسی را بخواهم عذاب میدهم. هرکدام از شما را پُر میکنم. الله به آفریدگانش ستم نمیکند. او برای دوزخ [۳۱۰]مخلوقاتی را میآفریند و آنها را به دوزخ میاندازد. دوزخ میگوید: آیا افزون بر این هم هست؟ باز در آن انداخته میشود و باز هم میگوید: آیا افزون بر این هم هست؟ تا اینکه الله متعال پایش را بر دوزخ میگذارد. دوزخ پر میشود و گوشههایش به هم میآیند و مچاله میشود. آنگاه میگوید: بس است، بس است.
در روایتی دیگر آمده است: به دوزخ گفته میشود: آیا پُر شدهای؟ میگوید: آیا بیشتر هم هست؟ آنگاه پروردگار پای خود را بر دوزخ میگذارد. دوزخ میگوید: بس است، بس است. [۳۱۱]
[۳۰۸] بخاری و مسلم از ابوهریره. جامع الاصول (۱۰/۵۴۴) [۳۰۹] محقق جامع الأصول میگوید: در نسخههای خطی اصول و عقاید آمده است: برای سرکشان برگزیده شدم. ابن حجر در الفتح البارئ میگوید: در اینجا به صورت اختصار آمده است. ابن بطال میگوید: در اینجا سخن دوزخ در تمامی نسخهها حذف شده است ولی در اصل حدیث محفوظ میباشد. الفتح الباری (۱۳/۴۳۴) [۳۱۰] بیشتر علما این را خطای راویان دانستهاند و کلمهی «بهشت» درست میباشد. [۳۱۱] جامع الاصول (۱۰/۵۴۴-۵۴۷) ن.ک: صحیح بخاری (۸/۴۵۸) در تفسیر سورهی (ق)، باب قوله تعالى: ﴿وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِيدٖ ٣٠﴾[ق:۳۰] و در التوحید، باب ما جاء فی قول الله تعالى: ﴿إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٦﴾ [الأعراف:۵۶]. صحیح مسلم: شماره: (۲۸۴۶) فی الجنة، باب النار ویدخلها الجبارون والجنة یدخلها الضعفاء. الترمذی، شماره (۲۵۶۴) فی صفة الجنة، باب ما جاء فی احتجاج الجنة والنار.