اجماع معتبر در خلافت
بدون شک مخالفت یک نفر و دو نفر و گروه اندکی در اجماع معتبرِ در خلافت هیچ اشکالی وارد نمیکند؛ زیرا اگر مخالفت یک نفر و دو نفر و گروه اندکی معتبر میبود، اجماع بر قضیه خلافت منعقد نمیشد، زیرا خلافت امر معینی است و ممکن است فردی از روی هوا و هوسی که خودش هم نمیداند، با آن مخالفت بکند. بر خلاف اجماع بر احکام عمومی شرعی از قبیل ایجاب، تحریم، اباحه و .... که در این گونه احکام اگر اجماعی صورت گیرد و یک نفر یا دو نفر در آن مخالفت بکنند، در این صورت علما دو قول دارند: یکی اینکه به مخالفتشان اعتنایی نمیشود و با وجود این مخالفت اجماع منعقد میشود. و دیگری اینکه مخالفتشان معتبر است و مانع انعقاد اجماع میشود. و این قول اکثر علما میباشد. فرق میان این احکام و میان خلافت در این است که در احکام شرعی، حکم عام است و شامل همه کس میشود؛ زیرا کسی که قائل به وجوب چیزی باشد، آن چیز را بر خود و دیگران واجب کرده، و کسی که مخالف آن باشد، متهم نیست. ولی در خلافت تنها اتفاق اهل شوکت و جمهور که امور مردم به وسیله آنان اداره میشود، شرط است، به گونهای که ممکن باشد که مقصود خلافت به وسیله آنان حاصل شود. و بدین خاطر پیامبرصفرموده است: «علیکم بالجماعة، فإن ید الله مع الجماعة» [۳۰۲]. «بر شماست که با جماعت باشید، زیرا دست خداوند همراه جماعت است». و در جای دیگری فرمودهاند: «إن الشیطان مع الواحد وهو مع الإثنین أبعد» [۳۰۳]. «همانا شیطان به یک نفرِ تنها نزدیک است و از دو نفر به دور است». همچنین میفرمایند: «إن الشیطان ذئب الإنسان کذئب الغنم، والذئب إنما یأخذ القاصیة» [۳۰۴]: «همانا شیطان گرگ انسان است همانطور که گوسفند، گرگ دارد. و گرگ هم تنها گوسفندی را میگیرد که از گله جدا شده است (و شیطان هم که گرگ انسان است، کسی را طعمه خود میکند که از جماعت مسلمانان جدا شده باشد)». باز در جای دیگری فرمودهاند: «علیکم بالسواد الأعظم، ومن شذ شذ في النار» [۳۰۵] [۳۰۶]. «بر شماست که با اکثریت باشید و کسی که از اکثریت مسلمانان جدا شود، خودش را در آتش جهنم انداخته است».
[۳۰۲] سنن ترمذی: ۳/۳۱۵. [۳۰۳] سنن ترمذی: ۳/۳۱۵. [۳۰۴] کنز العمال: ۱/۱۰۲. [۳۰۵] مسند احمد بن حنبل: شماره ۲٧۸۴. [۳۰۶] منهاج السنة: ۱/۱٩۰؛ ۴/۲۳۱ و ۲۳۲.