خطبۀ ابوبکر هنگامی که عدهای از مسلمانان مرتد شدند
ابن عساکر از دو طریق از شبابه بن سوار روایت کرده که او گفت عیسی بن یزید مدنی برای ما نقل کرد که صالح بن کیسان برایم نقل کرد و گفت: هنگامی که عدهای از مسلمانان مرتد شدند، ابوبکر در میان مردم برخاست و پس از حمد و ثنای پروردگار گفت: حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که انسان را به راه راست هدایت نمود و او را کفایت کرد، و تمام نعمتها را به انسان داد و او را بینیاز کرد. همانا خداوند محمدصرا مبعوث کرد زمانی که علم و دانش، رانده شده و اسلام، غریب و دور انداخته بود. ریسمان آن، کهنه و پوسیده شده، و روزگار آن به سر آمده بود و مسلمانان سرگردان و آواره بودند. و خداوند اهل کتاب را نفرت کرده بود و هیچ خیری را به آنان عطا نمیکرد و هیچ شری را از آنان دور نمیکرد. آنان کتابشان را تحریف کردند و چیزهایی را بدان افزودند که کلام الهی نبود. و قوم عرب در امنیت بودند، گمان میکردند که در ایمنی خداوند هستند او را عبادت نمیکردند و او را به فریاد نمیطلبیدند. از اینرو خداوند زندگانیشان را سخت، و دینشان را باطل گردانید در زمینِ درشت و سخت همراه با مقداری ابر. پس خداوند به وسیله محمد در حقّ آنان بسیار نیکى و مهربانی کرد و آنان را امتی میانه قرار داد و آنان را به وسیله کسانی که از آنان تبعیت کردند، یاری داد و آنان را بر دشمنان پیروز گردانید تا اینکه خداوند جان پیامبرش را گرفت. پس شیطان سوار بر مرکبش شد و دستهای آنان را به چنگ آورد و منتظر هلاک و نیستیشان شد:
﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤﴾[آلعمران: ۱۴۴].
«محمدص فقط فرستاده خداست، و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمىگردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند، و خداوند بزودى شاکران (و استقامتکنندگان) را پاداش خواهد داد».
همانا عربهایی که در اطراف شما هستند، گوسفندان و شترانشان را دریغ داشتهاند و حق زکات آنها را ادا نمیکنند و پارساترینشان در چنین روزی، در دینشان نیستند. و قویترین شما در چنین روزی در دینتان نیستید براساس برکت و خیر پیامبرتان که آورده بود. او شما را به دوست کفایتکننده محول کرده است؛ کسی که محمدصرا سرگشته و حیران یافت و رهنمودش کرد. و او را فقیر و بیچیز یافت و ثروتمند و بینیازش کرد: ﴿وَكُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنۡهَا﴾[آلعمران: ۱۰۳]. «و شما بر لب حفرهاى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد».
به خدا قسم، پیکار به خاطر امر خدا را ترک نمیکنم تا اینکه خداوند به وعدهاش وفا کند و عهدش را برای ما کامل گرداند و هر کس از ما که کشته میشود، با حالت شهید بودن او را بکشد و او را داخل بهشت گرداند. و کسی از ما که زنده مانده، جانشین و برگزیدهاش در زمین باقی بگذارد. حکم خداوند، حق است و فرمودهاش حق است که در آن خلافی نیست: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[النور: ۵۵].
«خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند وعده مىدهد که قطعا آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد».
سپس از منبر پائین آمد [۱۶۵].
[۱۶۵] البدایة والنهایة: ۶/۳۱۱ و ۳۱۲.