ابوبکر صدیق رضی الله عنه بر ترین صحابی و مستحق ترین فرد به خلافت

فهرست کتاب

اختلاف بر سر قضیۀ «فدک» با نص پیامبرصمرتفع شده است

اختلاف بر سر قضیۀ «فدک» با نص پیامبرصمرتفع شده است

بخاری از عروه و او هم از عایشه روایت نموده که فاطمهلو عباس پیش ابوبکر رفتند و ارث خود را از فدک از ابوبکر مطالبه نمودند. ابوبکر گفت: «سمعت رسول الله ج یقول: لا نُورَثُ ، ما تَرَكنا صدقةٌ» [۱۴۴].

«از رسول اللهصشنیدم می‌گفت: ما از خود ارثی به جا نمی‌گذاریم و آنچه بعد از خود به جا می‌گذاریم، صدقه محسوب می‌شود (و باید به نیازمندان داده شود)».

اینکه پیامبرصاز خود ارث به جا نگذاشته، با سنت مسلّم و قطعی و با اجماع صحابه ثابت شده است. و هر یک از این دو دلیل، قطعی و مسلّم است و این گمان که حدیث پیامبرصدر این زمینه، عموم است این امر را رد نمی‌کند. و اگر عموم هم باشد، عموم مخصوص است... به همین خاطر هیچ یکى از همسران پیامبرصبر مطالبه ارث خود اصرار ننموده، و عموی پیامبر، عباس هم بر مطالبه میراث خود اصرار ننموده است. و هر کس ارثی را مطالبه کرده باشد و بعداً از فرموده پیامبرصاطلاع حاصل نموده باشد، از خواست خود منصرف شده است. این امر در زمان خلفای راشدین تا هنگام خلافت علیس به همین منوال بوده، و علی چیزی از آن را تغییر نداد و ترکه پیامبرصرا میان وارثین تقسیم ننمود. در صحیح مسلم از ابوهریرهس روایت شده که پیامبرصفرمودند: «لاَ يَقْتَسِمُ وَرَثَتِى دِينَارًا ، مَا تَرَكْتُ بَعْدَ نَفَقَةِ نِسَائِى وَمُؤْنَةِ عَامِلِى فَهْوَ صَدَقَةٌ» [۱۴۵].

«میراث و ترکه من چه دینار باشد و چه درهم، میان وارثین تقسیم نمی‌شود بلکه آنچه را به جا می‌گذارم بعد از مخارج همسران و خدمتکارم، صدقه محسوب می‌شود (و باید به نیازمندان داده شود)». و در صحیح بخاری و مسلم از ابوهریره آمده که او از پیامبر صروایت نموده که آن حضرت فرمودند: «لاَ نُورَثُ ، مَا تَرَكْنَا فَهْوَ صَدَقَةٌ». «آنچه را که ما، پیامبران بعد از خود به جا می‌گذاریم، ارث نیست که میان وارثین تقسیم شود، بلکه صدقه است (و باید به نیازمندان داده شود)».

بخاری آن را از جماعتی از جمله ابوهریره روایت نموده [۱۴۶]، و مسلم آن را از ابوهریره و دیگران روایت کرده است [۱۴٧]. پس همانا خداوند متعال پیامبران را محفوظ کرده از اینکه اموال دنیوی را به عنوان ارث از خود به جا بگذارند، تا اینکه برای افرادی که به دنبال پیدا کردن عیب و نقصی از نبوتشان هستند، این شبهه را ایجاد نکند که آنان به دنبال دنیا و متاع دنیوی بوده‌اند و آن را برای وارثین خود به ارث گذاشته‌اند.

تازه، ابوبکر و عمر از بیت المال مسلمانان چند برابر آنچه که پیامبرصبه جا گذاشته بود، به خویشاوندان و نزدیکان وی داده‌اند. و به فرض اگر فدک ارث هم باشد -هر چند که این باطل است- در این صورت همانا آنچه که ابوبکر از آنان گرفته تنها دهات کوچکی بوده است. و مالی که پیامبرصاز خود به جا گذاشته، ابوبکر و عمر از آن هیچ نفع و استفاده‌ای نبرده‌اند، بلکه عمر آن را تحویل علی و عباس که خویشاوند پیامبرصبوده‌اند، داده و ابوبکر و عمر با آن مال چنان کردند که پیامبرصکرده بود. این چیزی است که موجب منتفی شدن تهمت و افترا از آنان می‌شود؛ زیرا هیچ دلیل و برهانی نیست مبنی بر اینکه ابوبکر و عمر واجبی را ترک نموده یا کار حرامی را مرتکب شده‌اند [۱۴۸].

[۱۴۴] صحیح مسلم: ک ۳۲، ح ۴٩-۵۴. [۱۴۵] صحیح مسلم: ک ۳۲، ح ۴٩، ۵۰ و ۵۵. [۱۴۶] صحیح بخاری: ک ۵٧، ب ۱. [۱۴٧] صحیح مسلم: ک ۳۲/۵۶. [۱۴۸] منهاج السنة: ۲/۱٩٩ و ۲۱٧-۲۱٩؛ ۳/۲۳۰ و ۲۳۱. [نگاه کنید به: البدایة و النهایة: ۵/۲۸۵].