گفتار سوم: درکات دوزخ
درکات دوزخ از نظر شدت گرما و نوع عذابی که الله متعال برای اهل آن در نظر گرفته است، متفاوت میباشد. الله متعال میفرماید:
﴿إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ فِي ٱلدَّرۡكِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِيرًا ١٤٥﴾[النساء: ۱۴۵].
«بیگمان منافقان در پایینترین درکهی دوزخ هستند و هرگز یاوری برای آنان نخواهی یافت».
واژهی «الدرک» در زبان عربی به هر چیز ردهپایین و «الدرج» به هر چیز رده بالا گفته میشود. بنابراین برای بهشت واژهی درجه و درجات و برای دوزخ، واژهی درک و درکات بهکار میرود. دوزخ به هر اندازه که پایینتر باشد، به همان میزان حرارت و عذابش شدیدتر است. [۲۰]منافقان بهرهی بیشتری از آتش دوزخ دارند؛ به همین خاطر در درک اسفل دوزخ قرار میگیرند.
گاهی به مراتب دوزخ «درجات» نیز اطلاق میگردد. الله متعال در سورهی انعام، پس از ذکر بهشتیان و دوزخیان میفرماید:
﴿وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْۚ﴾[الأنعام: ۱۳۲].
«و هریک -از نیکوکاران و بدکاران- به اندازهی کارهایشان درجاتی دارند».
﴿أَفَمَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِ كَمَنۢ بَآءَ بِسَخَطٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَمَأۡوَىٰهُ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ١٦٢ هُمۡ دَرَجَٰتٌ عِندَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ١٦٣﴾[آلعمران: ۱۶۲-۱۶۳].
«آیا کسی که جویای رضای الله باشد، مانند کسی است که سزاوار خشم الله میگردد و جایگاهش دوزخ است؟ و چه بد فرجامی است! آنان نزد الله درجات متفاوتی دارند. و الله به کردارشان بیناست».
عبدالرحمن بن زید بن مسلم میگوید: درجات بهشت به بلندی و درکات دوزخ به پستی میروند. [۲۱]
از برخی سلف نقل شده است که: موحدین گناهکار که وارد دوزخ میشوند، در درک نخست، یهود در درک دوم، نصارا در درک سوم، صابئین در درک چهارم، مجوس در درک پنجم، مشرکان در درک ششم و منافقان در درک هفتم قرار دارند. در برخی کتابها نام آن درکات نیز وارد شده است: درک نخست: جهنم، درک دوم: لظّی، درک سوم: حطمه، درک چهارم: سعیر، درک پنجم: سقر، درک ششم: جحیم و درک هفتم هاویه نام دارد.
اینگونه تقسیمبندی و نامگذاری صحت ندارد و ثابت نیست. دیدگاه راجح و صحیح آن است که نامهای یادشده مانند: جهنم، لظی، حطمه... نامهایی برای دوزخ هستند، نه اینکه هرکدام نام بخشی از دوزخ باشند. البته این مطلب که مردم به لحاظ کفر و گناهان خود، مراتب گوناگونی دارند، درست است.
[۲۰] التذکرة، قرطبی: ص (۳۸۲) و التخویف من النار، ابن رجب: ص (۵۰) [۲۱] قبلی، همان صفحه