ابوبکر صدیق رضی الله عنه بر ترین صحابی و مستحق ترین فرد به خلافت

فهرست کتاب

احترام گذاشتن ابوبکر به خویشاوندان و نزدیکان پیامبرص

احترام گذاشتن ابوبکر به خویشاوندان و نزدیکان پیامبرص

ابوبکرس از همه مسلمانان بیشتر حقوق خویشان و خانواده پیامبرصرا مراعات می‌نمود و به آنان احترام می‌گذاشت، زیرا محبت زیاد او به پیامبرص، موجب سرایت حب و دوستی‌اش به خانواد‌ه پیامبرصشده بود، چون رعایت حقوق اهل بیت پیامبرصو احترام به آنان، از جمله مواردی بود که خدا و رسولش بدان امر کرده‌اند، در صحیح مسلم آمده که پیامبرصدر غدیر -که میان مکه و مدینه واقع شده است- برای اصحاب و یارانش خطبه خواند و فرمود: «أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي» [۱۳٧]. «در مورد اهل بیتم، خدا را به یاد داشته باشید و نسبت به آنان تقوای خدا را پیشه کنید». و در سنن ابن ماجه آمده که آن حضرت فرمودند: «والَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لا یؤمنون حَتَّى يُحِبُّوكُمْ لِلَّهِ وَلِقَرَابَتِي» [۱۳۸]. «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، آنان ایمان ندارند مگر آنکه شما را به خاطر خدا و به خاطر رابطه خویشاوندی با من، دوست بدارند». ابوبکر صدیقس می‌گفت: «محمدصرا درباره اهل بیتش مراعات و محافظت کنید و آنان را اذیت نکنید» [۱۳٩]. و در جای دیگری گفته است: «به خدا قسم، بیشتر دوست دارم که صله رحم را در حقّ خویشان و نزدیکان رسول اللهصبه جای آورم تا خویشان و نزدیکان خودم» [۱۴۰]. همچنین عمرس با خویشاوندان و خاندان پیامبرصچنین رفتاری داشته است، زیرا ابوبکر و عمر در زمان خلافتشان همیشه علی و سایر افرادِ بنی هاشم را مورد اکرام و احترام قرار می‌دادند و آنان را بر سایر مردم مقدم می‌داشتند. اما راجع به این آیه که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[الشوری: ۲۳] [۱۴۱].

«این همان چیزی است که خداوند بندگان خود را بدان نوید می‌دهد، بندگانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند، بگو: در برابر آن از شما پاداش و مزدی نمی‌خواهم مگر آن که به خاطر خویشاوندی‌ام مرا دوست داشته باید (یعنی‌: بلکه‌ آنچه‌ از شما می‌طلبم، مودت‌ و دوستی‌ در قرابت‌ و نزدیکی‌ نسبی‌ای‌ است‌ که‌ میان‌ من‌ و شما وجود دارد، پس‌ فقط صله‌ و پیوندی‌ را که‌ میان‌ من ‌و شما وجود دارد، در نظر آورید و همان‌ را رعایت‌ کنید و اگر فقط این‌ را در نظرداشته‌ باشید، بر من‌ عجولانه‌ نمی‌تازید و میان‌ من‌ و مردم‌ را خالی‌ کرده‌ و اجازه‌ می‌دهید که‌ این‌ دعوت‌ را به‌ آنان‌ برسانم‌)، هر کس کار نیکی انجام دهد بر نیکی عمل او می‌افزائیم، خداوند آمرزگار شکرگذار است».

باید گفت که در صحیح بخاری و مسلم از سعید بن جبیر روایت شده که وی گوید: از ابن عباس درباره این آیه سؤال شد. من گفتم: یعنی محمدصرا درباره خویشاوندان و نزدیکانش اذیت نکنید. ابن عباس گفت: عجله کردی، زیرا هیچ طایفه‌ای از قریش نیست مگر آنکه رسول اللهصبا آنان خویشاوند است. معنی آیه این است که در برابر آن دعوت، از شما پاداش و مزدی نمی‌خواهم، بلکه تنها از شما می‌خواهم که رابطه خویشاوندی‌ای که میان من و شماست، محفوظ نگه دارید [۱۴۲]. پس پیامبرصاز مردمانی که از همان ابتدا به سویشان فرستاده شده می‌خواهد که صله رحم او را به جای آورند و بر او تجاوز و ستم نکنند تا اینکه رسالت و پیام پروردرگارش را به مردم ابلاغ کند. آیه نگفته که بجز دوستی و یاری با خویشاوندان. بدون شک محبت اهل بیت پیامبرصواجب است، اما وجوب آن به وسیله این آیه ثابت نشده، بلکه به وسیله دو حدیث قبلی ثابت شده است [۱۴۳].

