دلالت قرآن بر خلاف ابوبکر صدیق
این سه وجهی که با سنت نبوی ثابت شده [۲۳۸]، آیات قرآن بر آنها دلالت دارند که در زیر میآیند:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[النور: ۵۵]. «خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند وعده مىدهد که قطعا آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد».
﴿فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ﴾[المائدة: ۵۴].
«خداوند قومى را مىآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند».
﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤﴾[آلعمران: ۱۴۴].
«محمدص فقط فرستاده خداست، و پیش از او، فرستادگان دیگرى نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمىگردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند، و خداوند بزودى شاکران (و استقامتکنندگان) را پاداش خواهد داد».
﴿سَتُدۡعَوۡنَ إِلَىٰ قَوۡمٍ أُوْلِي بَأۡسٖ شَدِيدٖ تُقَٰتِلُونَهُمۡ أَوۡ يُسۡلِمُونَ﴾[الفتح: ۱۶].
«بزودى از شما دعوت مىشود که بسوى قومى نیرومند و جنگجو بروید و با آنها پیکار کنید تا اسلام بیاورند».
﴿وَسَيُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى ١٧﴾[اللیل: ۱٧].
«به زودی باتقواترین مردم از آن (آتش سوزان) دور داشته میشود».
﴿ مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ﴾[النساء: ۶٩]. «از پیامبران و صدیقان».
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ﴾[التوبة: ۱۰۰].
«پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار».
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ﴾[آلعمران: ۱۱۰]. «شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند، (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مىکنید».
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا﴾[البقرة: ۱۴۳].
«همانگونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهاى قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط)».
پس اگر خلافت ابوبکر حرام و منکر و ناپسند میبود، میبایست از آن نهی میشد، و اگر امامت علی واجب میبود، بدون شک چنین امری از بزرگترین معروفی میبود که میبایست بدان امر میشد ... و وقتی که صحابه گواهی دادهاند که ابوبکر برای امر خلافت از همه مستحقتر و شایستهتر است، واجب و لازم میگردد که آنان در این گواهی، صادق و راستگو باشند. بنابراین، خلافت ابوبکر صدیق و وجوب اطاعت و پیروی از او، بنا به نص قرآن و سنت نبوی و اجماع، ثابت گردید [۲۳٩].
[۲۳۸] این سه وجه عبارتند از: (۱) خبر به وقوع خلافت ابوبکر به گونهای که آن را مورد ستایش و تمجید قرار داده و بدان راضی بوده است. (۲) امر به اطاعت و پیروی از ابوبکر و واگذار کردن امور جامعة اسلامی به او. (۳) ارشاد و راهنمایی پیامبر صبه بیعت کردن با ابوبکر. [۲۳٩] منهاج السنة: ۴/۲۳۴ و ۲۳۵؛ و نگاه کنید به مجموع الفتاوی: ۳۵/۴۸ و ۴٩. گویم: ابن ابی حاتم در تفسیر خود از عبدالرحمن بن عبدالحمید مهدی روایت کرده که او گوید: همانا خلافت ابوبکر و عمر در قرآن آمده است؛ آنجا که خداوند میفرماید: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾[النور: ۵۵]. [تاریخ الخلفاء: ص ٩۶]. و خطیب از ابوبکر بن عیاش روایت کرده که او گوید: ابوبکر صدیق بنا به نص قرآن، جانشین رسول الله صاست، زیرا خداوند میفرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ﴾[الحشر: ۸]. در جای دیگری میفرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ﴾[الحدید: ۱٩]. پس کسی که ابوبکر را صدیق نامیده باشد، دروغ نگفته است و صحابه به او میگفتند: «یا خلیفة رسول الله» «ای جانشین رسول خداص». ابن کثیر گوید: اين استنباط خوبی است. [نگاه کنید به تاریخ الخلفاء: ص ۱۰٩ و ۱۱۰].