[۱۳٧] مسلم آن را روایت نموده است. (ک ۴۴، ح ۳۶). [۱۳۸] ابن ماجه آن را در مقدمه در مبحث فضیلت عباس بن عبدالمطلب، به شماره ۱۴۰ از زبان خود عباس بن عبدالمطلب روایت نموده که وی گفت: ما به چند نفر از افراد قریش برخورد کردیم در حالی که با هم حرف می‌زدند. به محض اینکه ما را دیدند، سخنشان را قطع کردند. ما این جریان را برای رسول اللهصبازگو کردیم. ایشان فرمودند: «مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَتَحَدَّثُونَ فَإِذَا رَأَوُا الرَّجُلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِى قَطَعُوا حَدِيثَهُمْ وَاللَّهِ لاَ يَدْخُلُ قَلْبَ رَجُلٍ الإِيمَانُ حَتَّى يُحِبَّهُمْ لِلَّهِ وَلِقَرَابَتِهِمْ مِنِّى»: «چرا افرادی با هم حرف می‌زنند و هر گاه کسی از اهل بیتم را می‌بینند، حرفشان را قطع می‌کنند؟ به خدا قسم، ایمان داخل قلب کسی نمی‌شود مگر آنکه آنان را به خاطر خدا و به خاطر رابطه خویشاوندی با من، دوست بدارد». [نگاه کنید به: کنز العمال: ۱۳/۴۶۲]. [۱۳٩] بخاری آن را روایت کرده است. ( ک ۶۲، ب ۱۲). ابوبکر آن را وقتی گفت که برای مردم خطبه می‌خواند. [۱۴۰] بخاری آن را روایت کرده است. [صحیح بخاری: ک ۶۲، ب ۱۲]. گویم: بعداً در ماجرای بیعت علی می‌آید که ابوبکر به تنهایی به خانه علی رفت و بنی هاشم هم آنجا بودند. آنگاه ابوبکر فضایل آنان را برایشان خاطر نشان ساخت و آنان هم فضایل ابوبکر را برایش خاطر نشان ساختند و با او بیعت کردند در حالی که ابوبکر تنها خودش در نزد آنان بود. و این، نهایت اکرام و احترام ابوبکر به آنان را می‌رساند. [۱۴۱] «بگو: در برابر آن (همه نعمت که در پرتو دعوت اسلامی به شما خواهد رسید) از شما پاداش و مزدی نمی‌خواهم جز عشق و علاقه نزدیکی (به خدا) را (که سود آن هم عائد خودتان می‌گردد)». [۱۴۲] صحیح بخاری: ک ۶۱، ب ۱. ابن کثیر/گوید: آیه: ﴿قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰبه این معنی است که ای محمد، به این مشرکان از کفار قریش بگو: در برابر این دعوت و خیرخواهی‌ام برای شما، مالی را نمی‌خواهم که به من بدهید بلکه تنها از شما می‌خواهم که شرتان را از من دور کنید و مرا بگذارید تا رسالت‌ها و دستورات پروردگارم را به مردم ابلاغ نمایم. اگر مرا یاری نمی‌کنید حداقل مرا اذیت نکنید به خاطر قرابت و خویشاوندی‌ای که میان من و شماست. سپس ابن کثیر حدیثی را که بخاری روایتش کرده، و همچنین اقوالی که درباره آیه گفته شده، ذکر کرده است .[نگاه کنید به: تفسیر ابن کثیر: ۴/۱۱۲]. [۱۴۳] منهاج السنة: ۴/۲۸ و ۲٩۸.